پس از تأیید حاضران، ایشان فرمودند: اگر بــــگویم ظــــهور اتفـــاق افتـــــاده چه؟
استاد که تحیر حاضرین را میبینند برای توضیح، مطالب حکیمانهای را مطرح میفرمایند. ایشان میگویند: اگر مقوله غیبت و ظهور حضرت به طور دفعی و بدون هیچ زمینهای واقع شود، مسلماً جوامع بشری تاب این تحول شدید را نخواهند داشت. بدین علت حکمت الهی مقتضی تدریجی بودن این اتفاق عظیم است.
با شنیدن مطالب این ملاقات، بسیار خدا را شکر کردم که خداوند بر ما منّت گذاشته و ما را در دورانی قرار داده که شاهد شروع مراحل ظهور مولایمان باشیم. ولی بعد از لحظاتی با به یاد آوردن سخنان رسولالله(ص) و امیر مؤمنان علی(علیه السلام) در باره فتنههای قبل از ظهور، به خود لرزیدم. آن بزرگواران بارها و در هر فرصتی مؤمنین را از آتش فتنههای قبل از ظهور انذار میدادند.
ابو هریره از رسول خدا(ص) روایت کرده که فرمود: بعد از من چهار فتنه برای شما پیدا میشود. در فتنه اول، (ریختن) خونها حلال خواهد شد. در فتنه دوم، (ریختن) خونها و (غصب) اموال حلال میشود. در فتنه سوم، (ریختن) خونها و (غصب) اموال و ناموس مردم حلال خواهد شد. فتنه چهارم، فتنهای است شدید و تاریک که حرکت آن نظیر حرکت کشتی در دریا است، بطوری که احدی از مردم از شر آن ملجا و پناهی نخواهند داشت. در آن موقع احدی از مردم قدرت ندارد که به فتنه انگیزها بگوید: بس است. ازهر ناحیهای که آن فتنه را رفع کنند، از ناحیه دیگری سر برون خواهد کرد.
حذیفه بن یمان از رسول خدا(ص) روایت کرده که فرمود: فتنهای بپا خواهد شد که عقلهای رجال بهطوری متوقف میشود که بعید است مرد عاقلی دیده شود و فرمود: این موضوع در فتنه سومی اتفاق میافتد.
شدّت این فتنهها را از آنجا میتوان دریافت که ایشان میفرمایند: «… اگر کسی را با ده طناب در جبهه حق بسته باشند، باز او را به باطل میکشانند».
با همه توصیفاتی که در باره فتنههای قبل ظهور گفته شده است، ولی باورمان این است که خداوندِ رحمان و رحیم، در کنار انذار، بشارت هم میدهد. او یاران رسولالله را بیحجت رها نمیکند و حتماً ابزار حفاظت از خود را در دسترس مؤمنین قرار داده است. ولی چرا ما اطلاعی از این ابزارها نداریم و نحوه بهکار گیری از آنها را نمیدانیم؟ چرا در بین ما، فرهنگ استفاده از ابزارهای الهی وجود ندارد؟ در حدیث گفته شده که در شرایط فتنههای قبل از ظهور، دورانی میرسد که عقول رجال جامعه اسلامی متوقف میشود، این یعنی چه؟ یعنی این که باید بازنگری در ایمانیات خود داشته باشیم، ایمانیاتی که اکنون بر اساس آن جامعه خود را برپا داشتهایم، در طول این چهل سال، نتوانسته ما را در مقابل مشکلات بیمه کند، چه رسد به فتنههای قبل از ظهور. تصورم این است که باید موضوع را بسیار جدی بگیریم، باید این مسئله را در جامعه مطرح کنیم و از رجال خود بخواهیم تا با بازنگری به مبانی دینی متکی به قرآن، معارف لازم برای مقابله با حوادث پیشِرو را استخراج و جامعه را آماده سازند.
در جامعه ما، رابطۀ شیعیان با حضرت زهرا(س)، یا به صورت رابطهی حبّی، مانند احساس فرزند نسبت به مادر است و یا نگاه تاریخی به ایشان دارند و هر گاه به یاد حضرت زهرا(س) میافتند، در ذهنشان خانمی در ۱۴۰۰ سال پیش را تصور میکنند که بسیار اذیّت شد و مظلومانه به شهادت رسید. این یعنی نگاه تاریخی.
وقتی هم میخواهیم از فضائل ایشان یاد کنیم، یا از ابتدای خلقت آسمانها صحبت میکنیم، زمانی که آسمانها تاریک بودند و ملائک به خداوند شکایت کردند و او نور عظیمی را ایجاد نمود که موجب تعجب ملائک شد و آنها پرسیدند که این نور عظیم که همه جا را روشن کرده، چیست؟ و خداوند فرمود که این نور زهراست(س)
و یا صحبت از قیامت میکنیم، زمانی که خداوند به خاطر فاطمه زهرا(س)، مانع میشود تا شیعیان ایشان به آتش جهنم دچار شوند. فاطمه یعنی کسی که خداوند او و شیعیانش را از آتش جهنم باز میدارد.
پس نگاه ما یا حبّی است و یا نگاه تاریخی است و یا اگر بخواهیم دربارهی فضائل ایشان سخن بگوییم، این فضائل را یا در گذشتههای دور و یا در آیندههای دور جستجو میکنیم.
در یادداشتهای قبل، تلاش داشتیم تا نسبت به مادرمان، حضرت زهرا(س) معرفت بیشتری در قرآن پیدا کنیم. عرض شد که قرآن کلام بهترین سخنران عالم است و کلیّات و جرئیات آن، کاملاً به هم ارتباط دارند و از نظم درون آن میتوان مطالب بسیاری استخراج نمود. چیدمان آیات و چیدمان سورهها، پر از ظرایف و نکات است که مطالب گرانقدر زیادی را برای ما محتاجان، باز میکند، بهخصوص که ما ایمان داریم که ترتیب چیدمان آیات توسط شخص رسولالله(ص) انجام گرفته، یعنی توسط کسی که بیشترین اشراف را نسبت به بطنهای قرآن دارند.
در ابتدا از سوره کوثر شروع کردیم و سپس به حسب واژۀ «أعطینا» در آیهی ﴿إِنَّا أَعْطَیْناكَ الْكَوْثَرَ﴾، سراغ سورههای دیگر رفتیم و با جستجو دربارهی مشتقات ریشه «عَطَوَ» و با رعایت خصوصیاتی، به آیه ۵ سورهی ضحی رسیدیم و از زوایای مختلف به آن نگاه کردیم. ذکر شد که «سورۀ ضحی حاکی از کاربرد دنیایی کوثر است». اکنون کمی در این رابطه صحبت کنیم. برای جمعبندیِ یادداشتهای گذشته، میتوان خلاصه کلام خداوند در سورۀ ضحی را این گونه بیان کرد که: در شب تاریک دنیا، یعنی از ماجرای سقیفه به بعد(تا ظهور)، من با نور زهرا، با نور کوثر، از جهات مختلف، شیعیان و تابعان رسولالله(ص) را تحت پوشش و حمایت قرار میدهم و به آنها رسیدگی میکنم. یا رسول الله! این وظیفه را به عهدۀ شما میگذارم تا شما بوسیلۀ این کوثر که به شما عطا کردیم، دست شیعیان را بگیری.
این کلام خداوند حاکی از بیان کاربردِ فضائل اهلبیت(ع) است. به عبارت دیگر، خداوند برای رضایت رسولش و بر طرف شدن نگرانی ایشان، عطایی از جنس آخرت را در دنیا جاری کرده تا با استفاده از آن شیعیان بتوانند بهرههای گسترده و کثیر ببرند.
برای باز شدن مطلب، میتوانیم فضائل کاربردیِ اهلبیت(ع) را در سورۀ قدر مطالعه کنیم. امام صادق(ع) میفرماید: «و أما قوله تعالى: [لَیْلَةُ الْقَدْرِ] خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ یعنی فاطمه(س).
یا در حدیث دیگر در تفسیر فرات، از قول امام صادق(ع) نقل شده که «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهُ الْقَدْرِ، اللَّیْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ». امام در این فرمایش خود، ارتباط نزدیک فاطمه(س) را با شب قدر متذکر میشوند و در ادامه میفرمایند که هر کسی حق معرفت ایشان را پیدا نماید، او شب قدر را درک میکند.
این فرمایش امام(ع) به چه معناست؟ آیا شب قدر یکی از خیراتِ کثیر کوثر است؟ عادت مادر این است که وقتی دیگران حضور ندارند و در خلوت و به تنهایی، همه جا را تمیز کند و همه چیز را برای اهل خانه خود آماده سازد تا ایشان از فضای خانه بهرهمند شوند. مادر هیچگاه دوست ندارد تا خودش در صحنه باشد و بخواهد خودنمایی کند. لذا سفره را پهن میکند و همه چیز را بر روی آن قرار میدهد و خودش به اتاقی دیگر میرود تا بقیه امورات را رسیدگی کند. زمانی که کودکان و فرزندان او از راه میرسند و با دیدن سفره شاد میشوند و بر سر سفره مینشینند تا از نعمات آن استفاده کنند، گاه بلند میشود و از گوشهی در اتاق، بیرون را نگاه میکند و علاوه بر این که از شادی فرزندان، شاد میشود، به دقت مراقبت میکند تا چیزی کم و کسر نباشد و همهی فرزندان همه چیز داشته باشند. مبادا فرزندی بیبهره بماند. تمام لذت او، بهره بردن و شاد شدنِ فرزندان اوست. مادر یعنی فاطمه(س) و این رفتار مادر، جلوهی فاطمی است. وقتی عامل پشت صحنهی شب قدر پنهان باشد، به معنای جلوۀ فاطمی است. وقتی کسی در تاریکی کار انجام میدهد، بهگونهای که به چشم دیده نمیشود و یا کمتر دیده میشود، رفتار او رفتار مادر است. خداوند شب قدر را با حضرت زهرا(س) توصیف میکند. شب قدر ماجرایی است که هر سال بر ما واقع میشود، در شب قدر مقدّرات مردم و عالمیان مشخص میشود، ولی از چشم مردم دنیا، عامل این امر پنهان است.
چرا ما باید با معرفت به حضرت زهرا س شب قدر را درک کنیم؟ به نظر میآید ما نباید تنها شنوندهی این باشیم که شب قدری وجود دارد و به اعتمادی که به این کلام معصوم داریم، هر سال شبهایی را صرفاً بیدار بنشینیم که شاید شب قدر باشد. ما باید از خدا طلب کنیم که شاهد ماجرای شب قدر باشیم، بلکه باید با معرفت به حضرت زهرا(س) و شناخت جلوه نوری ایشان، بتوانیم در شب قدر حاضر و عامل باشیم و از آن در شب دنیا و در مقابل فتنههای دشمن استفاده بگیریم.
همانطور که گفته شد از جلوههای بارز کوثر در این زمانه، میتوان از اربعین یاد کرد، ماجرایی که دوستان را به حیرت و دشمنان را به غیظ کشانده است. خداوند در شب دنیا، با این جلوه از کوثر و یا بهتر بگویم، با جلوهای از نور حضرت زهرا(س)، تمام قلوب مؤمنین را در اقصی نقاط عالم به طرف یک مقصد واحد میکشاند. او با این حماسه، یتیمان امّت را حمایت، گمگشتگان راه را هدایت و ان شاءالله به زودی آنان را غنی خواهد ساخت. پس باید از این نور که خداوند در دسترس شیعیان و تابعان قرار داده، استفاده بگیریم و راه را برای آینده و گذر از فتنههای قبل از ظهور باز نماییم.
خداوندا یاریام کن تا با عمل به دینت اوج گرفته و آسمانی شوم. تا جنس وجودم قابلیت درک نور مادر را پیدا کند و توفیق آن را داشته باشم که از آن استفاده نمایم و در مسیر صالحیت قدم گذارم و سرباز خوبی برای ولایت باشم.
ان شاءالله