صراط عشق؛ مجله ی فرهنگی، معرفتی، ادبی، هنری مجله ی فرهنگی، معرفتی، ادبی، هنری
فاطمه یعنی که بسم الله الرحمن الرحیم
فاطمه یعنی وَجَنَّاتٍ لَّهُمْ فِيهَا نَعِيم
فاطمه یعنی که الرحمن یعنی الرحیم
فاطمه یعنی سبیلی بر صراط المستقیم
فاطمه یعنی محمد فاطمه یعنی علی
فاطمه یعنی طلوع نور با اذن ولی
فاطمه یعنی خدیجه یا که مریم، آسیه
فاطمه یعنی چه یعنی فاطمه هان فاطمه
فاطمه یعنی بهشت و بوی سیب و خاطره
فاطمه یعنی میان بیت حیدر هلهله
فاطمه یعنی که آتش، خامش از لبخند او
فاطمه یعنی که جنّت، بند شکّر خند او
فاطمه یعنی حدیث نور در زیر کسا
فاطمه یعنی سرور و شادی آل عبا
فاطمه یعنی چه یعنی قافله در قافله
فاطمه یعنی صراط عشق اندر غلغله
فاطمه یعنی خروش حیدری در نینوا
فاطمه یعنی سپاهی از نجف تا کربلا
فاطمه یعنی بیا ای پاره ی تن ارجعی
فاطمه یعنی بیا در خانه ی من ارجعی
فاطمه یعنی عبادت را منم در فَادْخُلِي
فاطمه یعنی بهشتم یا عبادی وَادْخُلِي
فاطمه یعنی بهشتی که لَكَ أَلَّا تَجُوع
فاطمه یعنی بهشتی با عیون وبا زروع
فاطمه یعنی طلوع یعنی شروع یعنی وقوع
فاطمی یعنی خضوع یعنی خشوع یعنی رکوع
فاطمی یعنی دو چشم باز در پهنای در
فاطمی یعنی دو گوش و ناله های پای در
فاطمی یعنی اغیثینی بگو همراه شو
فاطمی یعنی در اوج آسمان با ماه شو
فاطمی یعنی تویی قدر و ما ادراک ما
فاطمی یعنی تویی هستی ولی لولاک ما
فاطمی یعنی برای درک تو درمانده ایم
فاطمی یعنی برای کشف تو در سجده ایم
فاطمی یعنی چو نوح بر موج زیر و رو شدن
فاطمی یعنی که غرق معنی ابرو شدن
فاطمی یعنی خلیل و دیدن و انی سقیم
فاطمی یعنی صراط من صراط المستقیم
فاطمی یعنی چو موسی دل به دریاها زدن
یا در آتش همچو ابراهیم دست و پا زدن
فاطمی یعنی درون کهف با مولا شدن
گم شدن از خویش و در انوار او پیدا شدن
فاطمی یعنی به عزلت مَّن يَقُولُ رَبَّنَا
التماس و ناله ی هَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا
فاطمی یعنی همه هستی تویی ما هیچ هیچ
بی سبب ای ذره بر انوار معنایش مپیچ
