سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اشعار / آواهنگ/ با نور تو جان دوخته بر مهر وفایت

آواهنگ/ با نور تو جان دوخته بر مهر وفایت

دانلود

 

بسم الله الرحمن الرحیم
(با نور تو جان دوخته بر مهر و وفایت)

جان ها همه قربان تو، من هم به فدایت
تا من و منیات بُوَد، نیست صفایت

ای منشاء هستی و تو ای مالک ادیان
آیا که گدا راه دهی، سوی لقایت؟

عالَم هم جا ذکر ز ابعاد تو دارند
این پهنه حریم است، حریمی به نهایت

یک ذره حقیر است، کجا راه به پاکان!
سائل به در خانه و، محتاج عنایت

با نیم نگاهت همه عالم بسرشتند
ای پادشه نور، که چشمان به عطایت

اینجا که حریم است ندارم سرمویی
از عزم، از احساس، که اُفتند به پایت

با رحمت خود رشد به اشیاء کشاندید
ای مادر رحمت، به رحیمی است صدایت

انوار کجا، عمق کجا، گر تو نبودی
یوسف به ندای تو نکرده است شکایت

الطافِ تو آورده دگر آخر دوران
تا نور، فراگیر کند، جمله برایت

ما را به غلامی بخر، ای صاحب و مولای
جان پدر و مادر و فرزند فدایت

ذرات همه گر سر و پا داشته باشند
پاها به صراط تو و سرها به فدایت

صورت به کف خاک گذارند که شاید
اَقدام تو بر چَشم زَنَد مُهر رضایت

اینان همه اشیاء ملیکند از این باز
این لَنگ و، همان خادم و، آن اسب سه پایت

ای مادر عالم به تو ما هیچ ندادیم
جز زحمت و، خود ساخته و، شرم خدایت

ما را مکن از خویش جدا ای شه خوبان
مشمول تُهی دست نما زمزمه هایت

جانم به فدای تو و جان ها به فدایت
با نور تو جان دوخته بر مهر و وفایت

جان ها همه قربان تو، من هم به فدایت
تا من و منیات بُوَدَ نیست صفایت

 

یعنی هر چه جان و حیات در عالم هست از نگاه مادرانه توست لذا همه به فدای تو باد.

در صورتی این واقع می شود که من و منیتی نباشد، فاعلی مطرح نباشد تا صفای شما آنجا جاری شود.

ای منشاء هستی و تو ای مالک ادیان
آیا که گدا راه دهی، سوی لقایت؟

همه چیز از نگاه فاطمه س ایجاد شد و منشا هستی ایشانند.

ایشان مالک یوم الدین هستند روزی که همه ادیان اشکار می شود، مالک ادیان ایشانند.

در آن روز ما به عنوان گدایی کنار درب خانه ایشانیم و امید داریم که برای لقای ایشان ما را در محضرشان راه دهند

عالَم همه جا ذکر ز ابعاد تو دارند
این پهنه حریم است، حریمی به نهایت

همه جا ذکر و محضریت فضایل ایشان هست، خصوصا عوالم بالا، زیرا آنجاها اندرونی است و اندرونی محل حضور و محضر مادر مهربان است.

لذا همه این پهنه حریم ایشان است و نهایتی ندارد.

یک ذره حقیر است، کجا راه به پاکان!
سائل به در خانه و، محتاج عنایت

ما ذره ای بیش نیستیم در این حریم و ما کجا و محل پاکان کجا. ما غلام در این خانه ایم و محتاج عنایتی از جانب ایشان.

با نیم نگاهت همه عالم بسرشتند
ای پادشه نور، که چشمان به عطایت

با نیم نگاهتان عالم شکل گرفته و همه چشمان عالمیان به انتظار عطای شما هستند.

اینجا که حریم است ندارم سرمویی
از عزم، از احساس، که اُفتند به پایت

با این حال در این حریم پهناور و بسیار عظیم و حیطه شما، امثال من سرمویی هم نمی توانند بگویند که عزم دارند کاری کرده اند یا احساسات دقیقی دارند که آن را ارزانی شما کنند و به پای شما بیاندازند

با رحمت خود رشد به اشیاء کشاندید
ای مادر رحمت، به رحیمی است صدایت

اما شما با رحمت و عطای بدون استحقاق رشد را به همه اشیاء کشانده اید و بیشتر هم می کشانید.

شما مادر رسول خدا یعنی ام ابیها و مادر کلمه رحمت للعالمین هستید و هرچه دستگیری و بالا کشاندن و رشد در عالم هست از رحیمیت شماست و صدای آن است که به گوش میرسد

انوار کجا، عمق کجا، گر تو نبودی
یوسف به ندای تو نکرده است شکایت

انوار الهی در بالاها هستند و اگر شما نبودید و رحمت و رحیمیت شما نبود به عمق نمی رسیدند.

حتی یوسف ( به کنایه امام زمان عج ) هم به پشتوانه نور شماست که در چاه (در عمق دنیا) شکایتی ندارند و امیدوارند.

الطافِ تو آورده دگر آخر دوران
تا نور، فراگیر کند، جمله برایت

شما با لطف خود و انوار خودتان ، دارید آخرالزمان را برپا می کنید. تا نور شما فراگیر شود و همه افراد و اشیاء را برای ظهور فرزند شما و رضایت شما اماده کند

ما را به غلامی بخر، ای صاحب و مولای
جان پدر و مادر و فرزند فدایت

در این مسیر ما را به غلامی بپذیرید که صاحب و مولای مایید، ای مولای ما….

ذرات همه گر سر و پا داشته باشند
پاها به صراط تو و سرها به فدایت

اگر همه ذرات عالم سر و پا داشته باشند و خدا به انان سر و پا عطا کند باید پایشان به صراط شما باشد و سرشان را فدای شما کنند

صورت به کف خاک گذارند که شاید
اَقدام تو بر چَشم زَنَد مُهر رضایت

این ذرات باید که صورتشان را به خاک افکنند و در مسیر راه شما قرار دهند تا شما قدم بر چشم انان بگذارید. ( این به معنای زدن مهر رضایت بر کارشان باشد)

اینان همه اشیاء ملیکند از این باز
این لَنگ و، همان خادم و، آن اسب سه پایت

خب وقتی مهر رضایت شما را گرفتند، بعد از اینکه مهر رضایت بر چشم انان زده شد دیگر در حریم شما هستند و به لنگ بودن انان و خادمی و ناقص بودن (اسب سه پا) آنان کسی کاری ندارند مهم این است که شیئی از اشیاء متعلق به پادشاه عالم هستند

ای مادر عالم به تو ما هیچ ندادیم
جز زحمت و، خود ساخته و، شرم خدایت

مادر جان ما جز زحمت فراوان برای شما   و خودساخته های علمی و دانسته ای
و اعتقادی و جز شرمنده کردن شما نزد خدا ( برای ضعف اعمالمان) کاری نکردیم. دستمان را بگیرید

ما را مکن از خویش جدا ای شه خوبان
مشمول تُهی دست نما زمزمه هایت

خواهشا دستمان را بگیرید و ما را از خودتان جدا نکنید. مایی که تهی دست هستیم را مشمول دعاها و زمزمه های شبانه خودتان کنید، بسیار محتاجیم.

جانم به فدای تو و جان ها به فدایت
با نور تو جان دوخته بر مهر و وفایت

مجتاج نگاهتان هستیم محتاج و با نور توست که جانمان بر مهر و وفای مادری تان دوخته می شود و وصل می شویم

 

 

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

در مورد مسئله‌ی مهدویّت و امام زمان (سلام الله علیه) حرف گفتنی بسیار است

با حضرت حرف بزنید، سلام کنید، زیارت کنید

تفسیر ساختاری سوره صف و جایگاه شناسی انقلاب اسلامی ایران برپایه آن

تبیین‌ قرآنی‌ از انقلاب اسلامی‌ ایران

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.