سرخط خبرها

شعر / برو آب بیار

بسم الله الرحمن الرحیم

برو آب بیار

پرتویی غرقِ نورِ عِین الله
با نگاهِ امام شد همراه
در دلِ قطرهای ز آن قطرات
جریان یافت همرهِ کلمات
تحتِ تأثیِر سیلِ جاریِ آب
باز شد راهی از درونِ حجاب
قاب قوسین گشت و میبارید
تا که  ذومِرة، فستوی گردید
در مشیت همیشه بی کم و کاست
نورِ او بود و هر چه او میخواست
در خلالِ نزولِ این باران
آیه ای شد ز عالم قرآن
آمد و از درونِ تحکیمات
جریان یافت سوی تفصیلات
دید در نورِ غیب، بی پرده
همه جا را امام، پر کرده
میشود إسم، این نزولِ کتاب
او که بر پا شود بدونِ حجاب
باید این ماجرا إقامه شود
وصلِ بر نورِ رودخانه شود
همه جاری شدیم و با تدبیر
در شهود آمدیم از دو مسیر
از دلِ عرش و آسمان به زمین
وز مسیِر همین کتابِ مبین
نهری از نورِ چشمه جاری گشت
تا بهشتی بسازد از آن دشت
ما کلامی ز رب رحمانیم
جریانی به سمتِ خوبانیم
باز آن پرتو رفت و همرهِ ماه
شد نگاهی به سوی نور الله
گر چه جسمی بِسانِ انسان بود
نوری از سرزمیِن قرآن بود
وصلِ بر نورِ فاطرِ ملکوت
عبدِ او بود در دلِ برهوت
در بیابان به جستجوی حیات
داشت میتاخت رو به سوی فرات
غرقِ مولا به نور می پرداخت
بهرِ جلبِ رضای او میتاخت
پاک بود از تمامِ أبعادش
تیِر دشمن أمان نمیدادش
روی أسبش نفس نفس میزد
وز عوالم، حجاب پس میزد

گر چه در این سپاه یک تن بود
بیِن او تا فرات دشمن بود
آب، با این حجاب، رو در روست
کاین همان جنگِ تن به تن با اوست
او که رنگی ز بی نشانها داشت
چشمِ یاری به آسمانها داشت
حیِن پیکار، با صلابت بود
دستِ پر نوری از ولایت بود
نور، او را به کار می گیرد
شیعه از غیِر او! نمی گیرد
نورِما  أنزِل إلیک اینجاست
جسمِ شیعه چو ظرفِ نورِ خداست
داشت زین نور، خانه ای می ساخت
که نگاهی به آسمان انداخت
در درونِ ستاره ها میدید
ماجرایی به عمق می تابید
کاروانی به کربلا میرفت
بهرِ دیدارِ با خدا میرفت
حرکتِ کاروانیِ یاران
بود بر محورِ امامِ زمان
نهضتی رو به سوی مادر بود
حج إمسال، حج أکبر بود
وز عدو بوی جنگ میآمد
تیر و شمشیر و سنگ می آمد
حمله ور گشت و دربِ خانه شکست
روی این خیمه آب را هم بست
خیمه ای غرقِ نورأفشانی
زآن فضای لطیفِ نورانی
کاروانی فرا زمان و مکان
یاورانی به وسعتِ باران
کلماتی شدند با این نور
جریانی شدن به سوی ظهور
قلبِ این کاروان، امامت بود
حرکتش نوری از ولایت بود
غرقِ کوثر، ز جنسِ آب شدند
کاروانی مِن الکتاب شدند
نور جاری شده درونِ همه
با بروز و ظهورِ این کلمه
دید این نورِ در حریمِ وجود
الکتاب از نظامِ الحق بود
لایه لایه فضای تو در توست
وین کلامِ ضمیِ نا با اوست
صحنه پردازِ کربلا این بار
حکم کرده، برو و آب بیار
طبقِ این حکمِ بر اساسِ نظام
باید آب آورم به سوی امام
بارإلها! ببین در اوجِ نیاز
دل به مادر سپرده این سرباز
نورِ او شِِرعةً و مِنهاج است
نهرِ کوثر ز نورِ مادرِ ماست
مادر! این بار هم نگاهی کن
شیعه را با فرات راهی کن
جریانی بده به ما با هم
در همین رودخانه ی عالم
در نیازیم و از تو میخواهیم
وز تو جز مادری نمیخواهیم
سالها لطف و مهربانیِ تو
یاد داده به ما نشانیِ تو
مادرِ مهربانِ شیعه تویی
وآنکه با ماست تا همیشه تویی
ما در این خانه در جوارِ تواییم
بر سرِ سفره ریزه خوارِ تواییم
نورِ ما نورِ محضریتِ توست
ارزشِ ما به مالکیتِ توست
هرچه داریم از شما داریم
تا همیشه به تو بدهکاریم
سجده کردیم بر سرِ راهت
پا بنه بر غلامِ درگاهت
اهل بیتِ رسول، در حرمند
در کنار فرات، تشنه لبند
شیعه را چون همیشه یاری کن
نهری از آن بهشت، جاری کن
مادر مهربان! بما أنزلت
زنده کن شیعه را بنفسی أنت
ما نباشیم تا شما باشید
کاین چنین نورِ پاکِ یک خورشید
از پیِ روزهای بارانی
میشود غرقِ نورأفشانی
شاید اینگونه روسفید شویم
پیشِ پای شما شهید شویم
ناگهان نورِ أبرها را دید
رعد و برقی ز آسمان تابید
أبر، بالاسرِ بیابان بود
وین صدای نسیمِ باران بود
اللهم صل علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و عجل فرجهم

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

نصایحی سودمند برای همه

  ◼ *نصیحت اول:* از صبح که بیدار میشوید هر کاری هر کاری، هر کاری …

معجزات / هنگامی که نشستی بسم الله الرحمن الرحیم  نگفتی؟

رسول خدا صل الله علیه واله وسلم فرموده : هر کار با اهمیتی بسم الله در آن گفته نشود ، نافرجام و بی عاقبت است.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.