سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / معرفت / شورای نویسندگان (صفحه 66)

شورای نویسندگان

به دنبال رضايت مادر…..

می گفت: در مجلس یاد مادر مهربان نشسته بودم و در این فکر که چگونه می توانم برای او خاصیت داشته باشم ؟… چگونه برای او باشم… مورد رضایت او باشم… که صدای تلاوت قاری توجهم را جلب کرد… فی بیوتٍ اذن الله ان ترفع… عجب! ابتدا باید وارد خانه …

ادامه نوشته »

مادر جارو می کنه…

فدای فاطمه (س) …. می گفت سالها دلم بهانه چیزی را می گرفت که نمی شناختمش… ولی وقتی صحبت او می شد دلم آرام می گرفت… بالاخره روزی سراغم آمد… چنان عاشقش شدم که همه وجودم شد.. آن قدر که دیگر در وجودم جا نمی شد.. باید فدای او می …

ادامه نوشته »

بهترين خریدار…

فدای مادر… سالها از حوالی خانه ات رد می شدم…. خسته، ناتوان، ولی سرشار از امید به دنبال نشانیِ خانه ات… نشانیِ خانه نورانیت را از ملأ قوم پرسیدم، نمی دانستند.. بازهم دلگیر و دل شکسته از دوری ولی سرشار از امید… سالها دل در تمنای تو بود… خسته از …

ادامه نوشته »

نمایشنامه این هم فدای فاطمه

این هم فدای فاطمه صحنه: در بیابان، شب هنگام، ماهِ مهتابی، در شبِ ظلمانی، دلربایی و نورافشانی می کند… در کناری، ماکتِ شترانی دیده می شوند که نشسته و استراحت می کنند… عده ای از مسافران در اطراف خوابیده اند و برخی، شَمَدی رنگارنگ نیز برخود کشیده اند… مردی ثروتمند، …

ادامه نوشته »

عطش

بسم الله الرحمن الرحیم خسته کنار آتش نشسته بود و بر شعله های آن می نگریست، برخی زبانه های آتش سعی میکردند هر چه سریعتر خود را از آتش دور تا سریعتر خود را در آسمان محو کنند گویی نمی خواستند لحظات بیشتری را در دنیا سپری کنند. همانطور که …

ادامه نوشته »

فدای فاطمه س

فدایی، بعدِ این چند اربعینِ معجزه آسایِ اخیر، نگفته ” ف“، می گوید: فدای فاطمه! سلام الله علیها… کیست که نادانی سراید: نیست فاطمه؟!? معرفتِ رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ (ص) تا بدانجا رسید که گفت: جانم بفدایِ امِ ابی ها… حال، ما درماندگانِ دَر، چه بگوییم؟ جز، بفدایِ فاطمه؟!… آری، جانم بفدایش، …

ادامه نوشته »