سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / نگاهی اجمالی به آثار و احوال مولانا خاموش کریری

نگاهی اجمالی به آثار و احوال مولانا خاموش کریری

دکتر منظورالحسن

دانشجوی دوره دکترای زبان و ادبیات فارسی

دانشگاه مانو حیدرآباد هند
آوریل 2019

سید عبدالجبار خاموش کریری از شاعران فارس سرای قرن بیستم میلادی می باشد. نام اصلی وی سید عبدالجبار و تخلص او خاموش بود .وی در سال 1912 میلادی برابر با 1330 هجری قمری در کشمیر شمالی درکریر متولدشد. وی در باره ولادت خود اینگونه می سراید:

مهمان چند روزم د راین دیر بی قرار
دنیا دون ندارد انون پایداری
سال ولادت خود کردم رقم به تحقیق
یعنی ز خاطر خوش جبار شاه بخاری

نام پدرش سید غلام شاه بخای و نام مادرش سیده مهر النسا بیگم بود . خاموش کریری در باره خود نوشته است و از نوشته های او و اثارش می توان دریافت
نام جدش سید عزیز الله بن شرق است . وی تحصیل ابتدایی خود را نزد پدرش گذراند . علاوه بر یادگیری قران کریم به یاد گیری زبان فارسی و عربی نیز همت گماشت و در ان چیره دست شد. خاموش کریری از سید عنایت الله بخاری زبان فارسی فرا گرفت . وی بیس سال داشت که به سلسله کبروی ملحق شد و شاگرد م مرید غلام محمد شاه شد. خاموش کریوی یک سال قبل اوفاتش خبر وفات خود را داده بود .

دار دنیا فانی است ای نیک خو
تا توانی دل منه هرگز به دو
قبله من شاه محمد از عزیز
از خلیل الله همین فرزند او
سال نقل من کسی گر پرسیدت
وای کش پس جنتی خاموش گو

سید عبدالجبار خاموش کریوی ضمن اینکه صوفی منش و عالم دین متقی و پرهیز گار بود در عین حال شاعر و ادیب بلند آوازه نیز بود . وی علاوه در زبان فارسی در زبان کشمیری و اردو نیز شاعر موفق بوده .و تقریبا در تمام اصناف ادبی از جمله غزل – مثنوی – مرثیه –رباعی و شهرآشوب نیز به طبع ازمایی پرداخته –وی تقریبا در هر سه زبان بیش از 21 تصنیف دارد که شامل نظم ونثر است که از خود بیادرگار گذاشته. همانگونه که گفته شد خاموش در تمام اصناف ادبی قلم فرسایی کرده و از میان انها رباعی مورد علاقه او بود.رباعیان فارسی او کم است در عین حال این تعدا رباعی کم او از نظر عبارت خیلی ساده است ولی دارای معنای شگرف می باشند.با مطالعه رباعیات او می توان دریافت که قلب شاعر تحت تاثیر برخی مضامین بوده از جمله شکایت از گردش روزگار و عمرناچیز و نیز در باره دباره دنیا که زندان انسان مومن است . در رباعیات خود در یک جا چنین می سراید :

ندانم چرخ را با من چه کینه است
که هر دم بر من اندر کمین است
به حیرت بودم هاتف ندارد
که دنیا قید و بند مومنین است

خاموش چون یک شاعر وطن پرست بود . او نمی توانست اوضاع بد وطن را ببیند .لذا از وضعیت خوش و خوب وطن خوشحال می شد و از وضع بد وطن نیز بد حال می شد. رفتار ریاکاران و فتنه گران وحرکت وسکنات انان دل خاموش را اتش می زد.او نمی توانست ببیند چراغ علم در روستایش خاموش شود. در اشعار او این احساس به روشنی نمایان بود.برای نمونه این رباعی خاموش تقدیم می شود:

ز کریری نور دانش ختم شد اکنو سیاه رنگ است
عجب دردی است اندر دل اگر گویم همان جنگ است
عجایب بلبلان زاگ و زغن نازان روند در باغ
چنان قحط شنان شد که یکسان گوهر و سنگ است 2

از کلام بالا می توان دریافت که در روستای خاموش وضعیت نا مناست تعلیم و تربیت باعث درد و رنج در دل شاعر شده بود و شاعر بسیار نارحت بود.
از یک سو شاعر از سوی اطرافیان ناراحت بود از سوی دیگر در جامع خود در پی ایجار شعور وشناخت بود. برای همین برای جامعه خود یک نظریه ارایه کرد. در نظریه او ذلت و رسوایی و غم و اندوه و جهالت در پی بی هنری انسان تنبلی و سستی و کاهلی می باشد.و بر عکس تلاش و زحمت و هوشیاری و جدو جهد باعث تکامل و موفقیت انسان می باشد.چنانکه شاعر می فرماید:

بجز محنت نیابد هیچ کس گنج
به میزان فراست این سخن سنج
کهالت را پریشانی است لازم
بینداز دجات از شش و پنج 3

و در جای دیگر می فرماید :

وقار از کار کن کار
نباشد هیچ کس بی کار را یار
هر ان کو کاهلی را پیشه سازد
برو دایم بود زنگاه ادبار

همچنین می گوید:

گلاب از بوی خود یابد خریدار
ز بد رویی ذلیل و خوار شد خار
عزیر است آنکه باشد صاحب هوش
ذلیل است انکه دارد جهل و پندار

خاموش کریری در فن رباعی یک ید بیضایی داشت به طوری که هم طراز شاعر مشهور کشمیری شاعر غلام رسول ناز بود .
رباعی در میان صنایع ادبی مشکل قالب شعر می باشد چرا که باید تنها در چهار مصرع یک موضوع کامل را بیان کرد و این کار اسانی نیست .در نزد خاموش تا زمانی که طرز بیان و فن شاعری او کامل نمی شد رباعی او دلنشین نمی شد.
علامه خاموش کریری صاحب یک سبک خاص و صاحب یک تفکر و روش خاص خود بود. برخی از مصرع های رباعیات کریری کاملا عربی بود لیکن با وجود این سلاست و فصاحت خود را از دست نمیداد.
یک رباعی او به این شکل است که بیانگر مسله مذکور است .

هر صادق می بود اندر طلب
هر چه خواهد روز را یابد به شب
بوالهوس هرگز نه گردد کامیاب
لیس الاانسان الا نکته یاب

خاموش رباعیات خود را در کشمیر جلا داد . رباعیات او معدن پند و نصایع بود. جایی که اکثر مردم در غفلت و لا علمی و بد و خوب و گناه و ثواب و در نهایت مسول اعمال خود در مقابل خداوند هستند همین شاعر بلند پایه از خواب غفلت بیدار و از شروع زندگی با عمل به دستورات خداوند که در ظاهر یک مسله ساده بود اغاز کرده بود. و در قالب شعر اورده بود .اگر با دقت نگاه شود انعکاس تمام زندگی در اشعار او به چشم می خورد. به عبارت دیگر با خواندن اشعار و کلام خاموش دریچه عقل و دانش گشوده می شد. در همین باره چندر رباعی ارایه می شود:

چون اندر کودکی باشی به پستی
جوان باشی رسی در حرمتی
چون پیری ایدت بینی سستی
پس ای غافل خدا را کی پرستی

همچنین می فرماید :

خدا بنده را در کلام قدیم
اقیموالصلوۃ هفت صد بار گفت
هر ان کو تساهل کند در نماز
نشیمن در درون سفر یافت مفت
اخوت مساوات و احساس هم
بود هر سه در شهرای محتشم
عداوت حسد کینه دزدی نفاق
همه بر جبین دهات است رقم

در واقع به جهت عظمت ایمان خاموش وی اشعار حاوی پند و نصیحت ارایه می کند که زوایای زندگی را به انسان نشان می دهد . اکثر مجموعه اشعار او به جای پرداختن به باغ و بلبل و چمن و گل به مسایل و موضوعات اخلاقی وروحانی پرداخته.
از خاصیتهای دیگر شاعر این است که به دامان پیامبر و پدر حسنین یعنی حضرت علی (ع) وابستگی و ارادت قلبی داشت . چنانکه د ر شان انحضرت تمام عشق و محبت و هنر خود را بکار برده و در قالب رباعی اینگونه می فرماید :

بای بسم الله نبی و نقطه ان علی
راه نمای خویش با من گفت از روش دلی
شان حیدر فهم کن خاموش تا آگه شوی
از رموز باب شهر علم و حلم ان دلی

موصوف صوفی منش و عابد می باشد . در اشعارش یک حلاوت و شکوفایی به چشم می خورد. در وجود او به دلیل حرارت و شعله های ایمان یک کیفیت ذهنی بوجود امده بود.حال می خواهد رباعی او را ذکر کنیم یا اینکه کلام نعتیه او را ذکر کنیم در هر دو صورت تواضع و فروتنی او نمایان است .عاشق رسول وال رسول در باره معشوق حقیقی خود این چنین می سراید:

ای ما جور عرب و عجم نیم نگاهی
بر حال من موی سفید روی سیاهی
افسوس که شد عمر عزیزم بملاهی
گمراه شدم بهر حق بنا کنون راهی

اگر چه خاموش کریری شعر گفتن به زبان فارسی را به طور سنتی روش کار خود قرار داد و سمت جدیدیت نرفت لیکن در استفاده از اشعار موزون و علامات و اشارات به شدت از خود مهارت نشان داده است . در حالی که در عصر حاضر اغلب شعرا و اهل علم به سمت زبان انگلیسی کشیده می شوند لیکن خاموش کریری به سمت زبان فارسی جذب و به ان عشق می ورزید.
وی نه تنها احساسات و تجربیات خود را د ر قالب رباعی بیان کرده بلکه در قالبهای دیگری شعری نیز طبع آزمایی کرده است .که اهل علم هرگز این طبع ازمایی را فراموش نمی کنند .از زبان ایشان چند موضوع انتخاب شده است که در باره موضوعات مختلف زندگی را به ما معرفی می کند و همراه با خواندن ان از ان درس و عبرت میگیریم:

چه خوش بودی اگر عمر را صدای پا بودی
که انسان رفتنش دیدی و یک لحظه نیاسودی
بله این زندگی چون شمع در سوز گذاز است آه
صدای سوزش این را کسی ای کاش بشنی

ای دل تو شکسته باش و خاموش
در یاد حق مست باش و مخروش
که سبوی درست بدست گیرند
شکسته سبو برند بر دوش

زندگانی خوش بخواهی از تکلف دور باشد
وز تعلق بگذر و وقت اجل مسرور باش
موت وجه شادی و هم باعث آزادی است

منابع :
قلمی نسخه بیاض خاموش به ترتیب غیر مطبوعه ص 195
ایضا ص 195
رباعیات خاموش حصه سوم سال اشاعت 2014 مطبوعه الطاف استدیوم – مراد آباد کریری ص320
سه ماهی ادبی جریده ماه نامه الارشاد – سال ماه صفر 1383 هجری قمری ص230
رباعیات خاموش متذکره .

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

نمایش قدرت رزمی ایران، روسیه و چین در شمال اقیانوس هند

رزمایش کمربند امنیت دریایی ۲۰۲۴ در شمال اقیانوس هند به سرفرماندهی ناوشکن دنا ارتش جمهوری اسلامی

طرح جنجالی و ضد اسلامی در هند از امروز اجرائی می‌شود

قانون تبعیض‌آمیزی را موسوم به متمم شهروندی

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.