بسم الله الرحمن الرحیم
پرده اول: کوثر از منظر تاریخی
چهل سالی بود از عمر شریف پیامبر(ص) میگذشت که طلیعۀ وحی بر وجود مطهر رسولالله(ص)تابیدن گرفت و نور کتاب مبین در شب قدر، قلب رسولالله(ص) را روشن نمود و آن معارف و معانی عالی به شکل قرآنی خواندنی، قالب لفظ و کتابت به خود گرفت. قرآنی عربی که عربیّت را به شکل معارفی آشکار و منطقی در خود نشان میداد؛ معارفی که راه و رسم زندگی در نظام عالم را در فضای رحمت الهی تبیین می نمود.
اما بعثت پیامبر(ص)در دورانی بود که جاهلیت در جزیرة العرب بیداد میکرد و جامعۀ آن روزگار در خفقان ظلم و ستم فرو رفته بود. شمشیر، منطق گفتاری و رفتاری مردم آن دیار بود در این شرایط دشوار پیامبر رحمت(ص) ندای توحیدی سردادند تا پردۀ ظلمت از فطرتهای غبارگرفته آدمی بزدایند. اما جاهلان بدعتگذار که عُرف غالبشان زنده به گور کردن دخترانشان بود پیام تساوی حقوق انسانها و ملاک برتری جز به رعایت تقوای الهی را مانع توّحش خود دیدند لذا نتوانستند دعوت رسولالله(ص) را بربتابند و پیوسته مقابل حضرت قد علم کردند و تا جایی که توانستند از هر گونه آزار روحی و جسمی کوتاهی نکردند.
در شرایط سخت سالهای آغازین بعثت، فَترَت وحی نیز واقع شد و مزیدی دیگری بر دستگرفتنهای دشمنان اسلام بود چرا که میگفتند خدایت رهایت کرده و وحیی به تو نرسیده! در این دوران سرد تاریک بود که طلیعۀ ضحا تابیدن گرفت و سوره ضحی نازل شد. سورهای که با نزول آن هم طعنه دشمنان بر فترت وحی پاسخ داده شد و هم در ضمن نزول آیاتی که نشان دهندۀ دست لطف الهی بود، وعده عطایی خاص بر رسولالله(ص) داده شد. عطایی که با ولادت دختر والامقامشان حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) از مادری چون خدیجه بر عمق عالم منشاء خیرات کثیر بر عمق عالم شد. عطایی که تا بهشت ابدی برقرار است عالم و آدم پیوسته از سرچشمه نعمات جاریۀ آن بهرهمند میشوند
.
پرده دوم : کوثر از منظر سوره ضحی
خداوند با نزول سوره ضحی خط بطلانی بر تمامی افکار و اندیشههای دشمنان کشید و پشتوانه محکم خود را بر رسولالله(ص) به رخ معاندان کشاند و حتی وعده عطایی خوشایند و بسیار مطلوب را به رسول خود داد تا ضمن تسلی خاطر بر حبیبش، باب نعماتی خاص را بر امت رسولالله(ص) باز کرده باشد.
سوره ضحی در حقیقت بعثتی دوباره، دلداری مادرانه و نوید عطایی کریمانه از جانب خداوند بر رسولش است. عطایی که نتیجۀ آن، جریان نعماتی خاصه از طریق رسولالله(ص) بر متبعان ایشان میباشد.
در ابتدای سوره، خداوند متعال به روشنی آفتابی عالمتاب قسم میدهد تا نورانیتی خاص در شب دنیا را بر کل عالم هستی نوید دهد. سپس با لحنی مادرانه سرگذشت بشریت را تا زمان رسولالله(ص) که در بی کسی و گمراهی و بی چیزی است در قالب آیاتی تکرار پذیر و همیشگی بازگو میکند تا بشر بداند عمق عالم همیشه تاریکی و فقر و گمراهی است مگر اینکه به سمت شمس وجود رسولالله(ص) بالا بیایند و از مجرای باباللهی ایشان از الطاف الهی بهرمند شوند.
در همان آیات ابتدایی، وعدۀ عطایی خاص بر شخص رسولالله(ص) داده شد. عطایی که در هیچ جای قرآن به جز سوره ضحی و کوثر در قبال رسولالله(ص) مطرح نشده بود. در این دو سوره، مخاطب خداوند، رسولالله(ص) و نوید عطیهای والا به آن حضرت است. پس باید این عطیه بسیار خاص و عالی باشد زیرا مخاطب خداوند، شخص عالی مقامی است. اما این چه عطایی است و چه مشخصاتی دارد.
در آیات ابتدایی سورۀ ضحی نشان داده شد که این عطا از جانب خدا منشأ و خاستگاهی آخرتی دارد ولی از طریق پیامبر در همین دنیا جاری میشود. عطایی که اصالت نورانی دارد زیرا در ابتدای سوره صحبت از نورانیت و روشنایی است که اگر غیر از این بود بر مفهوم دیگری صِحّه گذاشته میشد. گذشته از آن، از سخنور بی همتای عالم بعید است که مفاهیم نامرتبط را در کنار هم قرار دهد. پس این عطا بایستی ماهیتی نورانی داشته باشد تا ابزار هدایتگری گردد. گرم و دلنشین باشد تا وسیله مأوا دادن باشد و غنی باشد تا باعث بی نیازی شود. اما نه برای هرکسی.
برای کسانی که در لحظه و آگاهانه از سبیل رسولالله(ص) تبعیت کنند و دل به رضایت او ببندند. رسولی که خداوند او را با ابزار الهدی فرستاد اکنون به همراه این عطا هدایت خاصه، بینیاز کردن و پناه دادن متبعانش را در ید رحمة للعالمینی خود دارد. مضافاً اینکه حقیقتی بسیار خوشایند و دلپسند است در حقیقت عطایی است که رضایت همه جانبه برای رسولالله(ص) را به همراه دارد.
رضایتی فرستاده شده از جانب خداوند بر رسولالله(ص) تا موجبات پسند ایشان را فراهم کند. در همۀ قرآن آنجایی که به رضایتی از جانب خدا مربوط باشد یعنی «مِنَ الله» باشد و خاستگاه آخرتی داشته باشد فقط در چند آیه تحت عنوان «رضوانمنالله» آمده است و جالب اینکه این رضایتمندی با اینکه ریشه در آخرت دارد، به دنیا کشیده شده و قابل ابتغاء است؛ درست مثل کوثر که جنس آخرتی دارد و به همراه حضرت زهرا(س) به دنیا آورده شد و راه برای رسیدن به آن در همین دنیا باز گذاشته شد.
در آیاتی که مُبیّن توصیفات رضوان من الله است، نشان از این دارد که رضوان موقعیتی ممتاز و بسیار عالیتر از خود بهشت دارد و اساساً بهشت بدون رضوان قوام و بها ندارد. به راستی مگر بهشتی که دوستداشتنی و دلپسند نباشد میتواند وجود داشته باشد آن هم در شأن رسول خاتم(ص). این چه عطایی است که نشان از جایگاهی عالیتر از بهشت دارد و مملوء از طعم رضایتمندی است و آبشاری از هدایتی خاص، پناهی خاص و بی نیاز کردنی خاص را در خود جریان میدهد؟! مضافاً اینکه در همین دنیا میتوان به آن رسید و آن را درک کرد؟
!
پرده سوم: کوثر از منظر سوره کوثر
خداوند متعال بعد از نوید عطایی خاص به رسولالله(ص) در سوره ضحی، چند صباحی بعد خبر از تحقق وعده الهی را به رسولش میدهد، یعنی عطای کوثر که با ولادت دختر بزرگوارشان حضرت زهرا(س) به دنیا واقع شد. عطایی که به قدری والا و عالیاست که به شکرانۀ آن، رسولالله(ص) به عالیترین رفتار بندگی یعنی نماز، امر شدند و تا ابد ثمرات آن بر نحر و انفاق جاری خواهد شد.
کوثری که بر وزن «فَوْعَل» است به معنای فراوانیایی است که هرکز کم نمیشود. دُردانهای که تنها یک بار در قرآن آن هم برای رسولالله(ص) دُرّ یتیم کائنات ذکر شده است. در حقیقت در قلب کوچکترین سوره قرآن ، بزرگترین، عالیترین، مطلوبترین و خاصترین نعمت در قالب کلمۀ کوثر بر رسولالله(ص) عطا شد و منشاء جاری شدن نعمات بر اهل بهشت و خوبان در دنیا گردید. کوثری که ظهورش در بهشت رضوان الهی که سراسر مملوء از رضایتمندی است به شکل رودی است که سفیدتر از شیر و صافتر از قدح و شیرینتر از عسل است؛ با قبههایی از درّ و یاقوت در دو طرفش، به رسولالله(ص) عطا گردید تا راضی شوند؛ و حوض کوثری که کانون تلاقی قرآن و عترت بر پیامبر(ص) است و جایگاه سیرابکنندۀ مؤمنان به هنگام ورود به بهشت.
شیعه به شکرانۀ این عطا در هنگام نماز وجه قلبش را در نور کوثر به سوی الله معطوف میدارد و دو دست را تا نفسگاهش بالا میبرد تا نشان دهد حیات طیبه و فلاح فقط در نور کوثر فاطمی(س) معنا میشود و غیر از آن نیستی و ممات است.
خداوند عطیۀ «رضوان منالله» را در دنیا بند به رضایت فاطمه(س) کرد تا به همگان نشان دهد جایگاه عالیتر از بهشت یعنی «رضوان من الله»، جز از طریق فاطمه(س) و در راستای جلب رضایت ایشان حاصل نمیشود. پس به این خاطر است که رضایت الله در گرو رضایت رسول الله(ص) و رضایت فاطمه(س) واقع میشود. این رضایتمندی یعنی مهر تأیید و فصلالخطاب بر نامۀ عمل انسان. مولای مهربانمان امیر مؤمنان علی(علیهالسلام) از رسولالله(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نقل کردند كه ایشان فرمودند:«انَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَیَغضِبُ لِغَضِبِ فاطِمَه وَ یَرضی لِرِضاها» خداوند عزوجل به خاطر خشم فاطمه، خشمگین؛ و برای خشنودی و رضایت فاطمه راضی میشود. یعنی همه چیز بند به نگاه رضایت و لبخند خوشنودی مهربانتر از مادر و تابندهتر از خورشید یعنی فاطمه(سلاماللهعلیها) است.
پرده چهارم: کوثر از منظر آینده
داستان کوثر حقیقتی فرا زمانی، فرا مکانی به وسعت بهشت رضوان در آن سوی نشآت تا گذشتههای دور در عمق عالم است. داستان رحمت و مهربانی خدا بر رسولالله(ص) و متبعان ایشان است، آن زمان که بیکس و تنها، گمگشته و نیازمند در بیابانهای خشک دنیا حیران و سرگردان بودند و امانی از دشمن قسم خورده نداشتند. کوثر پیام نجات از هراسها و نیازهاست.
ظهور کوثر در نشآت دور، در بهشت رضوان، به شکل رودی است و در نشآت نزدیکتر ، به شکل نوری که از چشمهسار عیون بهشتی حضرت زهرا(س) به عمق دنیا جاری گشته؛ که هدایتی به شکل الهدی و نعماتی خاصه برای مؤمنین و متقین و صالحین را با خود به همراه دارد. نور الله آن جلوه از کوثر است که طلیعهای از آن در اربعین، قلبها را به طرف ارتفاعات آسمانها و در زمین به سمت کربلا میکشاند؛ روح موّدت را بر جسمها میدمد و به جان پاک طینتان حیاتی دوباره بخشد.
نور کوثر میرود که تندیسی از شیر غُرّان بسازد. قسورهای که نعرۀاش حُمُر را گریزان سازد همان حُمُری که فقط حمل کنندگان تورات بودند و به جای عمل به آن، در حریم خدا ظلم و فساد کردند.
اینک با نور کوثر قرار است که بواسطه فرزندان مادر در کِسوت انصارالله از صفحۀ روزگار محو شوند. نور کوثر زمانی از طریق انصارالله در عمق عالم جاری میشود و زمانی از طریق حزب الله و تأیید روح منه در عالم اِعمال میشود تا در نهایت دین حق را در جهان حاکم سازد و حقوق اهل بیت(ع) را بواسطه اشراق نور علوی احقاق نماید.
کجایند فرزندان خانه مادر! کجایند بسته شدگان به بال او، کجایند معرفتآموزان مکتب فاطمه(س)، کجایند واجدان نور کوثر و آبادگران دار قرون اُخری؟ همانها که تقوایشان، رعایت آداب محضریت است و پیوسته به سمت نور کوثر رهسپارند. همانها که مجرای تأییدات فاطمی(س) هستند و منطقشان«وَ ما تَشاؤُنَ إِلاّ أَنْ يَشاءَ اللّهُ» است. همانها که در آستانۀ ظهور حزب خدا میشوند و صالحیت به دستانشان جاری است.
به هر ترتیب روایت کوثر همچنان از بهشت رضوان در نشآت به سمت عمق دنیا جاریست تا نشان دهد دست مهربانتر از مادری حتی از ابدیت تا عمق فانی دنیا همیشه بر سر فرزندان و مشتاقان فاطمه(س) کشیده میشود و فرزندان نظارهگر رفتار الهی باشند که این بار به دست مادر انجام میشود که
«ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلي»
27/3/98
احسنت . متنی قرآنی، معرفتی و ادبی، با صبغه کوثری.