سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اخبار / جشنواره پویانمایی تهران؛ انحراف یا تحول؟

جشنواره پویانمایی تهران؛ انحراف یا تحول؟

جشنواره پویانمایی تهران محل جولان یک جریان محفلی خاص با ذائقه فرهنگی-سیاسی مشخص شده؛ از فیلمسازان جشنواره گرفته تا هیئت انتخاب و هیئت داوران، تا نشست‌های علمی و مهمانان خارجی.

: جشنواره پویانمایی این روزها حال خوبی ندارد! جشنواره‌ای که می‌تواند، نشان‌دهنده آرمان‌های انقلاب اسلامی باشد، اما اکنون گریبان‌گیر مدیریت نادرستی بوده که در پی احضای فرهنگ غرب‌گرایانه در کشور است.

  کم‌کم به موعد برگزاری سیزدهمین جشنواره پویانمایی تهران نزدیک می‌شویم. روی سخن این نوشته، با مسئولان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، علی‌الخصوص علامتی، مدیرعامل کانون و کریمی صارمی، معاون تولید کانون، در جایگاه متولیان این جشنواره است.

جشنواره پویانمایی، در سال‌های اخیر مهم‌ترین رویداد انیمیشن ایران بوده و توانسته موفقیت‌های کوچک و بزرگی را نصیب فرهنگ و هنر کشور کند. با این حال اما امروز به نظر می‌رسد که سیاست‌گذاری این جشنواره نیازمند تحولی اساسی و جدی است! مسئله این است که جشنواره پویانمایی، به مرور زمان رویه‌ها و فرایندهای تثبیت‌شده‌ای پیدا کرده و هر مدیری که آمده، بدون پرسش انتقادی از این رویه‌ها و فرایندها، آن‌ها را به اجرا درآورده و بر حجم آن‌ها افزوده است. اما به نظر می‌رسد وقت بازنگری جدی و انتقادی این رویه‌ها و فرایندها فرا رسیده و ما به نوعی تابوشکنی و سنت‌شکنی شجاعانه نیاز داریم.

در این سال‌ها، جشنواره تبدیل به پاتوق انیمیشن‌های کوتاه تجربی شده است؛ آن هم با یک سلیقه خاص و نخبه‌گرایانه و با یک مخاطب بسیار محدود! البته کسی با انیمیشن تجربی و انیمیشن کوتاه مشکلی ندارد، بلکه کاملاً هم لازم است. انیمیشن کوتاه تجربی، راهی برای تمرین، تجربه‌گری و گشودن افق‌های بازنشده است. اما مگر فقط یک راه برای تجربه‌گری وجود دارد؟ چرا جشنواره پویانمایی تنها به نوع خاصی از تجربه‌گری که برآمده از سنت جشنواره‌های آمریکایی و اروپایی است، می‌پردازد؟ ما ایرانیان، یقیناً جهان‌بینی و تجربه متفاوتی از جهان داریم و انیمیشن تجربی ما نیز باید برآمده از تجربه منحصربه‌فرد زیستن ما باشد. ضمن این که آیا جشنواره نباید انواع دیگر انیمیشن را به همین اندازه تحویل بگیرد؟

از طرفی دیگر، جشنواره محل جولان یک جریان محفلی خاص با ذائقه فرهنگی و سیاسی مشخص شده است. از فیلمسازان جشنواره گرفته تا هیئت انتخاب و هیئت داوران، تا نشست‌های علمی و مهمانان خارجی. جریانی که با نفوذ در برخی دانشگاه‌های مهم و برخی نهادهای انیمیشن کشور، سعی در ذائقه‌سازی و مداخله در سیاست‌گذاری انیمیشن کشور دارد و سلیقه نخبه‌گرایانه و متکبرانه خود را به جامعه انیمیشن ایران تحمیل می‌کند. این جریان هر جا که بتواند ترمز انیمیشن ایران را می‌کشد و جریان‌های مردمی آن را سرکوب کرده و تمامیت‌خواهی‌اش را به رخ می‌کشد.

این جریان، انتخاب‌های سیاسی واضحی هم دارد. در زمان آرامش کشور با مدیران محافظه‌کار و تکنوکرات، لابی می‌کند و علی‌رغم ادعای مستقل‌بودن منابع انیمیشن را از آن خود می‌سازد و در بزنگاه‌هایی همچون اغتشاشات سال ۱۴۰۱، تعارف را کنار گذاشته و با تمام قوا به میدان آمده تا بر علیه کشور و نظام فعالیت کند. اینها گرچه اندک‌اند اما با قدرت نمادین خود و با پرستیژ، مشروعیت و تمایزی که برای خود دست‌وپا کرده‌اند، تصمیم‌گیران انیمیشن ایران را مقهور خواست‌های خود می‌کنند.

خلاصه این که جشنواره پویانمایی با تابلوی «انیمیشن کوتاه تجربی» و به بهانه تجربه‌گری، در حال سرکوب جریان‌های اصلی و اولویت‌دار انیمیشن ایران است. روا نیست که مهم‌ترین رویداد انیمیشن کشور، اولویت‌های اصلی نظام و کشور را کنار بگذارد و فقط به تجربه‌گری غربی و ذائقه غربگرایان لیبرال بپردازد. روا نیست که سهم انیمیشن‌های دینی، ملی و انقلابی از جشنواره، یک باکس کوچک با تعداد فیلم‌های محدود باشد.

در سال‌های اخیر، انیمیشن مردمی و پرمخاطب ایران کارهای بزرگی انجام داده و توفیقات زیادی به دست آورده است. این موفقیت‌ها به هیچ وجه برآمده از دغدغه جریان انتلکت و اِلیت انیمیشن ایران نیست و برعکس حاصل نیروهای دلبسته به ایران، اسلام و انقلاب‌ است. امروز هیچ بهانه‌ای برای سانسور، سرکوب و میدان‌ندادن به این نیروها وجود ندارد.

روشنفکران انیمیشن ایران، همواره با بهانه «عدم بلوغ انیمیشن ایران» و «کمبود نیروی متخصص»، سد محکمی دربرابر نیروهای بااراده و پرشور انیمیشن کشور بوده‌اند تا بدین وسیله فرصت‌های بی‌پایانی را برای بازسازی و تقویت نیروهای حلقه‌به‌گوش خود فراهم کنند. این همان مسیر آشنایی است که سینمای دهه اول انقلاب را با چماق جشنواره‌گرایی، به قهقرا برد.

امروز وقت آن رسیده تا از خود بپرسیم جشنواره پویانمایی تهران در تحقق کدام اولویت‌های انیمیشن کشور سهیم بوده است؟ در پرورش و استعدادیابی نیروهای متعهد و متخصص یا جذب مخاطب انبوه؟ در تقویت انیمیشن تجاری سینمایی، تلویزیونی و اینترنتی یا توسعه انیمیشن کوتاه و تجربی ایرانی؟ در پاسخ به نیازهای اساسی مخاطب کودک و نوجوان یا بها دادن به انیمیشن شهرستان‌ها و مناطق محروم؟ در پرداختن به مضامین ایرانی-اسلامی موردنیاز کشور چطور عمل کرده است؟ آیا به سوی فرم ملی انیمیشن ایران حرکت کرده است؟ در ارتباط با هنرمندان جهان اسلام و جبهه مقاومت چطور عمل کرده است؟ آیا تلاشی برای گسترش ارتباطات با کشورهای همسایه و تجاری‌سازی انیمیشن ایرانی شده است؟ آیا شبکه‌سازی علمی و دانشگاهی در سطح منطقه رخ داده است؟ پاسخ تمام این سوالات هیچ است! ظاهراً تنها خروجی قابل‌توجه، پرورش فیلمسازان جشنواره‌ای و غرب‌زده‌ای است که به لطف موفقیت در این رویداد، از کشورهای متبوع‌شان پناهندگی بگیرند، مهاجرت کرده و به ریش مُلک و ملت بخندند.

ما با یک کمدی سیاه مواجهیم؛ جشنواره پویانمایی، همواره وعده آینده می‌دهد اما کاملاً در مسیر مخالفش حرکت می‌کند. تفاله‌های بازمانده از «کانون مرتجع و فاسد شهبانو فرح» همچنان سودای بازگرداندن کانون به مسیر ارتجاع را دارند. کمااینکه در اخبار همین دوره نیز، نشانه‌هایی از بازگشت جدایی‌طلبان و براندازان ضدامنیت ملی به جشنواره مشاهده می‌شود.

ما دلبستگان انیمیشن کشور، امیدوار بودیم (و همچنان امیدواریم) که با مدیریت مدیران دولت سیزدهم، به سمت یک «کانون انقلابی» حرکت کنیم. کانون انقلابی، کانون ترسناک و عجیبی نیست؛ بلکه نهادی تحول‌خواه است که به نیازهای واقعی و اساسی مردم ایران در حوزه کودک و نوجوان پاسخ می‌دهد. جهت‌گیری کلی مردم ایران، انقلابی است و همه طیف‌های مردم با سلائق گوناگون، پایبند به آرمان‌های اصیل انقلاب اسلامی‌اند. ما نباید از ترس هیاهوی روشنفکران، مردم خود را سانسور و سرکوب کنیم.

مسئولان فعلی کانون پرورش فکری مطمئن باشند که اگر دست به کار نشوند و این تحول بزرگ را رقم نزنند، هیچ کس دیگری این کار را نمی‌کند. محافظه‌کاران، تکنوکرات‌ها و غربگرایان در کمین‌اند تا کانون را از هویت انقلابی‌اش تهی کنند. نباید از ملامت ملامت‌کنندگان ترسید. نباید از روشنفکران و طبقه برگزیده غربگرا ترسید. نباید از توهم کم‌تجربگی نیروهای متعهد و انقلابی ترسید. نباید از کم‌شدن حجم رزومه و گزارش کار و ازدست‌رفتن پست و مقام ترسید. نباید از هیاهوی دشمن و هزینه‌دادن ترسید. بلکه باید به نام خدا و برای مردم ایران وارد میدان شد و جشنواره پویانمایی تهران را به یک مسیر انقلابی، عقلانی و اولویت‌دار هدایت کرد. توسعه کمی جشنواره با انیمیشن‌های خنثی یا ضدامنیت ملی، واقعاً چه سودی برای کشور و نظام و مردم دارد؟ امروز باید هزینه داد تا موفقیت انیمیشن ایران، در یک افق بلندمدت تضمین شود.

ضمناً هیچ اشکالی ندارد! می‌شود یک بخش جنبی و فرعی هم برای روشنفکران و تافتگان جدابافته انیمیشن ایران در نظر گرفت تا دور هم بنشینند و به‌به و چه‌چه کنند و ذائقه ضدایرانی‌شان را ارضا کنند. ما راضی به نفی هیچ جریانی نیستیم. خواست ما فقط پرداختن به اولویت‌های انیمیشن کشور و اولویت‌های مردم ایران است. نگارنده درک می‌کند که چنین تحولی، زمان‌بر است و احتمالاً به این دوره از جشنواره وصال نمی‌دهد اما برای دوره‌های آینده، باید فکری جدی کرد. عجالتاً پیشنهاد می‌کنم در میان جوایز این دوره، یک جایزه به یاد شهیدان آرمان علی‌وردی و روح‌الله عجمیان، به انیمیشنی اهدا شود که به موضوع اغتشاشات سال ۱۴۰۱ پرداخته باشد، البته اگر بتوان چنین انیمیشنی در جشنواره پیدا کرد!

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

از خداوند به خاطر ماه رمضان تشکر می کنم

بیایید به عنوان مسلمان رشد و پیشرفت خوبی درزندگی فردی و اجتماعی داشته باشیم

همدلی و هماهنگی دولت و شهرداری به نفع مردم تهران

ثمره حاکمیت یکدست دوره گذشته با حاکمیت همدلانه امروز چیست؟

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.