انتقام صرفاً به موشک و حملات پهبادی خلاصه نمیشود، جهاد ما ابعاد گستردهای دارد. شاید همه ما نتوانیم خودمان را به قدس برسانیم اما همینجا میتوانیم همدوش مجاهدان اسلام، بردگان اسرائیل را شناسایی کنیم.
حسین حبیبزاده دانشجوی ارشد علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در یادداشتی پیرامون «زامبیها را شکار کنیم» نوشت: بیش از صد نفر از هممیهنان در مظلومانهترین حالت به خاک و خون کشیدهشدند. سه نفر از سرداران سرافراز اسلام در چند روز اخیر ترور شدند. بیش از بیستهزار نفر در غزه قتل و عام شدند اما در فضای مجازی شاهد عوعوی زامبیهایی هستیم که با ریخته شدن خون «انسان» هلهله میکنند. لشکری از بردگان و جاهلان…
چه باید کرد؟
اگر در آلمان، ترکیه، فرانسه یا آمریکا یک حادثه تروریستی با این ابعاد رخ بدهد و عدهای خون آشام قهقه و سرور شادی سر بدهند، دولت و مردم آن کشور چه واکنشی نشان میدهند؟ با خائنان همدست با دشمن خارجی چه میکنند؟ همه ما جوابش را میدانیم.
باید شروع کنیم، انتقام صرفاً به موشک و حملات پهبادی خلاصه نمیشود، جهاد ما ابعاد گستردهای دارد. شاید همهی ما نتوانیم خودمان را به قدس برسانیم اما همینجا میتوانیم همدوش مجاهدان اسلام، بردگان اسرائیل را شناسایی کنیم و در خنثی کردنشان یاری برسانیم. باید مارپیچ سکوت را بشکنیم. امروز کرمان بود، ممکن است فردا تبریز و تهران و خوزستان باشد. چه چیزی دشمن را ترغیب به چنین جسارتی میکند؟ «النصر بالرعب»…
دفاع امری مردمی است. بیانصافی است که با این حجم از تهدیدات، میدان را به نیروهای امنیتی واگذار کنیم و تماشاچی باشیم. باید آماده شویم. هر آنکس که از قتل و عام مردم ما اظهار شادی کرد را شناسایی کنیم و با مستندات به نیروهای امنیتی معرفی کنیم، باید هستههای مقاومت را احیاءو رسماً خودمان از این اسافل شکایت کنیم.
در خیابان، مهمانیها، تاکسیها و هر جای دیگر غیرتمندانه از عزت کشور دفاع کنیم. کرمان بلای کم کاری ما بود. این کم کاری، تنها مربوط به یک ارگان نظامی یا امنیتی نیست، همه ما مسئولیم و از این مسئولیت غفلت کردهایم. مسئولیت اجتماعیمان را با عافیتهای شخصی گره زدهایم و منتظریم که همواره دیگران در عرصه عمل، کاری بکنند.
در جامعهشناسی پدیدهای وجود دارد که از آن به عنوان «عامل توکویل» یاد میکنند. این وضعیت به پدیدهای اشاره دارد که در آن اکثریت مردم چیزی را «سفید» میدانند اما عقیده مسلط در آن باره «سیاه» است. هرکسی که درباره «سفیدی» وضعیتی اظهار نظر کند، بلافاصله نظر او نامشروع تلقی میشود اما برعکس نظریات «سیاه» با ارزش تلقی میشود. مثل اینکه همه مردم از کشته شدن انسانهای بیگناه و تروریسم و ناامنی کشور و صهیونیسم و… نفرت دارند اما به علت حمله گسترده «ترولهای مجازی» و سابقهای که «بلوای زن، زندگی، آزادی» در حمله کردن به اشخاص داشتهاند.
مردم نیز از اظهار نظر خود ترس دارند. چون اکثریت در فضای مجازی ساکتاند و حوصله درگیری و شنیدن فحشهای رکیک و حملات سازمان یافته سایبریهای اجارهای را ندارند. این حس را به یکایک افراد مردم میدهد که کسی با آنها همصدا نیست. مثالهای تاریخی در این باره زیاد است؛ ریمون بودون به چند نمونه از این موارد اشاره کرده است: همه فکر میکردند که روسها در ۱۹۲۰ همگی کمونیست شدهاند؛ درحالیکه چنین نبود و تنها اقلیتی از مردم به این مکتب گرویده بودند. آنچه بود تنها به علت وحشیگری کمونیستها و شرایط خطرناک آن زمان بود که هر یک از افراد جرأت اظهار نظر را نداشتند و احساس میکردند تنها هستند و دیگران چنین نیستند. این مورد در مورد حاکمیت وحشت آلمان نازی و حتی طرفدراران به ظاهر لیبرال ژنرال دوگل فرانسه نیز صادق است.
اما در مورد وضعیت «عامل توکویل» در جامعه خودمان باید اشاره کنیم که خوشبختانه هنوز سنگرهای آزادی در مقابل تروریستهای مجازی صهیونیست سقوط نکرده است و کماکان مبارزه ادامه دارد. این مبارزه نیاز به نیروهای تازه نفس، به کارگیری استراتژیهای جدید و فداکاری جمعی دارد.
راهی جز جهاد نیست، باید آشویتسها و مناطقی که این فاشیستها در آن حاکمیت وحشت و فحاشی برقرار کردهاند را باز پس بگیریم. اگر در اطرافیان و آشناهایتان کسانی جزو جاهلان این میداناند و به طمع بازخوردگیری و مورد توجه قرار گرفتن توسط این فرقه تبهکار بر علیه کشور عزیزمان سخن میگویند با آنها صحبت کنید و وضعیت را برایشان تشریح کنید اما اگر چنانچه مانند خوارج مغزشان را از کاسه سرشان خارج کرده و در فضولات فرو برده بودند، از موضع اقتدار وارد شوید. نگذارید که کوچه به کوچه این کشور به خاک و خون کشیده شود و بوزینگانی آن را توجیه و حمایت کنند.
از کامنت، استوری و… دریغ نکنید. اگر دشمن میلیاردها دلار هزینه میکنید تا جنایاتش را توجیه کند، همه ما باید «حداقل» گوشهای از وقتی که به چرخیدن در فضای مجازی اختصاص دادهایم را صرف پاسخ دادن و حمله کردن به این «حاکمیت وحشت» کنیم.
اسرائیل به مدد این بردگان و فاشیستها است که جرئت جسارت به این بزرگی را پیدا کرده است. این اوج خاماندیشی است که مبارزه با اسرائیل را به رویارویی سپاه با این رژیم تقلیل بدهیم. باید نبرد با اسرائیل را از همینجا آغاز و به تلاویو ختم کنیم.