نقش رسولان اولوالعزم علیهم السلام در جریان مهدویت
امام صادق علیه السلام درباره اوصیاء، انبیاء و رسولان اولوالعزم میفرمایند ﴿تَخَیَّرْتَ لَهُ أَوْصِیَاءَ﴾ خدایا تو برای اولیائت در جریان مهدویت اوصیاء انتخاب کردی. در اینجا سوال پیش میآید که چرا خداوند برای رسولان اوصیاء قرار داده و وظیفه آنان چیست؟
امام صادق علیه السلام در توضیح وظیفه اوصیاء میفرمایند ﴿مُسْتَحْفِظا بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ﴾ یعنی آنها حفاظت کننده هایی برای قبل از خودشان بودند. ﴿مِنْ مُدَّهٍ إِلَى مُدَّهٍ﴾ از مدتی تا مدت بعد، مثل نگهبانانی که در شیفتی در حال حفاظت هستند و بعد از اتمام شیفت باید کارشان را به نفر بعدی تحویل دهند.
مولا امام صادق علیه السلام درباره ی حفاظت از چه موضوع قیمتی صحبت میکنند؟
در ادامه حضرت پاسخ این موضوع را مطرح میفرمایند: ﴿إِقَامَهً لِدِینِکَ﴾ یعنی حفاظت و نگهبانی اوصیاء الهی برای اقامه دین الهی است. اما منظور کدام دین است که باید اقامه شود؟ دینی که با مهدویت در دعای ندبه ارتباط دارد، دینی که همه رسولان برای آن با خداوند پیمان بستهاند تا با ورود به دنیا برای آن تلاش کنند و به سمت مهدویت زمینه سازی کنند.
در ادامه آمده است ﴿وَ حُجَّهً عَلَى عِبَادِکَ﴾ یکی دیگر از وظایف اوصیاء بعد از رحلت رسولان این بوده است که حجت خداوند بر عباد باشند. از زمان حضرت آدم علیه السلام تا سیدمان رسول الله صل الله علیه واله وسلم هر کسی که قصد داشت با جریان خداوندی آشنا شود و عبد خدا باشد، باید با رسولان مواجهه میشد و از آنها تبعیت میکرد و در زمانی که رسولان در بین امت ها نبودند -مثلاً در فاصله زمانی حضرت عیسی علیه السلام و آقا رسول الله صل الله علیه واله وسلم که حدود 2 هزار سال است- مردم باید از طریق اوصیاء الهی با برنامه خداوندی که همان جریان مهدویت است آشنا و هماهنگ میشدند.
در فراز بعدی امام صادق علیه السلام در پاسخ به این موضوع که چرا اوصیاء حجت خداوند برای بندگان بودند، میفرمایند ﴿لِئَلا یَزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ﴾ چون حق در برنامه خداوندی زائل نشود، ﴿یَغْلِبَ الْبَاطِلُ عَلَى أَهْلِهِ﴾ و باطل بر اهل حق غلبه نکند. لذا مأموریت بعدی اوصیاء الهی این است که مراقبت باشند تا جریان مهدویت منحرف نشود.
ما شواهد زیادی را در طی تاریخ مشاهده کردیم که خیلی از افراد با ادعاهای دروغین قصد داشتند جریان مهدویت را به انحراف بکشند، مثلاً انگلیس با به راه انداختن ماجرای بابیت قصد داشت تا به این کار خود مهدویت را از مسیرش خارج کند.
امام صادق علیه السلام میفرمایند ﴿لا یَقُولَ أَحَدٌ لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَیْنَا رَسُولا مُنْذِرا وَ أَقَمْتَ لَنَا عَلَما هَادِیا فَنَتَّبِعَ آیَاتِکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزَى﴾ کسی نگوید، خدایا چه میشد اگر رسول انذار دهنده ای برای ما میفرستادی و برای ما علم هدایت را برمی افراشتی و ما از آیات تو تبعیت میکردیم، قبل از اینکه ذلیل و خوار شویم.[1]
اینکه گفته میشود یکی از وظایف اوصیاء الهی این بوده است که آنها علم هدایت امت، به سوی آیات مهدویت بودند به چه معنا است؟ یعنی اوصیاء الهی آن ماجراهایی را که در زمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه اتفاق میافتد را در زمان خودشان از خداوند درخواست میکردند تا امتشان را با آن ماجرا آشنا کنند.
مثلاً یکی از آنها سلیمان علیه السلام است که از خدا درخواست میکند به او مُلکی بدهد تا امتش را با ماجرای مُلک مهدوی و یا حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه آشنا کند، چرا که در آخرالزمان اجنه و شیاطین به سمت دنیا میآیند و در قالب قوم یأجوج و مأجوج فتنه های عجیب به راه میاندازند و بعد از آن با ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه بهشت مهدوی در روی زمین ایجاد میشود. سلیمان علیه السلام در سه مرحله میخواست این ماجراها را به امتش نشان دهد و انبیاء الهی دیگر سعی کردند به صورت های مختلف امتشان را با آیات مهدویت آشنا کنند.
به همین دلیل است که امام صادق علیه السلام میفرمایند که اگر خدا اوصیاء را به سمت امت ها نمی فرستاد، ادعا میکردند خدایا چون تو اینها را به سمت ما نفرستادی، هدایت نشدیم و به انحراف کشیده شدیم.[2]
امام صادق علیه السلام همانند یک شاهد این جریان را از ابتدای خلقت تا زمان خودشان و به سمت آینده روایت میکنند. گویی حضرت در نقطه ای از زمان ایستاده اند، گذشته و آینده را پیش رویشان میبینند، گذشته ها را از ابتدای خلقت تا زمان خودشان و آینده را هم به همان ترتیب تبیین میکنند.
نقش رسول الله (ص) در جریان مهدویت
امام صادق علیه السلام زمانی که به دوران سیدمان رسول الله صل الله علیه واله وسلم میرسند میفرمایند ﴿إِلَى أَنِ انْتَهَیْتَ بِالْأَمْرِ إِلَى حَبِیبِکَ وَ نَجِیبِکَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ﴾ خدایا این جریان سمت و سویی داشت و تو آن را به بهترین اولیاء، انبیاء و رسولانت که آن بزرگوار حبیب و نجیب تو یعنی حضرت محمدصل الله علیه واله وسلم است رساندی.
حال این سوال به وجود میآید که این چه امری است که به سیدمان رسول الله صل الله علیه واله وسلم رسیده است؟
امر ظهور مولا امام زمان عجل الله تعالی فرجه است که در قرآن کریم آیات مختلفی به این امر اختصاص دارد. مثلاً زمانی که آقا رسول الله صل الله علیه واله وسلم تشریف میآورند، خداوند می فرمایند ﴿أَتى أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ﴾[3]
امر خدا پایین آمد، برای این ماجرا عجله نکنید. ذیل همین آیه در روایات وارد شده است که این امر، امر ظهور مولایمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه است.[4]
در فراز بعدی دعا امام صادق علیه السلام میفرمایند ﴿فَکَانَ کَمَا انْتَجَبْتَهُ سَیِّدَ مَنْ خَلَقْتَهُ﴾ خدایا همانطوری که او را برگزیدی، ایشان سید مخلوقات تو، ﴿وَ صَفْوَهَ مَنِ اصْطَفَیْتَهُ﴾ و برگزیده برگزیدگان تو، ﴿وَ أَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَیْتَهُ﴾ و جزو بهترین انتخاب شدگانت قرار گرفت. ﴿وَ أَکْرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ﴾ با کرامتترین کسانی که به آن اعتماد کردی ایشان بود ﴿قَدَّمْتَهُ عَلَى أَنْبِیَائِکَ﴾ با اینکه آقا رسول الله صل الله علیه واله وسلم آخرین انبیاء هستند،[5]
چرا حضرت میفرمایند که خدایا سیدمان رسول الله صل الله علیه واله وسلم را بر تمام انبیاء مقدم کردی؟
چگونه ایشان مقدم شده است در حالیکه آخرین انبیاء آمدند؟
برای تبیین این موضوع در ادامه حضرت میفرمایند ﴿وَ بَعَثْتَهُ إِلَى الثَّقَلَیْنِ مِنْ عِبَادِکَ﴾ خدایا تو ایشان را بر دو ثقل بزرگ از عبادات یعنی جن و انس مبعوث کردی. طبق آیه 130 سوره انعام ایشان و برخی دیگر از رسولان هم بر جنی یان و هم بر انسان ها رسول بودند.[6]
در ادامه میفرمایند ﴿وَ أَوْطَأْتَهُ مَشَارِقَکَ وَ مَغَارِبَکَ﴾ مشرقها و مغربها را در زیر پای ایشان قرار و به دست ایشان دادی،[7] ﴿وَ سَخَّرْتَ لَهُ الْبُرَاقَ﴾ و براق را مسخر ایشان کردی.[8] ایشان بارها به معراج تشریف بردند، ما تصورمان این است که آقا رسول الله صل الله علیه واله وسلم یکبار به معراج رفتند، در حالیکه در روایات و قرآن کریم وارد شده است که ایشان بارها به سمت آسمانها و اوج عوالم عروج داشتند، به حدی که به فضای قاب قوسین رسیدند، خداوند در سوره نجم آیه 9 میفرماید ﴿فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنى﴾ یعنی در بدون حجاب ترین فضا در قبال رب قرار گرفتند.
حضرت میفرمایند ﴿وَ عَرَجْتَ بِرُوحِهِ إِلَى سَمَائِکَ﴾ حضرت توسط براق به سمت آسمانها رفتند، چون معراج آقا رسول الله صل الله علیه واله وسلم معراج روحی نبوده است، بلکه با همین جسم شریفشان در حالتی که حی بودند به آسمانها تشریف بردند. این عروج فقط صرف دیدن و یک سفر آسمانی نیست، وقتی ایشان به آسمانها تشریف بردند مقولات زیادی را برای ماجراهای ظهور و امت رقم زدند و راه آسمانها را باز کردند. بعد از ماجرای معراج نماز مومنین معراجشان قرار گرفت، یعنی مثل آقا رسول الله صل الله علیه واله وسلم که در دنیا زنده بودند و به آسمانها تشریف بردند، مومنین هم میتوانند با اقامه صلاه صحیح به آسمانها عروج کنند.
وحضرت میفرمایند ﴿وَ أَوْدَعْتَهُ عِلْمَ مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ إِلَى انْقِضَاءِ خَلْقِکَ﴾ خدایا تمام علم ما کان و ما یکون را تا اتمام خلقت به رسول الله صل الله علیه واله وسلم عطا کردی. این فراز خیلی زیبا است، آیا کسی که خدا تمام علوم را تا قیام قیامت به او عطاء کرده است، علم این را ندارند که ظهور چه زمان و به چه شکل واقع میشود؟
ما در جریان مهدویت این تهمت و افترا را به اهل بیت علیهم السلام میزنیم که خود امام زمان عجل الله تعالی فرجه هم از ظهورشان خبر ندارد، مگر امکان دارد؟ آیا کسانی که خداوند تمام علوم را تا قیام قیامت به آنها عطاء کرده، میشود از آن ماجرایی که قرار به دست خودشان رقم بخورد بی اطلاع باشند؟[9]
امام صادق علیه السلام میفرمایند ﴿ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ﴾ سپس او را با رعب نصرت کردی. نقل میشود رعب فرشته یا مَلکی است که کارش ترساندن دشمنان خدا است.[10]
حضرت میفرمایند که خداوند آقا رسول الله صل الله علیه واله وسلم را با مَلک رعب در جنگهای مختلفی مثل بدر، احد، احزاب و در مواجهه با قبیله بنی نضیر نصرت کرد.[11]
خیلی جالب است که ما در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه این ماجرا را میبینیم، وقتی 313 نفر برای شکست دشمنان خداوند و فتح سرزمین ها به سمت شهرها حمله میکنند، 4 ماه قبل از حمله، رعب در دل همه دشمنان میافتد و شهرها را خالی میکنند. لذا این رعب در زمان سیدمان رسول الله صل الله علیه واله وسلم ، آیه ای از ماجرای مهدویت است.
رسول خدا صل الله علیه واله وسلم 4 مرتبه این ماجرا را در زمان خودشان نشان دادند که توان سربازان و فرماندهان امام زمان عجل الله تعالی فرجه که در جنگ ها استفاده میکنند بسیار عظیم است.
در ادامه حضرت میفرمایند ﴿وَ حَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ الْمُسَوِّمِینَ مِنْ مَلائِکَتِکَ﴾ خدایا نه تنها با ملک رعب بلکه با بهترین ملائک که همان ملائک مقرب یعنی جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل هستند پوشاندی تا رسول خداصل الله علیه واله و سلم را حفاظت کنند.
﴿وَ وَعَدْتَهُ أَنْ تُظْهِرَ دِینَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ﴾ خدایا تو وعده دادی که دین رسول خداصل الله علیه واله وسلم را بر تمام ادیان ظهور و غلبه بدهی، حتی اگر همه مشرکین کراهت داشته باشند. این وعده که در زمان خود آقا رسول اللهصل الله علیه واله وسلم اتفاق نیفتاده است، در چه زمانی واقع میشود؟ با واژه ﴿تُظْهِر﴾ معلوم میشود که در زمان ظهور توسط آخرین اوصیاء آقا رسول الله صل الله علیه واله وسلم اتفاق میافتد. در زمان ظهور دین ایشان بر تمام ادیان غلبه داده میشود و وعده خدا محقق خواهد شد.[12]
ادامه هفته آینده ان شاءالله
………………………………
….. فَبَعْضٌ أَسْكَنْتَهُ جَنَّتَكَ إِلَىٰ أَنْ أَخْرَجْتَهُ مِنْها،
وَبَعْضٌ حَمَلْتَهُ فِي فُلْكِكَ، وَنَجَّيْتَهُ وَمَنْ آمَنَ مَعَهُ مِنَ الْهَلَكَةِ بِرَحْمَتِكَ،
وَبَعْضٌ اتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِكَ خَلِيلاً، وَسَأَلَكَ لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ فَأَجَبْتَهُ، وَجَعَلْتَ ذٰلِكَ عَلِيّاً،
وَبَعْضٌ كَلَّمْتَهُ مِنْ شَجَرَةٍ تَكْلِيماً، وَجَعَلْتَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ رِدْءاً وَوَزِيراً،
وَبَعْضٌ أَوْلَدْتَهُ مِنْ غَيْرِ أَبٍ، وَآتَيْتَهُ الْبَيِّناتِ، وَأَيَّدْتَهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ،
وَكُلٌّ شَرَعْتَ لَهُ شَرِيعَةً وَنَهَجْتَ لَهُ مِنْهاجاً، وَتَخَيَّرْتَ لَهُ أَوْصِياءَ؛
پس بعضی را در بهشت جای دادی تا آنکه از آنجا بیرونش آوردی و بعضی را در کشتی خود حمل نمودی و او را و هر که همراه او ایمان آورده بود به رحمتت از هلاک شدن نجات دادی و بعضی را برای خود دوست صمیمی گرفتی و از تو درخواست نام نیک، در میان آیندگان کرد و تو درخواست او را اجابت نمودی و نامش را بلند آوازه کردی و با بعضی از میان درخت سخن گفتی، سخن گفتنی ویژه و برای او برادرش را یاور و وزیر قرار دادی و بعضی را بدون پدر به وجود آوردی و دلایل آشکار به او عنایت فرمودی و به روحالقدس او را حمایت کردی و برای همه آنان شریعت مقرّر فرمودی و راه را روشن و واضح ساختی و جانشینانی اختیار کردی؛
مُسْتَحْفِظاً بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ، مِنْ مُدَّةٍ إِلَىٰ مُدَّةٍ، إِقامَةً لِدِينِكَ، وَحُجَّةً عَلَىٰ عِبادِكَ، وَ لِئَلَّا يَزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ، وَيَغْلِبَ الْباطِلُ عَلَىٰ أَهْلِهِ وَلَا يَقُولَ أَحَدٌ لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولاً مُنْذِراً، وَأَقَمْتَ لَنا عَلَماً هادِياً فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزىٰ، إِلَىٰ أَنِ انْتَهَيْتَ بِالْأَمْرِ إِلىٰ حَبِيبِكَ وَنَجِيبِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وآلِهِ
نگهبانی پس از نگهبان، از زمانی تا زمانی دیگر، برای برپاداشتن دینت و حجّتی بر بندگانت، برای اینکه حق از جایگاهش برداشته نشود و باطل بر اهل حق پیروز نگردد و احدی نگوید چه میشد اگر برای ما پیامبری بیمدهنده میفرستادی و پرچم هدایت برای ما برپا مینمودی تا بر این اساس از آیاتت پیروی میکردیم، پیش از آنکه خوار و رسوا شویم تا اینکه مقام رسالت و هدایت را به محبوب و برگزیدهات محمد (درود خدا بر او و خاندانش) رساندی
فَكانَ كَمَا انْتَجَبْتَهُ سَيِّدَ مَنْ خَلَقْتَهُ، وَصَفْوَةَ مَنِ اصْطَفَيْتَهُ، وَأَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَيْتَهُ، وَأَكْرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ، قَدَّمْتَهُ عَلَىٰ أَنْبِيائِكَ، وَبَعَثْتَهُ إِلَى الثَّقَلَيْنِ مِنْ عِبادِكَ، وَأَوْطَأْتَهُ مَشارِقَكَ وَمَغارِبَكَ، وَسَخَّرْتَ لَهُ الْبُراقَ، وَعَرَجْتَ بِرُوحِهِ إِلَىٰ سَمائِكَ، وَأَوْدَعْتَهُ عِلْمَ مَا كانَ وَمَا يَكُونُ إِلَىٰ انْقِضاءِ خَلْقِكَ، ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ، وَحَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِيلَ وَمِيكائِيلَ وَالْمُسَوِّمِينَ مِنْ مَلائِكَتِكَ، وَوَعَدْتَهُ أَنْ تُظْهِرَ دِينَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ، وَذٰلِكَ بَعْدَ أَنْ بَوَّأْتَهُ مُبَوَّأَ صِدْقٍ مِنْ أَهْلِهِ؛
[1]. بر اساس آیات 133 تا 135 سوره طه اصحاب صراط السوی اصحاب امام زمان سلام الله علیه هستند:
﴿وَ قالُوا لَوْ لا یَأْتینا بِآیَةٍ مِنْ رَبِّهِ أَ وَ لَمْ تَأْتِهِمْ بَیِّنَةُ ما فِی الصُّحُفِ اْلأُولى﴾ ﴿وَ لَوْ أَنّا أَهْلَکْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَیْنا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آیاتِکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى﴾ ﴿قُلْ کُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِیِّ وَ مَنِ اهْتَدى﴾
و گفتند: «چرا از جانب پروردگارش معجزهاى براى ما نمىآورد؟» آیا دلیل روشن آنچه در صحیفههاى پیشین است براى آنان نیامده است؟ و اگر ما آنان را قبل از [آمدن قرآن] به عذابى هلاک مىکردیم، قطعاً مىگفتند: «پروردگارا، چرا پیامبرى به سوى ما نفرستادى تا پیش از آنکه خوار و رسوا شویم از آیات تو پیروى کنیم؟» بگو: «همه در انتظارند. پس در انتظار باشید. زودا که بدانید یاران راه راست کیانند و چه کسى راهیافته است».
[2]. طه134 – وَ لَوْ أَنّا أَهْلَکْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آياتِکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزي
[3]. سوره نحل، آیه 1.
[4].الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ أَوَّلَ مَنْ یُبَایِعُ الْقَائِمَ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) یَنْزِلُ فِی صُورَهًِْ طَیْرٍ أَبْیَضَ فَیُبَایِعُهُ ثُمَّ یَضَعُ رِجْلًا عَلَی بَیْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ وَ رِجْلًا عَلَی بَیْتِ الْمَقْدِسِ ثُمَّ یُنَادِی بِصَوْتٍ طَلْقٍ ذَلْقٍ تَسْمَعُهُ الْخَلَائِقُ أَتی أَمْرُ اللهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوه.
امام صادق (علیه السلام)- اوّلین کسی که با قائم (عجل الله تعالی فرجه ) بیعت میکند، جبرئیل (علیه السلام) است که به صورت پرندهای سفید نزد حضرت آمده با او بیعت میکند، سپس یک پایش را بر بیتالله الحرام و دیگری را بر بیت المقدّس میگذارد؛ سپس با صدای بلندی که همگان آن را میشنوند ندا میدهد: أَتَی أَمْرُ اللهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ.
[5]. ﴿ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمًا﴾
محمّد پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولى فرستاده خدا و خاتم پیامبران است. و خدا همواره بر هر چیزى داناست./ سوره احزاب، آیه 40.
[6].آیه رسالت رسولالله و برخی از دیگر انبیاء بر جنّ و انس:
﴿یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ اْلإِنْسِ أَ لَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِنْکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ آیاتی وَ یُنْذِرُونَکُمْ لِقاءَ یَوْمِکُمْ هذا قالُوا شَهِدْنا عَلى أَنْفُسِنا وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ شَهِدُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ کانُوا کافِرینَ﴾
اى گروه جن و انس، آیا از میان شما فرستادگانى براى شما نیامدند که آیات مرا بر شما بخوانند و از دیدار این روزتان به شما هشدار دهند؟ گفتند: «ما به زیان خود گواهى دهیم.» [که آرى، آمدند] و زندگى دنیا فریبشان داد، و بر ضد خود گواهى دادند که آنان کافر بودهاند./ سوره انعام، آیه 130.
[7]. اگر معنای ﴿أَوْطَأْتَهُ﴾ را حجّت و دلیل قرار دادن بگیریم، معنای جمله چنین میشود: «و او را بر تمام اهل مشرقها و مغربها حجّت و راهنما قرار دادی».
[8]. این جمله حاکی از مقدمه معراج، یعنی سیر از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی است:
﴿سُبْحانَ الَّذی أَسْرى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ اْلأَقْصَى الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ﴾
منزّه است آن [خدایى] که بندهاش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى -که پیرامون آن را برکت دادهایم- سیر داد، تا از نشانههاى خود به او بنمایانیم، که او همان شنواى بیناست./ سوره اسراء، آیه 1.
[9]. مخالف صحبتها
[10]. در روایت آمدهاست که امام زمان(عج) سه لشکر دارند، یک لشکر از مومنان، لشکر دوم از فرشتگان و لشکر سوم سپاه رعب است که خداوند متعال این رعب و وحشت را در دل دشمنان اسلام میافکند
الف /امام صادق ،علیه السلام، می فرمود:«ان القائم منا منصوربالرعب موید بالنصر تطوی له الارض و تظهر له الکنوز و یبلغ سلطانه المشرق و المغرب و یظهرالله به دینه ولوکره المشرکون»
مجلسی، محمدباقر، همان، ص 191، ح 24.
ب/ در ذیل تفسیر آیه «اتی امرالله فلاتستعجلوه » می فرماید:«هو امرنا امرالله تعالی عزوجل ان لانستعجل به حتی و یویده بثلاثة اجناد الملائکه المؤمنین و الرعب »او همواره با سه گروه سپاه تایید می شود. سپاه فرشتگان ، سپاه مؤمنان مخلص و سپاه رعب و ترس
نعمانی، کتاب الغیبة، ص 128; مابعد الظهور، ص 535; ر.ک: امام مهدی من المهد الی الظهور
[11]. نصرت رسولالله به وسیله «رُعب»:
درجنگ بَدر: ﴿إِذْ یُوحی رَبُّکَ إِلَى الْمَلائِکَةِ أَنّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُوا الَّذینَ آمَنُوا سَأُلْقی فی قُلُوبِ الَّذینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ اْلأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنانٍ﴾
هنگامى که پروردگارت به فرشتگان وحى مىکرد که من با شما هستم، پس کسانى را که ایمان آوردهاند ثابتقدم بدارید. به زودى در دل کافران وحشت خواهم افکند. پس، فراز گردنها را بزنید، و همه سرانگشتانشان را قلم کنید./ سوره انفال، آیه12.
در جنگ اُحد: ﴿سَنُلْقی فی قُلُوبِ الَّذینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ بِما أَشْرَکُوا بِاللّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطانًا وَ مَأْواهُمُ النّارُ وَ بِئْسَ مَثْوَى الظّالِمینَ﴾
به زودى در دلهاى کسانى که کفر ورزیدهاند بیم خواهیم افکند، زیرا چیزى را با خدا شریک گردانیدهاند که بر [حقانیت] آن، [خدا] دلیلى نازل نکرده است. و جایگاهشان آتش است، و جایگاه ستمگران چه بد است./ سوره آل عمران، آیه 151.
در جنگ احزاب (خندق): ﴿وَ أَنْزَلَ الَّذینَ ظاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مِنْ صَیاصیهِمْ وَ قَذَفَ فی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَریقًا تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ فَریقًا﴾
و کسانى از اهل کتاب را که با [مشرکان] همپُشتى کرده بودند، از دژهایشان به زیر آورد و در دلهایشان هراس افکند: گروهى را مىکشتید و گروهى را اسیر مىکردید./ سوره احزاب، آیه 26.
در مواجهه با قبیله بنى النَّضیر: ﴿هُوَ الَّذی أَخْرَجَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مِنْ دِیارِهِمْ لأَوَّلِ الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ یَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللّهِ فَأَتاهُمُ اللّهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ فی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُمْ بِأَیْدیهِمْ وَ أَیْدِی الْمُؤْمِنینَ فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی اْلأَبْصارِ﴾
اوست کسى که، از میان اهل کتاب کسانى را که کفر ورزیدند در نخستین اخراج [از مدینه] بیرون کرد. گمان نمىکردید که بیرون روند و خودشان گمان داشتند که دژهایشان در برابر خدا مانع آنها خواهد بود، و[لى] خدا از آنجایى که تصوّر نمىکردند بر آنان درآمد و در دلهایشان بیم افکند، [به طورى که] خود به دست خود و دست مؤمنان خانههاى خود را خراب مىکردند. پس اى دیدهوران، عبرت گیرید./ سوره حشر، آیه 2.
[12]. ﴿هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ﴾
اوست کسى که فرستاده خود را با هدایت و آیین درست روانه کرد، تا آن را بر هر چه دین است فائق گرداند، هر چند مشرکان را ناخوش آید./ سوره صف، آیه 9.