عشق از نفس گرم شما تازه کند جان
ادامه نوشته »خانم پروین اعتصامی بزرگترین شاعر زن ایران زمین
شاعری گفت به شمعی کامشب در و دیوار ، مزین کردم دیشب از شوق نخفتم یک دم دوختم جامه و بر تن کردم دو سه گوهر ز گلوبندم ریخت بستم و باز به گردن کردم کس ندانست ، چه سحر آمیزی به پرند ، از نخ و سوزن کردم شمع …
ادامه نوشته »دوبیتی / لبخند خدا
آیینه روزگار لبخند خداست آرامش سبزه زار لبخند خداست از عطر نگاه باغها دانستم نام دگر بهار لبخند خداست
ادامه نوشته »غزل زیبای امام خمینی(ره) در مورد نوروز
باد نوروز وزيده است به كوه و صحرا جامه عيد بپو شند، چه شاه و چه گدا بلبل باغ جنان را نبود راه به دوست نازم آن مطرب مجلس كه بود قبله نما صوفى و عارف ازين باديه دور افتادند جام مى گير ز مطــرب، كه رَوى سوى صفا همه …
ادامه نوشته »ترجیع بند هاتف اصفهانی با نام «که یکی هست و هیچ نیست جز او» / بخش پنجم
که یکی هست و هیچ نیست جز او وحده لااله الاهو یار بیپرده از در و دیوار در تجلی است یا اولیالابصار شمع جویی و آفتاب بلند روز بس روشن و تو در شب تار گر ز ظلمات خود رهی بینی همه عالم مشارق انوار کوروش قائد و عصا طلبی …
ادامه نوشته »ترجیع بند هاتف اصفهانی با نام «که یکی هست و هیچ نیست جز او» / بخش چهارم
که یکی هست و هیچ نیست جز او وحده لااله الاهو چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنی است آن بینی گر به اقلیم عشق روی آری همه آفاق گلستان بینی بر همه اهل آن زمین به مراد گردش دور آسمان بینی آنچه بینی …
ادامه نوشته »ترجیع بند هاتف اصفهانی با نام «که یکی هست و هیچ نیست جز او» / بخش سوم
این حدیثم سروش گفت به گوش
ادامه نوشته »ترجیع بند هاتف اصفهانی با نام «که یکی هست و هیچ نیست جز او» / بخش دوم
که یکی هست و هیچ نیست جز او وحده لااله الاهو از تو ای دوست نگسلم پیوند ور به تیغم برند بند از بند الحق ارزان بود ز ما صد جان وز دهان تو نیم شکرخند ای پدر پند کم ده از عشقم که نخواهد شد اهل …
ادامه نوشته »ترجیع بند هاتف اصفهانی با نام «که یکی هست و هیچ نیست جز او» / بخش اول
شدم آن جا به گوشهای پنهان
ادامه نوشته »