اشعار دیگران

باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است   باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است   این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و …

پرسیدم ازحلال ماه: چراقامتت خم است؟ آهی کشیدو گفت: که ماه محرم است! گفتم:که چیست محرم؟ با ناله گفت: ماه عزای اشرف اولاد آدم است

پرچم زده اند از غم تو كوچه به كوچه انگار عوض كرده زمين پيرهنش را … #حيَّ_عَلَىٰ_العَزاء

در دنیای تو ای خدای حسین من کسی را ندارم سوای حسین   حال چشم دیگر به کسی نمی افتد که در آن ببيند جلوه حسين   جان را هم بدهم حق را ادا نکردم جان چه ارزشی دارد در راه حسين   سخن من زندگی من کجا حسين كجا …

كودكى بیش نبودم ، به تو وابَسته شُدَم این هَم از مَرحَمَتِ مادرِ مولاىِ من است حسین جان اللهم عجل لولیک الفرج

سخت آشفته و غمگین بودم به خودم می گفتم: بچه ها تنبل و بد اخلاقند دست کم میگیرند، درس ومشق خود را… باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم و نخندم اصلا تا بترسند از من و حسابی ببرند… خط کشی آوردم، درهوا چرخاندم… چشم ها در پی چوب، هرطرف …

سماع ما به نوای نقاره خانه‌ی توست نشاط قدس نشینان هم از ترانه‌ی توست نصیب ما شده یک خم ز چارده خم می سپهر نشئه ز یک جرعه‌ی شبانه‌ی توست تو شاهبازی و خاک سیه سزای تو نیست «رواق منظر چشم من آشیانه‌ی توست مدار،گنج ولایت دریغ از دل من، که این خرابه‌سرا، هرچه هست خانه‌ی توست...

سال ها ماشینِ پیکان داشتیم جمعه ها در خانه مهمان داشتیم قرمه سبزی بود ماهانه ولی املت و کوکو فراوان داشتیم تورِ چین و نروژ و شیلی نبود ما سفر در سطح استان داشتیم ثلث اول ؛؛؛؛. ثلث دوم ؛؛؛؛ ثلث سه ..... امتحانات فراوان داشتیم...

ای اشک، آهسته بریز که غم زیاد است ای شمع ، آهسته بسوز که شب دراز است امروز کسی محرم اسرار کسی نیست ما تجربه کردیم، کسی یار کسی نیست هر مرد شتر دار اویس قرنی نیست هر شیشه ی گلرنگ عقیق یمنی نیست هر سنگ و گلی گوهر نایاب …

برخیز یاصادق! جهان را یاوری کن در شام تاریک ستم روشنگری کن هم دین و هم دل برده از ما عشوه ی غرب باز از جهان ای شمس مشرق دلبری کن شد مهد دانش زخمی شمشیر داعش در دامنت بیمار خود را بستری کن بر سرزمین ها جاهلیت چیره شد …

شهره‌ی‌ شهر به کمند سر زلف تو، گرفتار شدم شُهره‌ی‌ شهر، به هر کوچه و بازار شدم   گر برانی‌ ز درم از در دیگر آیم گر بُرون رانْدِیَم از خانه، ز دیوار شدم   مستیِ‌ علم و عمل، رخت ببست از سر من تا که از ساغر لبریز تو …

باعث خلقت دنیاست حسن نمک خانه زهراست حسن فاطمه گرچه حسینی باشد ضربان دل زهراست حسن *** پانزده روز قبل از تولدش… و پانزده روز بعد از تولدش… خـــــدا همه را به مهمانی دعوت کرد … تا به همه

امام خمینی (ره): ماه رمضان شد، می و میخانه برافتاد عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد افطار به می، کرد برم پیر خرابات گفتم که تو را روزه به برگ و ثمر افتاد با باده وضو گیر که در مذهب رندان در حضرت حق، این عملت بارور …

شکر خدا که عبد خدای خدیجه ایم ما بنده ایم و زیر لوای خدیجه ایم ما عاقبت به خیرِ دعای خدیجه ایم سینه کبودهای عزای خدیجه ایم

شاید آن روز که سهراب نوشت تا شقایق هست زندگی باید کرد خبری از کودک کشی و جنگ نبود باید اینطور نوشت : چه شقایق باشد ، چه نباشد جای گل نرگس خالی است تا نیاید مهدی زندگی دشوار است. میلادش بر همگان از مستضعفان تا شیعیان مبارک ها باشد …

خوشا آن #مسافر که منزل ندارد که دل دارد و پای در گل ندارد   رسیدن، به عشق است آری، که گفته است؟ که عاشق شدن کار با دل ندارد   رسیدن چه نزدیک و ماندن چه دور است و این راه جز #عشق ، حاصل ندارد   #شهیدان همان …

به میخواران عشاق گو: خمار از صحنه بیرون شد.

جمهوری اسلامی جمهوری اسلامی ما جاوید است دشمن ز حیات خویش نومید است آن روز که عالم ز ستمگری خالی است ما را و همه ستم کشان را عید است     جمهوری ما جمهوری ما نشانگر اسلام است افکار پلید فتنه جویان خام است   ملت به ره خویش …

فارغ از هردو جهانم به گل روی علی، از خم دوست جوانم به خم موی علی

سرود عشق بهار آمد و گلزار، نور باران شد چمن ز عشق رُخ يار، لاله افشان شد   سرود عشق ز مرغان بوستان بشنو! جمال يار ز گلبرگِ سبز، تابان شد   ندا به ساقى سرمستِ گلعذار رسيد كه طرْف دشت چو رُخسار سرخِ مستان شد   به غنچه گوى …