سرخط خبرها
خانه / محمدحسین هویدا کاشی

محمدحسین هویدا کاشی

شعر/ کاروان در گذر کوچه ماست

کاروان در گذر کوچۀ ماست، وقت راهی شدن است وقت رستن زِ خود و عازم مَصرَع شدن است[1] سر آماده کجاست؟!  روح آزاده کجاست؟!  نفس آمادۀ دیدار خداوند کجاست؟! کاروان در گذر کوچۀ ماست، وقت راهی شدن است وقت پرواز و پرستو شدن است پر پرواز کجاست؟!    سر سرباز …

ادامه نوشته »

شعر/ ندیدیم جز مهربانی ز او

ندیدیم جز مهربانی ز او شده غرق در نور جاری او ز خاشاک و خس سر برآوردمان امان دادمان دست یاری او به هر سختی و درد او می شتافت به هر تنگنا جانفشانی او یتیمان مسکین، اسیران خاک ز حُبش سر خوان روزی او [1] چنین غرقه گشتیم در …

ادامه نوشته »

شعر/ شکوه وصل

از ماوراء آسمان، جاری شده انوار او وقت وصال مادر است، خوبان همه تب دار او جان برون رفته ز تن ، بار دگر باز آمده بی طاقتان وصل او، آمادۀ دیدار او آنها که عمری منتظر، بر روی مادر بوده اند بادا بشارت که شده، پایان انتظار او آنان …

ادامه نوشته »

شعر/ مناجات با مادر مهربان

خار و خاشاک بیابانم نگاهی کن به من! کز نگاه تو برآید گل ز گلدان وجود سنگ سخت اوفتاده در لجن زارم ولی سنگ خارا در کف تو می شود موم ای سراپای تو جود مادرم! ای بهترین مصداق «البرّ الرحیم» ای بروز معنی «رب الغفور و الوَدود» چادر تو …

ادامه نوشته »