سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اشعار / اشعار معارفی / شعر/ کاروان در گذر کوچه ماست

شعر/ کاروان در گذر کوچه ماست

کاروان در گذر کوچۀ ماست، وقت راهی شدن است

وقت رستن زِ خود و عازم مَصرَع شدن است[1]

سر آماده کجاست؟!  روح آزاده کجاست؟!  نفس آمادۀ دیدار خداوند کجاست؟!

کاروان در گذر کوچۀ ماست، وقت راهی شدن است

وقت پرواز و پرستو شدن است

پر پرواز کجاست؟!    سر سرباز کجاست؟!       یار جانباز کجاست؟!

کاروان در گذر کوچۀ ماست، وقت راهی شدن است

وقت بر راه، «سویاً» شدن است

وقتِ چون اکبر و عباس، حسینی شدن است

کرده مایملک خود بر رخ محبوب چنین بذل کجاست؟ محو مولا شدنی همچو ابالفضل کجاست؟

کاروان در گذر کوچۀ ماست، وقت راهی شدن است

وقت کندن ز خود و بسته به مادر شدن است

وقتِ در محضر او نور حسینی شدن است

وقتِ در منظر او خادم مهدی شدن است

کاروان در گذر کوچۀ ماست، وقت راهی شدن است…

[1] سفینه البحار، ج 6، ص 271: روي عن أبي جعفر عن أبيه عليهما السّلام قال: مرّ عليّ عليه السّلام بكربلا فقال لمّا مرّ به أصحابه و قد اغرورقت عيناه يبكي و يقول: هذا مناخ ركابهم … الى أن قال عليه السّلام: و مصارع‏ عشّاق‏ شهداء لا يسبقهم من كان قبلهم و لا يلحقهم من بعدهم‏.

روزی گذر امیرالمؤمنین(ع) به کربلا افتاد و در حالی که به همراه اصحابش از آنجا عبور می کرد، چشمانش از اشک برقی زد و فرمود: اینجاست آنجایی که رکابشان را بر زمین می گذارند… و اینجا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است؛ شهیدانی که نه شهدای گذشته و نه شهدای آینده به پای آنها نمی رسند.

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

صهیونیست‌ها توانسته‌اند هنر را از چرخه تولید تفکر و اشاعه آگاهی خارج کنند

سلام خدا برفرزند شهیدت

نماهنگ/ ذکر جهانی

ويدئو/ السلام علی الحسین

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.