سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / تکرار دوگانه دروغین «سازش-جنگ» از سوی بانیان وضع موجود

تکرار دوگانه دروغین «سازش-جنگ» از سوی بانیان وضع موجود

حسین موسویان، از اعضای تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای در توافق سعدآباد و از حامیان برجام در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «مقاومت تمام عیار ایران مقابل تشدید فشارهای اقتصادی و سیاسی ودیپلماتیک ترامپ، می‌تواند مشوق چرخش ترامپ به‌سمت سازش با ایران شود. بحران کرونا و ضرورت‌های انسانی، این شانس را در اختیار ترامپ گذاشته است تا بدون پذیرش علنی شکست سیاست فشار حداکثری، به سمت حل مشکلات با ایران تغییر مسیر دهد».

موسویان در ادامه نوشت: نهایتاً معلوم نیست که ترامپ کدامیک از دومسیر را انتخاب خواهد کرد. اگر او تسلیم فشار تندروها و تشنگان جنگ شود، ممکن است مسیر تخاصم فعلی او با ایران، منجر به درگیری نظامی هم بشود. چنین وضعیتی نه تنها موجب ویرانی بیشتر منطقه بلکه عواقب بحران کرونا را نیز تشدید خواهد کرد».

این عضو سابق تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای، با تکرار دوگانه دروغین «سازش-جنگ» مدعی شده است که اگر مسیر مذاکره میان ایران و آمریکا هموار نشود، تنها گزینه باقیمانده، جنگ است.

این ادعای مضحک در حالی است که آمریکا اکنون در مقابله با بحران کرونا، عاجز و مستأصل شده است و این استیصال به هیچ عنوان به ساختار حاکمیتی در این کشور اجازه نمی‌دهد که به سمت درگیری و جنگ برود.

پیش از شیوع کرونا نیز گزینه نظامی علیه ایران روی میز مقامات آمریکایی نبود. دولت تروریست آمریکا در سال‌های اخیر سیلی‌های متعددی در منطقه غرب آسیا خورده است و یکی از آخرین مصادیق آن، موشک باران پایگاه عین الاسد توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. اقدامی غرورآفرین که هیمنه پوشالی آمریکا را فروریخت.

از سوی دیگر تجربه مذاکره و توافق برجام پیش روی ماست. توافقی خسارت بار که علاوه‌بر ایجاد محدودیت گسترده در صنعت هسته‌ای، هم تحریم‌ها را گسترش داد و هم سفره مردم را کوچک کرد.

ملت ایران با قاتلین سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی مذاکره نمی‌کند. برخلاف فضاسازی دروغین مدعیان اصلاحات- به عنوان بانیان وضع موجود اقتصادی در کشور- نه جنگ می‌شود، نه مذاکره می‌کنیم.

ادامه انتقادات کارگزارانی‌ها به خاتمی و عارف

روزنامه سازندگی در مطلبی با تیتر «کدام آشتی ملی؟» نوشت: «سید محمد خاتمی رئیس‌جمهور پیشین ایران یک بار دیگر به ضرورت آشتی ملی در کشور پرداخت..»

در این مطلب آمده است: «برخی از اصلاح‌طلبان سال‌ها در مقام نقد تئوری حکومت مطلقه برآمدند اما اکنون خود برای آقای خاتمی رهبری مطلقه را جست‌وجو می‌کنند. هیچ نقد و نظری به ایشان را بر نمی‌تابند و کوچکترین و ملایم‌ترین سخنی را با تندترین واژگان جواب می‌دهند. این در حالی است که همین طیف از اصلاح‌طلبان در روزنامه‌های دوم خردادی به تلویح نوشته بودند که خدا را نیز می‌توان نقد کرد.» سازندگی در نقد خاتمی و سایر مدعیان اصلاح‌طلب حامی او نوشته است: «رهبر سیاسی یک جناح که منادی آشتی ملی است آیا می‌تواند چشم بر انتخابات مجلس ببندد و از ضرورت حضور مردم در این انتخابات سخن نگوید؟ آیا می‌تواند بر عوامل و افرادی که اصلاحات را به این روز نشاندند و کشاندند چشم ببندد و مثلاً رفتار محمدعلی نجفی شهردار اصلاح‌طلب تهران را در شلیک به قلب همسر جوان خود تقبیح نکند؟ آیا می‌تواند بی‌تفاوت به حزب متبوع خود باشد که درصدد تحریم انتخابات است؟… آیا از درون حزب و تشکیلاتی که مردم را به عدم شرکت در انتخابات دعوت می‌کند، آشتی ملی و همبستگی بیرون می‌آید؟ آیا از رفتار محمدرضا عارف رئیس‌شورای عالی اصلاحات که وظیفه ذاتی سازمانش، ساماندهی یک جناح برای شرکت در انتخابات است پیام همبستگی و وفاق و آشتی ملی به دست می‌آید؟ چگونه می‌توان دستورالعمل سیاسی صادر کرد وقتی به ملزومات رفتار سیاسی پایبند نیستیم؟ به نظر می‌رسد که وضعیت جناح اصلاح‌طلب با آشتی ملی و همبستگی نیز بهبود نیابد و لازم است خود را برای یک جراحی بزرگ و پرخونریزی آماده کند.»

«تکرار»‌های معجزه‌آسای سید «خندان» را فراموش کرده‌اید؟!

در مقابل اما اعتماد، دیگر روزنامه اصلاح‌طلب در کشاکش این درگیری و زد و خورد مدعیان اصلاحات بر سر ریاست این جریان شکست خورده و بازنده، در مطلبی با عنوان «عبور از خاتمی و سر انحصارطلبان» خطاب به کارگزارانی‌ها نوشت: «چرا آقایان با کوچک‌ترین شکست «تکرار»‌های معجزه‌آسای سید «خندان» اصلاحات را فراموش می‌کنند! آقایان بدانند که اگر مردم باز هم بخواهند به این جریان رو کنند و رأی بدهند، به خاطر چشم و ابروی آنها نیست، فقط و فقط من‌باب آبرویی است که نشات گرفته از کارنامه مقبول ایشان است. برچسب «عبور از خاتمی» سر و شیطنت برخی اعضای حزبی است که خود را مدعی و مالک جریان اصلاحات می‌داند و چون در این شورا قدرت خوبی کسب کرده، نمی‌تواند حضور هیچ یک از احزاب پیرو خط اصلاحات را ببیند و می‌خواهد تک‌رو میدان باشد.»

گفتنی است این روزها که کارنامه فاجعه‌آمیز مدعیان اصلاحات همچون پراید 100 میلیونی و دلار 16 هزار تومانی اندک آبرویی برای آنها باقی نگذاشته است، به جای پاسخگویی به جان هم افتادند و با فرافکنی یکدیگر را مسئول این فاجعه معرفی می‌کنند. هر شخص و حزب و جریانی که در این پختن این آش برای مردم سهمی داشته است اگر سرسوزنی اهل اخلاق و پاسخگویی و رعایت الفبای سیاست بود، در اولین گام به‌اشتباهات خود اعتراف و از پیشگاه مردم عذرخواهی می‌کرد و در گام بعدی در بینش و روش خود که چنین افتضاحی را به بار آورده تجدیدنظر می‌کرد اما به‌نظر می‌رسد مدعیان اصلاحات اگرچه نام اصلاح و تغییر و انعطاف و مدارا و نقدپذیری و امثالهم را یدک می‌کشند اما در عمل در جزم‌اندیشی دومی ندارند و سنگ پای قزوین باید نزد آنان زانو بزند و درس بیاموزد. کافی است نگاهی گذرا به اختلافات این روزهای جریان اصلاحات بیندازید. یکی به دیگری لقب «تندیس سکوت» می‌دهد و طرف دیگر گوینده را به شارلاتانیزم سیاسی متهم می‌سازد. برخی از لزوم تغییر ساختارها و سازوکارهای داخلی اردوگاه اصلاحات می‌گویند و عده‌ای سازی دیگر می‌زنند. آنچه در این میان مفقود است، اندکی مسئولیت‌پذیری است.

به سیاسی‌کاری مدعیان اصلاحات با حمله به مجلس یازدهم!

روزنامه دولتی ایران دیروز در مطلبی نوشت: «انتخابات مجلس یازدهم تمام شده و نمایندگان منتخب، برای جایگزینی با مجلس دهمی‌ها لحظه شماری می‌کنند. آنها در حالی بر صندلی‌های سبز تکیه می‌زنند که هم فضای سلامت و هم فضای سیاست، کرونازده است. دو راهبرد کاملاً روشن در برابر آنهاست. نخست اینکه مشارکت ضعیف و آرای نه چندان بالای خود را با هوشیاری به یک سرمایه اجتماعی تبدیل کنند و موفقیت نسبی نظام در کنترل کرونا را بهانه‌ای برای افزایش مقبولیت خود قرار دهند و دوم اینکه از هم اینک وارد بازی سیاسی ملال آوری نشوند که بخواهند با رفتارهای تند، روی اعصاب مردم راه بروند و مثلاً از الان دیگ انتخابات ۱۴۰۰ را هم بزنند. انتخاب هر یک از این دو راهبرد با مجلس یازدهمی‌ها و لیدرهای بیرونی آنهاست. انتخاب هر یک از دو روش، یک نتیجه بیشتر نخواهد داشت: «هرکسی آن درود عاقبت کار که کشت.»

نویسنده مطلب که با تابلوی اصولگرایی، هلیم مدعیان اصلاح‌طلبی را هم می‌زند، به دوگانه‌ای پرداخته که ماهیت و عاملیت آن، همان افراطیون مدعی اصلاحات و اعتدال‌اند. هجمه نویسنده پیشاپیش پاسخ خود را گرفته است. وی در حالی تقلای فرافکنی دارد که کاهش مشارکت دستپخت اصلاح‌طلبان بود، دولت‌های روحانی و خاتمی رکورددار بیشترین کاهش مشارکت‌اند و این طیف تصریح دارد که گرفتار ریزش سرمایه اجتماعی است. از سوی دیگر، طیف مذکور با وجود احاطه افکار عمومی بر ناکارآمدی خود، در سودای 1400 است.

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

از ادعاهای دروغین تا اعتراف به هزینه حداقلی ایران در غزه

عنترنشنال بر اساس گزارش روزنامه گاردین

اصرار عجیب بر دوقطبی ساختن از دوگانه‌های مکمل هم

محمد جواد ظریف غربگدا

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.