1. چند روز پیش در خبرها آمده بود «لوئیس سِپولوِدا کالفوکورا» نویسنده، روزنامهنگار و هنرمند نامبُردارِ ساکنِ اسپانیا در سن ۷۰ سالگی در اثر ابتلا به بیماری کووید ۱۹ درگذشت. او که برنده چندین جایزه بینالمللی بود، حدود ۶ هفته پیش بهعنوان اولین بیمار مبتلا به ویروس کرونا در شمال اسپانیا شناسایی و چند هفته کوشش شد تا زنده بماند، اما با از کار افتادن برخی از اعضای داخلی بدنش در نهایت این کوششها بیثمر ماند و از دنیا رفت.
2. ماه سپتامبر سال 1973 (شهریور52) ارتش شیلی با کودتایی به پشتیبانی آمریکا، «سالوادور آلنده»، رئیسجمهور وقت شیلی، را برکنار کرد. آلنده در این کودتا، به همراه نزدیک به سه هزار تن از یاران و طرفداران خود کشته شد و «آگوستو پینوشه»، ژنرال دستراستی مورد حمایت آمریکا، قدرت را در دست گرفت. او تا 1990 قدرت را در دست داشت و هرچه خواست تاخت.
اما چه ربطی بین فراز اولی که نوشتیم با فرازِ دوم این یادداشت است و چه رابطهای است بین این دو فراز و رانندگی کامیون!؟ اما پاسخ: لوئیس سپولدای شهیر شیلیایی بود و او که گرایشهای سوسیالیستی داشت از همراهان نزدیک آلنده بود و در پی کودتا پینوشه و سرنگونی آلنده به دو سال و نیم زندان محکوم شد و در خانه خود محبوسش کردند، اما دوام نیاورد و فرار کرد و به فعالیتهای پنهانی مشغول شد. سپولدا بار دیگر دستگیر و در دادگاه نظامی به ۲۸ سال زندان محکوم شد، ولی اعتراضهای خارجی به رژیم پینوشه باعث شد که او را آزاد و به تبعیدی ۸ ساله روانهاش کنند.
سالهایی از دوران تبعید سپولدا در آلمان گذشت و این عُسرتِ تبعید او را واداشت تا برای تأمین زندگیاش رانندگی کامیون را پیشه کند و در تردد بین آلمان و ترکیه سالهایی از زندگی خود را بگذراند! در واقع او، به لطفِ متحدِ آمریکا، سالهایی به جای قلم، فرمان به دست گرفت. او که سالها فعالیتهای محیطزیستی را در تبعید دنبال کرد، پس از زندگی در آلمان به فرانسه رفت و بعد به اسپانیا نقل مکان کرد، به همراه خانوادهاش در آنجا زندگی کرد و آخر داستان که در فراز اول این یادداشت گفتیم.
در واقع کرونا و مرگ نویسنده آثاری چون «کشف بزرگ حلزون» و «پیرمردی که داستانهای عاشقانه میخواند» بر اثر این بیماری بهانهای بود برای یادآوریِ نُمادینِ این نکته که آمریکا در آمریکای لاتین چنان دخالتی کرد که نتایجش همچنان ادامه دارد. شیلی یک نمونه از دخالتهای همیشگی آمریکا در بین لاتینهاست و لوئیس سپولودا یک نمونه از میلیونها انسانی است که زندگیشان بر اثر همین دخالتها برای همیشه عوض شد، البته باید توجه داشت وضع او به مراتب از خیلی انسانهای گمنامی که قربانی کودتا شدند بهتر بود.
این روزها هم که جهان در مقابله با ویروسی ویرانگر حیرانگشته روزهایی است که تصمیمات سیاستمداران جهان روی زندگی و چه بسا سرنوشتِ میلیاردها انسان تأثیر خواهد گذاشت، نسلهای آینده نیز تحت تأثیر این شرایط و این تصمیمات ما خواهند زیست. یک مسئله امروز ما، مسئله جنگیدن برای بقاست و مسئله دیگر، مسئله میراثی است که از ما به جا خواهد ماند؛ سیاستمداران با تصمیمات خود هم اولی و هم دومی را تحتالشعاع قرار خواهند داد. آیا سیاستمدار امروز تصمیمهایی از سنخِ تصمیم آن روزهای آمریکا را تکرار خواهند کرد یا راه دیگری را خواهند رفت؟
امینالاسلام تهرانی