سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اشعار / اشعار دیگران / شعر شاعر هندی برای اربعین حسینی؛ این قافله تمام نفس، هر قدم گریست

شعر شاعر هندی برای اربعین حسینی؛ این قافله تمام نفس، هر قدم گریست

مهدی‌ باقرخان شاعر هندی تازه‌ترین شعر خود را همزمان با فرا رسیدن ایام اربعین خسینی به ساحت شهدای دشت کربلا تقدیم کرد.

اگر نگاهی به نقشه زبان فارسی در طول تاریخ بیندازیم، با کاهش تدریجی میزان قلمرو این زبان و به‌تبع، افراد مسلط به آن طی دو سده اخیر مواجه می‌شویم؛ امری که سبب شده تا گستره عظیم زبان فارسی از محدوده عراق تا چین، تنها به ایران، مناطقی از تاجیکستان و افغانستان محدود شود.

از جمله نواحی که حیات زبان فارسی در آن چند سده‌ای است که همانند سابق جریان ندارد، هندوستان است. زبان فارسی که در هندوستان بیش از هفت سده به عنوان زبان رسمی و علمی شناخته می‌شد، بعد از استقرار انگلستان و استعمار هندوستان از سوی این کشور، کم‌کم جای خود را به زبان انگلیسی داد؛ سرگذشتی که به عنوان یکی از غم‌انگیزترین موضوعات در تاریخ ایران و هند ثبت شده است. با وجود این پیشینه تاریخی و با وجود هزاران نسخ خطی ارزشمند و نفیس فارسی در هند، امروزه خبری از زبان فارسی در زندگی مردم نیست؛ پیوندی قطع شده که امید چندانی به بهبود آن نمی‌رود.

در چند سال گذشته با تلاش‌های انجام شده، انجمن‌های ادبی در هند شکل گرفته است که ثمره آن معرفی شاعران هندی است که به زبان فارسی شعر می‌گویند. مهدی باقرخان از جمله این شاعران است که در شعر «معراج» تخلص می‌کند. او متولد شهر جونپور در 100 کیلومتری الله‌آباد است؛ منطقه‌ای که در تاریخ ادبیات فارسی و اردو به نام «شیراز هند» معروف شده است.

مهدی باقرخان دانش‌آموخته زبان فارسی است و در کنار این، به تحصیل علوم دینی نیز پرداخته است. عمده شعرهای او رنگ آیینی دارد و کمتر اثری از او را می‌توان یافت که با این رویکرد و حال و هوا سروده نشده باشد. غلبه شعرهای آیینی در آثار او مشهود است و به همین خاطر او را نماینده شعر آیینی هندوستان می‌دانند.

«خط‌خطی‌های تازه» عنوان شعری تازه از مهدی باقر خان است که در آستانه اربعیت حسینی سروده شده است،‌ این شعر به شرح ذیل است:

نزد بقیع و قبر نبی و حرم گریست
این قافله تمام نفس، هر قدم گریست

زلف زمین چو گشته پریشان به یادشان
چشم فلک، به روز و شب یوسفم گریست

این کاروان کجاست و کو میر کاروان!!!
ماه و مهار و مرکب و هر منزلم گریست

شب شد سیاه پوش به یاد شهید عشق
بر حال کشتگان بلا صبحدم گریست

از اینکه باز مانده‌ام از کاروان عشق
بر چشم، خون نشسته و کنج دلم گریست

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

شعر/ چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما

ای جوانان عجم جان من و جان شما

بزرگترین شاعر شیعی کشمیر

نسخه خطی نفیسی از دیوان «جویا تبریزی» در کتابخانه خدابخش هندوستان نگهداری می‌شود.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.