سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اشعار / اشعار دیگران / شاعران بزرگی، چون حافظ، مولوی، سعدی درباره حضرت علی (ع) چه سروده‌اند؟

شاعران بزرگی، چون حافظ، مولوی، سعدی درباره حضرت علی (ع) چه سروده‌اند؟

ابعاد شخصیتی امیرالمومنین علی علیه السلام از مهربانی‌اش گرفته تا شجاعت و مردانگی، همواره الهام‌بخش شاعران بوده است آنچنانکه هر کدام سروده‌هایی در وصف امام اول شیعیان داشته‌اند.

مهر امیرالمومنین که بر دلر انسان بیفتد دوست دارد این عشق را ابراز کند و این عش قدر شعر شاعران بزرگ ایرانی تجلی پیدا کرده است.

حافظ، مولوی، سعدی ، فردوسی، نظامی گنجوی و شاعران بزرگی همچون ایشان درباره حضرت علی (ع) چه سروده‌اند؟

در آثار شاعران فارسی زبان سده‌ی سوم تا قرن معاصر بیت‌ها و اشاره‌های ستایش‌آمیزی درباره‌ی امام علی (ع) دیده می‌شود. با این حال، شعری که کسایی مروزی، شاعر قرن چهارم یا پنجم، درباره‌ی امام علی (ع) سروده، از نخستین شعر‌هایی است که در آن به شکل مفصل به ستایش این امام معصوم پرداخته شده است:

کسایی مروزی

مدحت کن و بستای کسی را که پیمبر / بستود و ثنا کرد و بدو داد همه کار

آن کیست بدین حال و که بوده است و که باشد / جز شیر خداوند جهان، حیدر کرار؟

این دین هدی را به مثل دایره‌ای دان / پیغمبر ما مرکز و حیدر خط پرگار

علم همه عالم به علی داد پیمبر /، چون ابر بهاری که دهد سیل به گلزار

فردوسی توسی

فردوسی توسی نیز در آغاز «شاهنامه»‌ی خود، بیت‌هایی را در ستایش امیر‌المؤمنین (ع) سروده است:

که من شهر علمم علیم در است / درست این سخن قول پیغمبر است

گواهی دهم کاین سخن‌ها از اوست / تو گویی دو گوشم پرآواز اوست

منم بنده‌ی اهل بیت نبی / ستاینده‌ی خاک پای وصی

حکیم این جهان را چو دریا نهاد / برانگیخته موج ازو تندباد

چو هفتاد کشتی برو ساخته / همه بادبان‌ها برافراخته

یکی پهن کشتی بسان عروس / بیاراسته همچو چشم خروس

محمد بدو اندرون با علی / همان اهل بیت نبی و، ولی

خردمند کز دور دریا بدید / کرانه نه پیدا و بن ناپدید

بدانست کو موج خواهد زدن / کس از غرق بیرون نخواهد شدن

به دل گفت اگر با نبی و وصی / شوم غرقه دارم دو یار صفی

همانا که باشد مرا دستگیر / خداوند تاج و لوا و سریر

خداوند جوی می‌و انگبین / همان چشمه‌ی شیر و ماء معین

اگر چشم داری به دیگر سرای / به نزد نبی و علی گیر جای

ابوسعید ابوالخیر

ابوسعید ابوالخیر، عارف و شاعر ایرانی هم که در سده‌های چهارم و پنجم زیسته، رباعی‌هایی از سر ارادت، خطاب به امام علی (ع) سروده است. یکی از این رباعی‌ها:‌ای حیدر شهسوار وقت مددست /‌ای زبده‌ی هشت و چار وقت مددست

من عاجزم از جهان و دشمن بسیار /‌ای صاحب ذوالفقار وقت مددست

ناصرخسرو قبادیانی

ناصر خسرو قبادیانی، شاعر قرن پنجم، قصیده‌ای در مخالفت با مداحی صاحبان قدرت از جانب شاعرانی، چون عنصری، دارد:

پسنده است با زهد عمار و بوذر / کند مدح محمود مر عنصری را؟

من آنم که در پای خوکان نریزم / مر این قیمتی در لفظ دری را

عطار نیشابوری

شیخ فرید‌الدین عطار نیشابوری، شاعر و عارف سده‌های ششم و هفتم، هم درباره‌ی حضرت علی (ع) شعر‌هایی سروده که در یکی از آن‌ها آمده است:‌ای پسر تو بی‌نشانی از علی / عین و یا و لام دانی از علی

تو ز عشق جان خویشی بی‌قرار / و او نشسته تا کند صد جان نثار

مولانا؛ جلال‌الدین محمد بلخی

یکی از مشهورترین سروده‌های مولوی، مثنوی بلندی است که یکی از مبارزات امیرالمومنین را روایت می‌کند؛ مبارزه‌ای که با خدو انداختن فرد کافر، برخورد تامل‌برانگیز و درس‌آموز حضرت علی (ع) را در پی دارد:

از علی آموز اخلاص عمل/ شیر حق را‌دان مطهر از دغل

در غزا بر پهلوانی دست یافت/ زود شمشیری بر آورد و شتافت

او خدو انداخت در روی علی/ افتخار هر نبی و هر وَلی

آن خدو زد بر رخی که روی ماه/ سجده آرد پیش او در سجده‌گاه

در زمان انداخت شمشیر آن علی/ کرد او اندر غزااش کاهلی

گشت حیران آن مبارز زین عمل/ وز نمودن عفو و رحمت بی‌محل

گفت بر من تیغ تیز افراشتی/ از چه افکندی مرا بگذاشتی.

گفت من تیغ از پی حق می‌زنم/ بنده‌ی حقم نه مامور تنم

شیر حقم نیستم شیر هوا/ فعل من بر دین من باشد گوا

ما رمیت اذ رمیتم در حراب/ من چو تیغم وان زننده آفتاب

رخت خود را من ز ره بر داشتم/ غیر حق را من عدم انگاشتم

سایه‌ای‌ام کدخداام آفتاب/ حاجبم من نیستم او را حجاب

من چو تیغم پر گهر‌های وصال/ زنده گردانم نه کشته در قتال

خون نپوشد گوهر تیغ مرا/ باد از جا کی برد میغ مرا

فردوسی

ابوالقاسم فردوسی توسی که روایت‌گر جاودانه شاهنامه است، در اقصی‌نقات اشعارِ حماسی خود، گریز‌هایی دارد به جایگاه و شان والای علی‌ابن ابی‌طالب (ع). او قهرمان واقعی را علی می‌داند و قهرمان‌های داستانش را با صفات او مطابق می‌گیرد.

ضمن اینکه این شاعر بزرگ، پرداخت‌های مکرری به خصائل و جایگاه امیر‌المومنین دارد، آنچنانکه در ابیات زیر می‌خوانیم:

مرا غمز کردند کان پر سخن/ به مهر نبی و علی شد کهن

نترسم که دارم ز روشن دلی/ به دل مهرجان نبی و علی

که من شهر علمم، علیم در است/ درست این سخن قول پیغمبر است…

حافظ

خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی که سروده‌هایش، همواره در دل و جان ایرانیان جای داشته نیز از شاعران مطرح پارسی‌سراست که در سروده‌هایش چندین و چندبار به مدح امام علی (ع) پرداخته است.

اما این غزل، می‌تواند برآیندی باشد بر علاقه حافظ به مولای متقیان:

طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف/ گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف

طرف کرم ز کس نبست این دل پرامید من/ گر چه سخن همی‌برد قصه من به هر طرف

از خم ابروی توام هیچ گشایشی نشد/ وه که در این خیال کج عمر عزیز شد تلف

ابروی دوست کی شود دست کش خیال من/ کس نزده‌ست از این کمان تیر مراد بر هدف

چند به ناز پرورم مهر بتان سنگ دل/ یاد پدر نمی‌کنند این پسران ناخلف

من به خیال زاهدی گوشه نشین و طرفه آنک/ مغبچه‌ای ز هر طرف می‌زندم به چنگ و دف

بی‌خبرند زاهدان نقش بخوان و لا تقل/ مست ریاست محتسب باده بده و لا تخف

صوفی شهر بین که، چون لقمه شبهه می‌خورد/ پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف

حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق/ بدرقه رهت شود همت شحنه نجف

سعدی

استاد سخن؛ سعدی نیز از این قافله جا نمانده و در آثار خود، مکررا مهری که از امیرمومنان به دل داشته را بیان کرده است. این غزل، نمونه تمام قدی از این محبت است:

کس را چه زور و زهره که وصف علی کند؟ / جبار در مناقب او گفته: «هل اتی»

زورآزمای قلعه خیبر که بند او/ در یکدگر شکست به بازوی لافتی

مردی که در مصاف، زره پیش بسته بود/ تا پیش دشمنان ندهد پشت بر غزا

شیر خدای و صفدر میدان و بحر جود/ جان‌بخش در نماز و جهانسوز در وغا

دیباچه مروت و سلطان معرفت/ لشکرکش فتوت و سردار اتقیا

فردا که هر کسی به شفیعی زنند دست/ ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی

یا رب، به نسل طاهر اولاد فاطمه/ یا رب، به خون پاک شهیدان کربلا

دل‌های خسته را به کرم مرهمی فرست/‌ای نام اعظمت درِ گنجینه شفا

حکیم نظامى گنجوى (شاعر قرن ششم و هفتم هجری) حضرت علی (ع) را در قالب شعر، چنین ستوده است:

ز بعد معرفتِ کردگار لم یزلى

نبى شناسم و آن گه على و آل على

شهریار و شاعران معاصر

در دوران معاصر نیز شاعران بسیاری به ستایش امیرالمؤمنین (ع) پرداخته‌اند. مشهورترین شعر در مدح امام علی (ع)، «علی ای همای رحمت» سروده‌ی محمدحسین شهریار است. بخش‌هایی از این غزل:

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را / که به ماسوا فکندی همه سایه‌ی هما را

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین / به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند / چو علی گرفته باشد سر چشمه‌ی بقا را

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ / به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

برو ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن / که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

به‌جز از علی که گوید به پسر که قاتل من / چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

شهریار

شهریار شعرهای دیگری نیز در مدح و ثنای حضرت علی (ع) سروده است. سیدعلی موسوی گرمارودی هم یکی از ده‌ها شاعری است که در زمانه‌ی ما به ستایش امیرالمؤمنین (ع) پرداخته‌اند. شعر «در سایه‌سار نخل ولایت» از سروده‌های اوست که بخش‌هایی از آن در پی می‌آید:

خجسته باد نام خداوند، نیکوترین آفریدگاران

که تو را آفرید

از تو در شگفت هم نمی‌توانم بود

که دیدن بزرگیت را، چشم کوچک من بسنده نیست:

مور، چه می‌داند که بر دیواره‌ی اهرام می‌گذرد

یا بر خشتی خام

پیش از تو، هیچ اقیانوس را نمی‌شناختم

که عمود بر زمین بایستد

پیش از تو، هیچ خدایی را ندیده بودم

که پای‌افزاری وصله‌دار به پا کند،

و مَشکی کهنه بر دوش کشد

و بردگان را برادر باشد

خداست آن که تعقّل نمودن کُنهش

بُرون نهاده قدم از حدود محتملى

نبى است آن که بُود در مدارس تحقیق

برى کتاب کمالش ز نکته جدلى

على است آن که گدازد ز برق لمعه تیغ

حسود را، که کند نقد بوتراب على

منابع: آنا، راه راستی، سیمرغ

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

سروده‌ افشین علا با تضمین مصرعی از رهبر انقلاب

توراست معجزه در کف، ز ساحران مهراس

علیرضا قزوه: رهبر انقلاب، همیشه در سرودن اشعاری با مضمون حماسی پیشگام‌اند

سروده رهبر انقلاب اسلامی، تو موج غیرت و عزمی، ز بحر بیم مدار

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.