چند قدم به آخر پاییز مانده بود که با تماسی از جنس نور به مراسمی با یک بغل عطر یاس دعوت شدم. شال و کلاه کردم و اول صبح بارانی خود را به مراسم رساندم، خورشید گویی پرنورتر شده بود، خبری از سوز سرد آذرماه بر روی گونههایم حس نمیشد و خورشید تابندهتر از هر روز میخروشید.
مراسم در مدرسهای با در و دیوار آذینبسته آغاز شده و تا دلت بخواهد دانشآموز شانه به شانه هم نشسته و گوش جان به مهربانیهای مردی سپرده بودند که صدایش زیر گنبد آسمان طنین انداز شده، گویی قرار و مداری به راه شده و مدعو خاص امام جمعه همدان بود.
از همان قرارهایی که پای دل در میان است و شوق تجربه اول، تجربه اول که مینویسم؛ بخوانید حس ناب حجاب برتر داشتن یعنی یک عده دانشآموز دل در گرو حجاب برتر نهادند و از مدیر و معلم مدرسه درخواست چادر کردند.
سن و سالشان تازه دورقمی شده ولی به تأسی از معاون و معلم که همگی حجاب برتر بر سر دارند و صدالبته توضیح و تبیین مسئله حجاب تصمیم گرفتند به عنوان تجربه اول چادر سر کنند و دلباخته یگانه بانوی عالم شوند.
و اما وقت قرار که رسید؛ قد و نیمقد بالای تریبون فراخوانده شدند و پروانگی با عطر وضو را به جان خریدند، امام جمعه هم متولی اهدای چادرهای دخترکان بود تا متبرک شود این تصمیم بکر و نخستین. نازنین زهرا، آیلار، سپیده و یاسمین یکی یکی چادرها را دریافت کردند و چندی بعد مراسم مزین شد به فرشتههای کوچک چادری که شمارشان به ۷۰ نفر میرسید.
دردسرتان ندهم آیینی سراسر نور با نوای زیبای امام جمعه جان گرفت و پس و پیش قند در دل دانشآموزان چادری آب شد و برق شادی در چشمشان سوسو کرد.
مراسم اهدای حجاب برتر آن هم به دانشآموزان کلاس پنجم و ششم در مدرسه «پویندگان دانش» برای اولین بار برگزار شد ولی ادامهدار است، آخر دانشآموزان دیگر پایهها هم دلی تصمیم گرفتند و درخواستشان را برای داشتن چادر ثبت کردند.
راستش را بخواهید نانوشته و بیهیچ اجبار و اکراهی در این مدرسه رسمی به راه شده، رسم دختران آفتاب که به مدد مدیر و معاون و همت دانشآموزان مقطع ابتدایی رقم خورده، از همان رسمهایی که باید باشید و با دو چشم ببینید بر ناباوری خط بطلان بکشید.
قصه دختران آفتاب و شوق حجاب برتر درست از جایی شروع شد که این و آن بوق و کرنا میکردند که دختران ایرانی برای لچک غوغا به پا کردند در حالی که دانشآموزان مدرسه «پویندگان دانش» در همین برهه چادری شدند و تحت لوای مادرانه حضرت زهرا(س) ایمن ماندند.
قشنگی قصه دخترکان آفتاب، عزم دلی آنها شد تا جایی که نامشان را خودشان برگزیدند و قائل به هیچ طرح و سیاستی نیستند؛ فقط به مدد معلم و مدیر و معاون پرورشی همپیمان شدند با پوشش خانم فاطمهزهرا(س).
همپیمان شدند و همچون گوهری در صدف کوبندهتر از خون سرخ شهدا بر اراده دشمن کوبیدند.
حجاب برتر محصول یک رفاقت صمیمی
روایت چادری شدن دانشآموزان مقطع ابتدایی مدرسه «پویندگان دانش» را از زبان معاون پرورشی این مدرسه؛ سیده مریم طباطبایی بخوانید: «مدرسه ما جزو مدارس امین است به تعبیری ۱۰ نفر از طلاب حوزه علمیه مشغول تدریس هستند و همین امر باعث شده دانشآموزان دید متفاوتی داشته باشند.
از طرف دیگر کادر مدرسه از معلم گرفته تا مدیر همگی چادری هستند و ارتباط بسیار دوستانه بین پرسنل مدرسه و دانشآموزان برقرار است به حدی که کادر مدرسه به عنوان الگوی این بچه هستند.
آموزههای دینی، ارتباط صمیمی با اولیا مدرسه و ترویج فرهنگ مناسب سبب شد بچهها با علاقه شخصی به حجاب برتر تمایل نشان دهند.»
هراس دشمنان از چادر دختران ایران
خانم معلم ادامه صحبت و انتخاب ویژه بچهها را گره زد به شرایط اخیر و گفت: «البته که شرایط روز هم برای دانشآموزان سوالبرانگیز بود و درباره اغتشاشات اخیر پرس و جو میکردند؛ حتی با بررسی گفتهها و شنودها به نتیجه میرسیدند و داشتن حجابی محکمتر از روسری مثل چادر را ضروری میدانستند.
یکی از دانشآموزان به نتیجه رسیده بود دشمن از چادرهای کشور ما بیشتر از موشکهای ایران میترسد، دید روشن دانشآموزان، تاثیر جو فرهنگی خیلی خوب مدرسه و بحث و بررسی وقایع اخیر به درخواست چادری شدن بچهها ختم شد.
در عین حال والدین هم ابراز علاقه میکردند اما از هزینههای سنگین چادر گلایه داشتند، با وصف شرایط موجود تصمیم گرفتیم با همکاری خیرین برای دانشآموزانی که علاقه دارند چادر تهیه کنیم و طی یک مراسم با حضور نماینده ولی فقیه در همدان چادر مشکی دختران را هدیه دهیم، مراسمی باشکوه و به یاد ماندنی که هرگز از ذهن دختران پاک نشود.»
حجاب برتر تصمیم نهایی دختران
معاون پرورشی مدرسه دخترانه «پویندگان دانش» یادآور شد: «مرحله اول اهدای حجاب برتر ۷۰ دانشآموز چادری شدند، البته که این روند ادامهدار است چون بچههای دیگر هم تقاضا دارند به طور مثال پایه سوم و چهارم هم مدام مراجعه میکنند و روز به روز به تعداد متقاضیان اضافه میشود.
نقطه عطف این اتفاق، تصمیم نهایی دختران بود؛ عزم راسخی که خودشان به خرج دادند و به نتیجه رسیدند که چادر سر کنند به عبارتی این پویش خودجوش از طرف دانشآموزان بود و ما فقط همراهی کردیم و اهدای چادر را کلید زدیم.
حضور آیتالله شعبانی هم در این مراسم بر اهمیت موضوع تاکید داشت تا هم اولیا و هم بچهها بدانند که انتخاب حجاب برتر چقدر مهم است و اهدای چادر توسط نماینده ولی فقیه صورت گرفت و خاطره زیباتری در یادها به جای گذاشت.»
دختران آفتاب رهروان صاحب آفتاب
خانم معلم دلسوز در بیان روایت دختران مدرسه پویندگان دانش، باز هم نکته غافلگیرانه دارد تا مخاطب را به ذوق آورد و تحسینشان را برانگیزد، او ادامه داد: «انتخاب اسم این پویش هم خودجوش و دلی بود و باز هم پای دانشآموزان در میان تا جایی که بچهها آمدند و گفتند «ما میخواهیم دختران حضرت زهرا(س) باشیم و از آن جایی که حضرت زهرا را مثل آفتاب میدانیم، اسم پویش ما دختران آفتاب باشد». و این طوری اسم پویش هم خودشان انتخاب کردند و شدند «دختران آفتاب»؛ به نظرم بهترین اسم و شایسته دختران چادری است.
ناگفته نگذرم در برگزاری و هزینه این پویش «کانون فرهنگی رهپویان کوثر فدک» همکاری کرد به نحوی که علاوه بر تهیه چادر، برای دانشآموزانی که از قبل چادری بودند هدیه نفیس تهیه شد.»
خانم طباطبایی کلام آخرش را پیوند داد به تاثیر بسزای بستر و محیط و اضافه کرد: «این پویش به ما ثابت کرد در محیط مناسب بچهها با میل خودشان حجاب برتر را انتخاب کردند، یعنی وقتی محیط فراهم باشد میشود جو جامعه را تغییر داد.
در یک بستر کوچکی مثل مدرسه با ۶۰۰ دانشآموز این اتفاق به بهترین نحو اجرا شد پس اگر بستر فراهم شود کار فرهنگی غنی باقوت انجام میپذیرد و نتیجهبخش خواهد شد.»
خانم معلم راست میگفت، این مدرسه دخترانه مشت نمونه خروار است؛ به عبارتی میتوان با اتکا به آموزههای دینی و ترویج فرهنگ ایران اسلامی کاری کرد کارستان.
دختران آفتاب به چشم نور را دیدند و به دل پذیرفتند
و اما کلام امام جمعه در جمع دختران آفتاب، به فلسفه اصلی حجاب در اسلام رسید و گفت: «حجاب برای شخصیت دادن به بانوان و تأکیدی بر جایگاه والای آنها در جامعه است.
او از دانشآموزان خواست تا برای کسب موفقیت در زندگی و طول تحصیل خود همواره به والدین و معلمان خود احترام بگذارند و مهمترین وظیفه دانشآموزان را خوب درس خواندن و مطالعه کردن دانست تا با علم خود به کشور و مردم خدمت و داشتن آینده خوب را تضمین کنند.»
دختران آفتاب به چشم نور را دیدند و به دل پذیرفتند و رهرو بانویی شدند که آرام جان است، انگاری آفتاب تا ابد بر چهره و روی آنها تابید و حق و حقیقت را فریاد میزنند.
راستش امروز به رهروان راه خانم فاطمه زهرا(س) ۷۰ نفر افزوده شد و این مسیر بینهایت همچنان ادامه دارد و بدون انتها تا دنیا دنیاست پیش میرود.