سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / امتحان جامع و نقش امام حسين (علیه السلام) در آن _ بخش دوم

امتحان جامع و نقش امام حسين (علیه السلام) در آن _ بخش دوم

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

امتحان جامع (2)

درس اول: عزم (1)

خداوند آدم (علیه السلام) را خلق كرد و ابتدا او را در بهشت برد. به او گفته شد به بالا و اطراف عرش نگاه كن. او پنج نور را ديد كه نور پنج تن (علیهم السلام) بود که درحال طواف و عبادت هستند، اما عزم بايد و شايد را نشان نداد و خداوند او را به زمین هبوط داد.

پس نور پنج تن (علیه السلام) اولين چيزي است كه خداوند با آن، صحنه را شروع مي كند و عزم اولين تكليفي است كه خداوند از انسان مي خواهد. يعني چه؟ يعني اي انسان! تو بايد با عزم شروع كني.

 به عبارتي انسان كلاس رشد را بايد با عزم شروع كند. عزم اولين چيزي است كه خدا از انسان خواسته است و اگر اين نباشد چيزهاي ديگرهم نيست. اگر اين باشد انشاءالله به دنبالش چيزهاي ديگر هم هست.

خداوند درس عزم را براي آدم (علیه السلام) شروع كرد و اين درس را در خلال دوران تكامل داد. مثلا آنجايي كه حضرت ابراهيم (علیه السلام) مي خواهد در آتش انداخته شود، مي گويد : ” خدا، فقط تو دستم را بگير ” و وقتی جبرئيل مي آيد كمكش كند، قبول نمی کند. اين قدر توجهش به خدا است و بسوی او عزم دارد كه جبرئيل را هم پس مي زند و كمك احدي را قبول نمي كند.

یا در ماجرای حضرت موسي (علیه السلام) (در سوره کهف) که مي گويد : ” خدايا مي خواهم دنبال كسي باشم كه عالم باشد. من آنقدر بايد بگردم تا چنين شخصي را پيدا كنم، يك فرد خدايي، يك عالم خدايي را پيدا كنم ” . و در اين راه چقدر عزم نشان مي دهد و حرکت می کند كه حضرت خضر (علیه السلام) را پيدا میكند، شخصي با صفاتي عجيب.

او اين درس را آموخته، لذا در يك قسمت از صحنه كه از صبح تا غروب به اتفاق همراهش در مسيري كه صعب العبور بوده حركت مي كنند و خيلي خسته مي شوند، در حوالي غروب به رفيقش مي گويد: آن غذايي را كه براي اين موقع آماده كرده بودي بياور تناول كنيم. همراهش مي گويد: اي داد! صبح آنجا كه نشسته بوديم، ماهي به جنبش در آمد و داخل آب پريد و رفت. من هم يادم رفت به شما بگويم، شيطان از ياد من برد. او آنجا بايد عزمش را نشان بدهد. لذا علیرغم خستگی بسیارش مي فرمايد : بلند شو برگرديم . رفيقش مي گويد : حالا خسته ايم بمانيم و صبح برويم.  موسي (علیه السلام) مي گويد : ” نه بلند شو برگرديم ذلكَ ما كُنّا نَبغ : اين همان چيزي است كه دنبالش بوديم، بلند شو برگرديم “

او تا مقصودش را پيدا نكرد از حركت نايستاد، او اين قدر عزم داشت. هيچ چيز او را از حركت باز نمي داشت او يكي از  اُولُواالعَزمِ مِنَ الرُّسُل بود. كساني كه ميان پيغمبران عزمشان از همه بيشتر بود.

و اين عزم تا صدر اسلام تكامل داده شد. ما در صدر اسلام در حضرت رسول الله (ص)، در اميرالمؤمنين (علیه السلام) و در صحابه این بزرگواران اين عزم را مي بينيم.

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

آواهنگ/ با نور تو جان دوخته بر مهر وفایت

جان ها همه قربان تو من هم به فدایت

ماجرای جالب کارت عروسی فائزه و حمید که به دست رهبر انقلاب رسید

فائزه کوشکباغی هستم متولد ۱۳۷۰ وهمسرم حمید اسکندری متولد۱۳۶۴

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.