سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اشعار / اشعار معارفی / نشسته طفل نگاهم، میان صحن و سرایت

نشسته طفل نگاهم، میان صحن و سرایت

نشسته طفل نگاهم، میان صحن و سرایت
به زیر نور عطایت ،به روی فرش صفایت

تو پادشاهی و ما هم سپاه عشق تو هستیم
بگو کجا و چگونه که جان ما به فدایت

کبوتران حرم هم، مجاوران حریمت
چقدر مرغک عاشق به زیر بال همایت

نسیم مهر تو آید ز هر طرف به سراغم
ز هر رواق نگاهت ز هر اتاق طلایت

نه ما که عالم بالا ، همه به گرد حریمت
توانگران همه محتاج و پادشاه گدایت

ببین که حضرت آدم، کنار پنجره پولاد
گرفته حلقه و گریان، خدا به حق رضایت

عزیز جانی و جانم ،تویی تمام توانم
چگونه شکر بگویم ز جرعه جرعه عطایت

نشسته عرش دو زانو میان صحن گهرشاد
تو هر چه حکم برانی تو هر چه هست رضایت

 

محمد جواد عسکری باقرآبادی

۱۴۰۱/۳/۲۲

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

شعر /ای جوانان عجم جان من و جان شما

ويدئو/ شاعر فارسی‌ زبان علامه اقبال لاهوری

مخمس نغمه مستشار نظامی در استقبال سروده رهبر انقلاب

در امتحان محبت، از ابتلا مگریز

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.