بسم الله الرّحمن الرّحیم
مولا جان سلام علیکم آقا!
«أَدْنَى» در تربّص تو نزدیک و نزدیکتر شد و آن دو در احترام به تو « قَابَ قَوْسَيْن» شدند.
«قرآن» به حکم تو محکم شد و به نگاه تو تفصیل یافت. «عرش» به شوق قدومت وسعت یافت و «غیب» تمام خود را به شوق ظهور تو غایب نمود تا به یمن حضورت شهود یابد.
«قلم» فرمان تربّص تو را کتابت کرد و «لوح» آیه ایمان و نصرت تو را به سینه سپرد. «کرسی»، هفت آسمان و زمین را برای تو به امانت گرفت و «ملکوت»، «کلُّ شیء» را برای تحویل به تو به کنترل خود درآورد.
«سِدْرَة الْمُنْتَهَى» به ارتفاع هفت آسمان به استقبال از تو قیام نمود و از بالای آن دیوار بلند، «جَنتُ المَأوی» تو را سرک میکشد تا بلکه روی ماهت را ببیند.
خداوند «چشمه کافور» را برای سیراب کردن تشنگانِ در طلبت جاری نمود و اختیار آن را به «عبادالله» سپرد تا مسیر «امرالله» را برای تو آب و جارو زنند.
جبرئیل کل آسمانها را به تربّص تو این سو و آن سو میرود و لباس رزم خویش را برای آن صبح آماده کرده است. جبرئیل اینک سراپا متربّص شده است و اسرافیل هر یوم، تمرین نواختن «صور» میکند تا آن لحظه موعود را فریاد کند و ملائک همه به تبعیّت از بزرگان خود بعد از آن زمانی که سجده کردند، «کلٌّ متربّص» شدند و آسمان به آسمان و سرزمین به سرزمین «مَنِ اهْتَدى» را جستجو میکنند.
خورشید برق نگاه توست که هر صبحگاهان در جستجویت طلوع میکند و درغم تو غروب! و ماه مثال جبین توست که در چشم انتظاریات بدر رویش به هلال میگراید و دوباره شب به شب خورشید خود را تربّص میکند.
خداوند آسمان را به خاطر نظاره شبانه تو به آن، زینت داد و «علامات و النجم» همه متربّصند و به سوی تو هدایت گرند. ناهید، تنها از تو تأثیر میپذیرد. تیر، از خود هیچ مقاومتی ندارد. کیوان، در جریان خدایی توست و بهرام، بهر تو شناور است و هرمز، بر سبیل تو سیر میکند و اینها همه مدار به مدار در تربّص تو و به دور وجود تو روانند.
کوه استوار ایستاده، دشت پهناور گشته، جنگل سرسبز و دریا عمیق و مواج همه و همه «کلٌّ متربّص»، همه به انتظار، همه قائم، همه چشم انتظار، همه در سعی، صحنه به صحنه تو را جستجو میکنند تا تو را همراهی کنند.
از ابتدا، تمام انبیاء و رسولان علیهمالسلام، همه در تربّص تو زندگیشان را تعریف کردند و با این معیار فضیلت یافتند. نوح، ابراهیم، موسی و عیسی علیهمالسلام از باب وجود تو مولاجان، به محضر خدا وارد شدند. و از طریق مسیر مهدویّت به خداوند پرداختند. مهدویّت برای آنان «بابالله» است و رضایت رسول خاتم(ص) را از این طریق دنبال میکنند. گذشتگان از صالحان همه از طریق تو و از مسیر مهدویّت به «ذکرالله» پرداختند. و اکنون «نورالله» در تربّص تو به عمق گسیل داده شده است. «انصارالله» در تربّص تو «روحالقدس» را به تایید جبهه حق مسئلت میکنند و آخرالزمان کلاس پیشتازی متربّصان «مَنِ اهْتَدى» است.
و در این میان عصاره خلقت، مادر، مادر مهربان عالم، صبور و امیدوار و عازم تر از همه، پر دغدغه، چشم دوخته به آسمان و زمین، در اوج متربّصین، سرزمین به سرزمین، ساعت به ساعت، «فی کلّ السّاعه»، در جستجوی فرزند «من اهتدای» خویش است. او پیش قراولِ پیش قراولان مهدی است. او راهبرِ راه یافتگان به صراط مهدی است. از ازل تا ابد، زمان به زمان، مکان به مکان و صحنه به صحنه در جستجوی یارانی است که دست مادری بر سرشان کشد و آنان را به «صِرَاطالسَّوِيّ» هدایت کند.
آری به گفته قرآن راهی که به سوی فرزند کوثر باشد «صِرَاطالسَّوِيّ» است و راه رسیدن به «مَنِ اهْتَدى» یافتن «اصحابُ الصِرَاطالسَّوِيّ» است. خدا دوست دارد که در محضرش به «مَنِ اهْتَدى» بپردازیم. او میخواهد که برخیزیم، قیام کنیم و به سوی خدا برویم. «مَنِ اهْتَدى» نشانه خداست و از آن سو، چراغ، عمود خیمه و قافله سالار «اصحابُ الصِرَاطالسَّوِيّ» است و اصحاب مهدی، نشانه اویند. «مَنِ اهْتَدى» در میان آنهاست. نشانههای او را جستجو کنیم. باید به آنها رسید. فرصت اندک است. برخیزیم، به تربّص «اصحابُ الصِرَاطالسَّوِيّ» و «مَنِ اهْتَدى» برخیزیم و اینها همه پیام «طه» است.