احمدینژاد قبلا هم با حمله به توافق راهبردی ایران و چین، سکوت حمایت آمیز از لوایح استعماری مرتبط با FATF و حتی سکوت در زمان انعقاد برجام و انتقاد از سیاستهای منطقهای حاج قاسم مواضع اشتباه خود را به نمایش گذاشته بود.
احمدینژاد جلوی دوربینهای داخلی و منتقد نمینشیند. اگه حاضر به مصاحبه هم باشد خروجی آن بعد از سانسورتوسط دفتر وی در اختیار مصاحبه کننده قرار میگیرد یا طور کامل حذف میشود. او در این داستان همچون محمدجواد ظریف که به صورت یک طرفه با رسانههای همسو گفتوگو میکند از هر نوع پرسشگری آزاد داخلی فراری است اما در مقابل، خبرنگاران بیگانه از این قاعده مستثنی هستند. احمدینژاد دیگر همان احمدینژاد صریح و انقلابی نیست. مواضع پیشین خود را یا کتمان میکند و یا سعی دارد تا با کلیگویی از کنار آن عبور کند. مصاحبه اخیر وی با فاکس نیوز هم اینها را تایید میکند.
محمود احمدینژاد رئیسجمهور سابق در گفتوگویی با شبکه تلویزیونی “فاکس نیوز آمریکا” که روز شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ توسط این شبکه منتشر گردید به تلاشهای خود برای عادی سازی رابطه با آمریکا اشاره کرد.
او در این مصاحبه گفت: «من یادم هست در دوره دولت رسماً به دولت آمریکا نامه نوشتیم و خواستیم که پرواز مستقیمی بین تهران و نیویورک برقرار شود تا مردم بتوانند با هم ارتباط داشته باشند، ولی خوب دولت آمریکا پاسخ مثبتی نداد.» او همچنین از آخرین نامه خود از نامههای بیفایده به سران آمریکا خبر داد و گفت: «من یک نامهای همین هفته بعد از انتخاب آقای بایدن برایشان فرستادم و شرایط جهان را شرح دادم و از ایشان خواستم که قاطع بایستند و سیاستها را به نفع عدالت و صلح و انسانیّت تغییر بدهند و برایشان دعا کردم. »
وی در این مصاحبه تلویحا ایران را هم مقصر روابط خصمانه آمریکا به کشورمان معرفی کرد و گفت: «من فکر میکنم در این چهل سال اشتباهاتی در دو طرف اتفاق افتاده است. در حالی که میتواند شرایط بهتر باشد.»
او با ساده انگاری مسائل پیچیده بین المللی و نادیده گرفتن دشمنی تمدنی آمریکا با ایران خاطرنشان کرد: «من فکر میکنم اگر ملّت ایران و آمریکا در کنار هم قرار بگیرند و همکاریهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را مشترکاً برنامهریزی بکنند، یک انرژی عظیمی برای برقراری صلح و امنیت در دنیا ایجاد میشود.»
احمدینژاد ضمن ابراز امیدواری به بایدن جهت ایجاد تغییرات مثبت در سیاست خارجی آمریکا در خصوص ترامپ هم اینگونه اظهار کرده که: «آقای ترامپ هم به نظر میرسید با بخشی از دولت پنهان آمریکا تقابل داشت، اما به نظرم ایشان هم از فرصتهایی که در اختیار داشت استفاده نکرد! امیدواریم آقای بایدن بتواند به نفع ملّتها و به نفع عدالت و تغییراتی که باید در جهان ایجاد شود، ایستادگی بکند.»
احمدینژاد در حالی ترامپ را در تقابل با دولت پنهان آمریکا معرفی کرده که عبدالرضا داوری از عناصر نزدیک به وی هم به شدت از پیروزی مجدد دونالد ترامپ حمایت میکرد.
او در توییتی عجیب نوشته بود: «با پیروزی ترامپ، شمارش معکوس برای تحقق وعده تاریخی انبیاء در غلبه فرودستان بر فرادستان، وراثت مسنضعفان در زمین و پژواک صداهای خاموش علیه مستکبران گلوبالیست در سراسر جهان، آغاز میشود. پیروزی ترامپ، جبر تاریخ است.»
او حتی در توئتی عجیبتر ترامپ را با «جناب حر» مقایسه کرده و نوشته بود : «حرریاحی، سالها پاسبان امویان در کوفه بود تا پیر شود؛ او بود که راه را در کربلا بر حسین بست تا لشگر عمربن سعد برسد، با این همه وقتی خط را عوض کرد و مقابل شیطان ایستاد، رستگار شد. ترامپ هرچه بوده، امروز در نبردی تاریخی، مقابل شیاطین گلوبالیست و الیگارشی جهان سالار ایستاده است »
این موضع گیریها از سوی احمدینژاد و یارانش البته چیز جدیدی نیست. وی قبلا هم با حمله به توافق راهبردی ایران و چین، سکوت حمایت آمیز از لوایح استعماری مرتبط با FATF و حتی سکوت در زمان انعقاد برجام و انتقاد از سیاستهای منطقهای حاج قاسم مواضع اشتباه خود را به نمایش گذاشته بود.
مطالب مرتبط
جای افسوس بسیار است برای امثال دکتر احمدی نژادها که با اعتماد و رآی مردم بالا آمدند و مشهور شدند ولی متاسفانه اینها خلاف مردم می دوند!!
مردم شریف ایران در پی شهادت سردار دلها قاسم سلیمانی عزیز نظرشان را در هنگام تشییع سردار الهی شان، به روشنی به دنیا اعلام عملی کردند…
حال کدام آدم با شرافت و عاقل و مردم دوستی است که با قاتل برادر شهیدمان ابراز دوستی و همراهی… کند
مردم هنوز فریاد می زنند انتقام سردارمان را بگیرید و این شخص چهره تغییر داده چه میکند!!؟
معلوم است نه عقل دارد و نه مردم دوستی را درک میکند…
انشاءالله خدای جبار، جزای این اصلاح طلبان دروغین – که مدام فساد میکنند – را به نکویی بدهد که دل مردم را مدام خون میکنند و از دوستی با دشمنان خدا بر نمی تابند بلکه مدام در پی آنانند تآ جهنم…
احمدی نژاد از انتخابات ۸۴ تا احمدی نژاد کنونی موجیاز تحولات روحی و فکری را به نمایش گذاشته به گونه ای که
بدرستی این پرسش را درذهن متبادر میسازد که آن احمدی نژادی که شعارش این بود : پاک باشیم وخدمت گذار از
هوش بالاو شم سیاسی وقدرت طلبی او بود یا اخلاصی که ناشی از غفلت به فراموشی سپرده شده وموجب بروز
تحولات درونی و بروزات ان شد. آنچه که نگارنده را به طرح این پرسش اساسی واداشته چرخشهای ۳۶۰ درجه ایشان
وموضعگیریهای بی پروای ایشان درقبال تحرکات دشمن از یک سو و مواضع منفعلانه ایشان درقبال دشمنی دشمنان
ملت است بگونه ایکه چقدر فاصله است بین پرسش درباره چیستی وتحقیق درباره هولوکاست که باعث شد دشمن از
موضع حمله به دفاع دربرابر این نوع تحرکات اقای احمدی نژاد رفته خشم عمیقش را نثار ایشان نماید که این خود نشانه
درستی راه ما بود با این اظهارات اخیر ایشان که به اقای بایدن و قبل از ایشان با دولت ترامپ ونیز از آن بدتر و وخیمتر
نامه پراکنی های دوستانه برای گاو شیرده ترامپ اقای بن سلمان است . براستی کدام علت را باید برای این همه
چرخش و یا بهتر بخوانیم سقوط عنوان کرد؟ آیا احمدی نژاد دران زمان نمایش اجرا میکرده یا اکنون دچار همان بیماری
گشته که رقیب انتخاباتیش در سال ۸۸ به ان دچار شد یعنی خودشیفتگی مفرط همراه با توهم همراهی ملت ؟
براستی کدام یک ؟
احسنت