روز سرخ تقویم افغانستان
خدایش رحمت کناد و با صالحین محشور. ان شاءالله امروز به تعبیر افغانستانی ها «هجده سنبله» [شهریور] است، یکی از روزهای سرخ در تقویم این کشور. ۱۹ سال پیش، یعنی در ۱۸ شهریور ۱۳۸۰، ساعت ۱۲ و ۲۰ دقیقه ظهر و یک ساعتی از اذان و اقامه نماز گذشته یا نگذشته بود، احمد شاه مسعود فرمانده اسطوره ای مجاهدین، معروف به «شیر دره پنجشیر» در روستای خواجه بهاءالدین استان تخار ترور شد و ۱۵ دقیقه بعددر حالی که پیکر خون آلودش را برای انتقال به نزدیک ترین بیمارستان در تاجیکستان به سمت بالگرد می بردند، در حالی که سرش بر زانوی یکی از صمیمی ترین دوستان و پاهایش در آغوش حاج عمر، قدیمی ترین محافظش بود، شهادتین را به زبان آورد و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
عملیات پیچیده ترور او، کادوی اختصاصی اسامه بن لادن رهبر القاعده به ملاعمر، رهبر طالبان بود. نوعی قدرشناسی از طالبان به خاطر حمایت از بن لادن و حفظ او در خاک افغانستان باوجود تهدیدات و حملات پیاپی آمریکا و اصرار بر اخراج وی. عملیات ترور توسط دو تونسی الاصل عضو القاعده انجام شد. آنها مقیم بلژیک بودند و با گذرنامه بلژیکی به پاکستان و سپس قندهار آمدند و ماه ها برای این منظور آموزش دیدند و تربیت شدند. عبدالستار دهمن و بوراوی الاوهایر، یکی کارگر رستوران در بروکسل بود و دیگری محصل دوره های آموزشی قبل از ورود به دانشگاه در شهری کوچک، نزدیک مرز فرانسه و بلژیک.
در این مجال کوتاه قصد ندارم ماجرای ترور او را موشکافی کنم، اما فهمیدن این که حذف مسعود آرزوی همزمان پاکستان، سعودی ها، طالبان و حتی دشمنان ظاهری طالبان یعنی آمریکا و انگلستان بود، سخت نیست. به شهادت رساندن او در ۹سپتامبر ۲۰۰۱، یعنی دو روز قبل از ماجرای ۱۱ سپتامبر، گویای حقایق بسیاری است. آمریکایی ها از پروژه القاعده برای ترور مسعود مطلع شده بودند، اما خوب می دانستند با وجود مسعود قادر به اشغال افغانستان نیستند. در آخرین ملاقات میان مسعود و رابین رافائل، معاون وزیرخارجه وقت آمریکا، او به مسعود گفت، طالبان بیشتر از ۹۰ درصد کشور را در دست دارد. بهتر است اسلحه را زمین بگذارید و تسلیم شوید! اما مسعود با عصبانیت کلاهش را روی میز می اندازد و می گوید: اگر به قدر همین کلاه خاک در اختیار داشته باشم، در آن سنگر می سازم و علیه طالبان می جنگم. ترور مسعود آن قدر پیچیده بود که هر تازه کاری می تواند دریابد کار یک گروه و یک کشور نبود. بسیاری از شما که این سطور را می خوانید، شایعاتی را نیز در مورد او شنیده اید. گروهی که ذکرشان رفت، جسم او را ترور کردند و گروهی نیز دانسته یا ندانسته درپی ترور شخصیت او برآمده اند.
البته او معصوم نبود و نظیر تمام رهبران مجاهدان اشتباه هایی نیز داشت. اما اگر از من که در آن سرزمین پیر شده ام و در آخرین روزهای حیات مسعود، یک ماهی را جهت ساخت سریال مستند «حماسه ناتمام» [یا شیر دره پنجشیر] در کنارش گذراندم می شنوید؛ دنیای ما برای انسان های صادق، مکان مخوف و بی رحمی است. حتی اسطوره ها نیز لزوما صادق نیستند، اما احمد شاه مسعود یک اسطوره نادر و صادق بود. یادش گرامی باد.