هفتم آبان ماه، روز کوروش نام گرفته است. سالروز ورود کوروش به بابل و آزادی قوم یهود! دورهی هخامنشیان یک امپراتوری تحت نفوذ یهودی است. برجسته سازی این دوره توسط مورخین نزدیک به یهود در عصر کنونی ناظر به دو علت است: همچنین اصرار و تلاش زیادی از سوی مورخین غرب و مورخین نزدیک به یهود، در جهت حذف، تحریف یا به حاشیه بردن دورهی طلایی تاریخی ایران یعنی سلسلهی اشکانیان است. سلسلهی اشکانیان، ضد تهاجم فرهنگی، سیاسی، ضد تهاجم نظامی غرب عمل کرده و در حالی که تمام ایران به سیطره و سلطهی سلوکیان (یونانیان یعنی تمدن برجستهی آن زمان) درآمده است، اینان را از ایران بیرون میکنند. این دورهی تاریخی، به علت تهاجم فرهنگی و نظامی غرب به ایران، شباهتهای زیادی به عصر کنونی دارد و میتواند به عنوان الگو مورد استفادهی ما قرار گیرد. به همین علت غرب از اشکانیان کینه به دل دارد. پس از یورش اسکندر مقدونی به ایران در زمان داریوش سوم، (گرچه نوع این تهاجم از لحاظ تجهیزات و تدارکات آن زمان، مخدوش است) سلوکیان به مدت چند سال بر ایران حکومت میکنند و تلاش بسیاری در جهت تغییر فرهنگ ایرانی صورت میدهند اما با ظهور جریانی در سیستان و بلوچستان از قوم سِکاها ناکام میمانند. این جریان بعدها به اشکانیان مشهور میشوند. اشکانیان از سیستان به سمت شمال آمده و خراسان را آزاد میکنند؛ سپس مازندران تا ارمنستان را نیز آزاد کرده و در ۲۰۶۵ سال قبل، به سمت همدان پیش میروند. این زمان، مصادف با اوجگیری امپراتوری روم است. امپراتوری روم به صورت شورایی اداره میشد و «سزار»، «پومپِی» و «کراسوس» هر سه به عنوان اعضای شورای پادشاهی محسوب میشدند. سزار به عمق اروپا رفته و انگلیس را تصرف میکند. پومپِی به مصر رفته و شاه مصر را کنار میزند و خواهرش «کلوپاترا» را به جای او حاکم مصر میکند. (این فرد، حاکم دستنشاندهی غرب در مصر میشود که در مواجهه با غرب، هیچ تغیری نداشته و در تاریخ آمده که از هریک از مقامات رومی که به دیدار او میرفت، فرزند دارد. این عمل در علوم سیاسی به «استعمار کلاسیک» شهره است و امام خامنهای از آن به «استعمار نو» یاد میکنند. ذکر این نکته نیز لازم است که غرب، همزمان با حذف چهرهی طلایی اشکانیان، به برجستهسازی هخامنشیان و کلوپاترا پرداخته است. زیرا از منظر آنان، کشوری که به تسخیر غرب درمیآید باید همچون مصر در زمان کلوپاترا باشد؛ و آنان را به گرمی و با آغوش باز بپذیرد نه همچون اشکانیانی باشد مقابل تهاجم غرب مقاومت میکنند و آنها را بیرون میرانند.) شورای امپراتوی روم، به ژنرال کراسوس مأموریت داده تا به ایران یورش ببرد، اشکانیان را شکست داده و سرزمینهای ایرانی که اسکندر مقدونی به سلطه خود درآورده بود را احیا کند. در مقابل نیز، شاه اشکانی به سردار سورنا که در ارمنستان حضور داشت فرمان میدهد تا خود را برای مقابله با کراسوس مهیا نماید. سپهبد سورنا در منطقه «حرّان» بعد از دیرالزور با ژنرال کراسوس میجنگد. (نکته عجیب این است که همین منطقه در عصر امروز نیز میدان تقابل سنگین ایران و غرب است؛ جایی که داعش با حمایت و پشتیبانی کامل غرب، یورش برده و با مقاومت دلیرمردان مسلمان بیرون رانده میشود.) در اسناد تاریخی آمده است که کراسوس ۱۲۰ هزار نیرو با خود به همراه آورده بود در حالی که سپهبد سورنا تنها ۱۲ هزار نیرو به همراه داشت. سپهبد سورنا شکست سنگینی به امپراتوری روم میدهد به طوری که ۴۰ هزار تن از آنان کشته شده و ۲۵ هزار تن را اسیر کرده و به ارومیه امروزی منتقل میسازد. این شکست آرام آرام، زمینههای انحلال امپراتوری روم را فراهم میکند و این امپراتوری در چند دهه بعد فرومیپاشد. سالها بعد، حکیم ابوالقاسم فردوسی با الهام از شخصیت عظیم سپهبد سورنا، رستم دستان را به عنوان یَل سیستان حماسه سرایی مینماید. در حقیقت رستم، پهلوان افسانهای ایرانیان، سپهبد سورنا است. هنر فردوسی علاوه بر احیای زبان فارسی، نهادینه سازی شخصیت این سردار با عظمت ایرانیان است. برای مطالعه بیشتر به سرفصل « تاریخ طرحریزی استراتژیک غرب» از کلبه کرامت مراجعه نمایید.
برچسبارمنستان اسکندر مقدونی امپراتوری روم تاریخ تاریخ طرحریزی استراتژیک غرب تحریف تاریخ حکیم ابوالقاسم فردوسی خراسان خشایارشاه داریوش سوم داماد یهود دکتر حسن عباسی ژنرال کراسوس سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی سردار با عظمت ایرانیان سِکاها سلسلهی اشکانیان سلوکیان سیستان و بلوچستان ضد تهاجم فرهنگی ضد تهاجم نظامی علت اصرار قوم یهود مترسک مورخ مورخین یهود هخامنشیان همدان یهود یهودی یونانیان
همچنین ببینید
پاسخ فرهنگ انقلابی به نیازهای امروزی
عبدالحمید قدیریان، چهره هنر انقلاب از احوال فرهنگ در این روزگار میگوید
عالی.بودجالب.بدونیدکه.همین.کراسوس.که.ازسورناشکست.خوردقاتل.
اسپارتاکوس.بود
کیانیان کجان پس؟ منوچهر کیانی وعده امدن موسی ع رو میده!