بایگانی برچسب: لبخند

کتاب «لبخند مصطفی» را با نگاهی به زندگی‌نامه شهید مدافع حرم، مصطفی نبی‌لو،

با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کاخ آرزوهای گورباچف و همفکرانش برای گشایش اقتصادی به‌وسیله تعامل با غرب فروریخت و کاخ‌سفید پاداش کسانی را که به واشنگتن اعتماد کردند، داد.

زن ذلیل شهر

نشانه های سکته

مثل همیشه باغبان رفت برای آب دادن به گلها، بعد از آب دادن، چنتا برگ افتاده بود توی حوض، با دستش که اومد برگها رو از توی حوض جمع کنه، دید ی چیزی به ساعد دستش چسبیده، تا نگاه کرد از تعجب حیرت کرد! در یک لحظه تنها فکری که …

در منطقه و موقعیت ما یک وقت عراق زیاد آتش می‌ریخت؛ خصوصاً خمپاره، چپ و راست می‌زد. بچه‌ها حسابی کفری شده بودند. نقشه کشیدند. چند شب از این ماجرا نگذشته بود که دو ـ سه نفر از برادران داوطلبانه سراغ عراقی‌ها رفتند.

همه دور هم نشسته بودند. یکی از بچه‌ها گفت: بچه‌ها بیایید ببینیم برای چی اومدیم جبهه! بچه‌ها که سرشان درد می‌کرد برای این جور حرف‌ها، همه گفتند: باشه، چی بهتر از این!

نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی تأکید کرد که با پوشاندن خطاهاست که سراب‌ها شکل می‌گیرد.

قانون احیای حقوق عامه ،قانونی که اجازه نمی دهد کسی بتواند حق بیت المال را تضییع کند؛ اجازه نمی دهد که حقوق کارگر پرداخت نشود؛ اجازه نمی دهد که تسهیلات دولتی در جای نابجایی هزینه شود؛ اجازه نمی دهد که امکانات شهر به نفع افرادی خاص مصادره شود و اجازه نمی دهد کودک بیمار به خاطر ورشکستگی مدیر یک شرکت، در دستان مادر جان دهد.

حسن رحیم‌پور ازغدی در صفحه توییتر خود نوشت: ١) سال گذشته چند استاد دانشگاه سوربن میهمان بنده بودند. از تولد یک نسل روشنفکر فرانسوی سخن گفتند که کتمان و سرکوب می‌شود؛ گلیست، کاتولیک، ضدآمریکایی، آنتی صهیونیزم، طرفدار انقلاب ایران و گرایش به شرق، منتقد وجه ماسونی اخلاق گریز و دین …

رئیس ‌قوه قضائیه با بیان اینکه داشتن روحیه جهادی و کار انقلابی گره گشاست گفت: گره زدن رفع مشکلات داخلی به مسائل خارجی،‌اشتباه راهبردی است.

کتاب را در دستش گذاشتم و کمی با هم خوش و بش کردیم، گفتم «بفرمایید نذری است»! نگاهش برای چند لحظه بین من و کتاب سردرگم بود اما بعد با لبخند گفت: «قبول باشه، چه نذری خوشمزه‌ای».

از آخر مجلس شهدا را چیدند

لبخَندِ خُدا بَسته به لَبخَندِ حُسین است پَس باش پیِ آنچه خوشایَندِ حُسین است تَعریفِ مَن از عشْق هَمان بود که گُفتَم در بَندِ کَسی باش که دَر بَندِ حُسین است دَر مَعرکه اَز‌ سَنگدلان حُرّ بِتَراشَد این ویژگیِ چَشمِ هُنَرمَندِ حُسین است شیرین تَر اَز این شور نَدیدیم هَمه …

احساس غرور می‌کند و وجودش غرق لذت است؛ از فکر اینکه می‌تواند در شادی حضور دانش‌‌آموزان در مدرسه سهیم باشد، خستگی‌اش در می‌رود و لبخند بر لبانش می‌نشیند.