سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اشعار / اشعار معارفی (صفحه 16)

اشعار معارفی

شعر / تن های اطفال میانماری

می سوزد اندر آتش فتنه،تن های اطفال میانماری آری عجیب انگار می آید تاریخ با اوراق تکراری در پیش چشمم کربلا آمد با خیمه هایی غرق در آتش شمر و سنان و حرمله بردند مظلوم را با ناله و زاری فرقی ندارد آه مظلومان در هر زمان از هر مسلمانی …

ادامه نوشته »

شعر / فاطمه یعنی که بسم الله الرحمن الرحیم

فاطمه یعنی که بسم الله الرحمن الرحیم فاطمه یعنی وَجَنَّاتٍ لَّهُمْ فِيهَا نَعِيم فاطمه یعنی که الرحمن یعنی الرحیم فاطمه یعنی سبیلی بر صراط المستقیم فاطمه یعنی محمد فاطمه یعنی علی فاطمه یعنی طلوع نور با اذن ولی فاطمه یعنی خدیجه یا که مریم، آسیه فاطمه یعنی چه یعنی فاطمه …

ادامه نوشته »

محبت مادرم زهرا (س)

بسم الله الرحمن الرحیم در میان این همه سرگشتگی در میان این همه گم گشتگی یک نفر در رَه نشسته منتظر او که کارش روز و شب بخشندگی او نشسته تا که ما در رَه شویم از برای یاری اش همره شویم او برامان کرده این رَه را یسیر تا …

ادامه نوشته »

سلام به مادرم زهرا(س)

سلامِ من به مادری که میدرخشه بی اَمان زِ نور مهربان خود شعله زده به قلب و جان   سلامِ من به مادری که توی خوبیا تکه به هر زمان و هر مکان دلم به یادش می تپه   سلامِ من به مادری که مهربون عالمه به مشکلات و دغدغه فاطمه …

ادامه نوشته »

هوای مادر

افتخار ما یاد مادر بودن است دستگیر شیعیان در محشر است   هیچ نیست امید ما بر کرده ها لحظه ای دل در هوای مادر است   گفتش آن عالم درون قبر من دستمال گریه بر مادر بس است   هر چه را خود ساختی ناید به درد آنچه می …

ادامه نوشته »

به سوی رضوان

بنده ی مومن شدی از هر طرف در ابتلاء؟ رو به سوی نور شو تا که رها شی از بلا هر چه که خواهی بسازی روی تقوا کن بنا محضرِ حق را به تقوا دار اگر داری وفا گر تو خواهی بهترین در آسمان هایش شوی بر سرِ سفره ی …

ادامه نوشته »

خاطراتی از قدیم

يادش آمد از پي هم خاطراتي از قديم ياد مادر، مهرباني، ياد احسان قديم ياد انكه وقت هر آغاز و وقت خاتمه مي رهاند از ظلمتش ذكر شريف فاطمه وقت تب درمان او تنها دعاي نور بود وقت وحشت مونسش، آنگه كه هر كس دور بود اينقدر بر او رسيد …

ادامه نوشته »