سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / اقتصاددان حامی روحانی: دولت تدبیر در به وجود آمدن اوضاع فعلی نقشی ندارد!

اقتصاددان حامی روحانی: دولت تدبیر در به وجود آمدن اوضاع فعلی نقشی ندارد!

گویا از نظر آقای راهداری و همفکران ایشان، مشکل نه بی کفایتی دولت است و نه بی تدبیری حسن روحانی، بلکه مشکل از همه چیز هست غیر از آن‌ها و کسانی که روزگاری مردم را به انتخاب دولت تدبیر فرا می‌خواندند.

سه شنبه هفته گذشته تحت عنوان «کدام اقتصاددانان مردم را به انتخاب روحانی دعوت می‌کردند؟»، ضمن بازخوانی نامه حمایتی 163 اقتصاددان از روحانی، مشکلاتی که امروز صدقه سری بی کفایتی دولت تدبیر دامن گیر کشور شده را بر شمرده و نوشت: اکنون که دیگر وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم نه تنها بهتر نشده که بدتر از پیش شده، خوب است 163 اقتصاد دانی که سال 96 نامه ذکر شده را برای رای آوری روحانی صادر کردند، امروز نیز در نامه‌ای ضمن درخواست بخشش از محضر مردم ایران بابت فریب دادنشان، چهارگوشه زمین اقتصاد را بوسیده و دیگر در حوزه اقتصاد اظهار نظر نکنند.

بیشتر بخوانید: کدام اقتصاددانان مردم را به انتخاب روحانی دعوت می‌کردند؟/ توصیه‌ای به ۱۶۳ نفر؛ چهار گوشه زمین اقتصاد را ببوسید و کنار بکشید

حالا یکی از همان اقتصاددانان که نامه مورد اشاره را در حمایت از روحانی امضاء کرده بود، در یادداشتی برای روزنامه اصلاح‌طلب شرق، از پاسخگویی بابت نامه سه سال قبل خود که منجر به روی کار آمدن روحانی شد، شانه خالی کرده است.

 این استاد دانشگاه در یادداشت خود نوشته است: در هر انتخاباتی، مردم از میان گزینه‌های داده‌ شده و موجود، فردی که برتری نسبی برای آن کار را دارد بر می‌گزینند؛ یعنی انتخاب مقید دارند، حتی چه‌بسا رقیب را نیز تأیید کنند و درباره تصدی امور دیگر امتیاز بیشتری نیز به او بدهند، ولی برای موضوع مورد نظر که در اینجا قوه مجریه مراد است، مجموع امتیاز او کمتر باشد. همچنین می‌تواند مواردی بیرون از سبد موجود، ایدئال انتخاب مردم باشد که از آن به هر دلیل محروم شده باشند.

همانطور که در متن پیداست، اقتصاددان حامی دولت دلیل پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 را برتری او نسبت به رقبا دانسته و در ادامه نیز به صورت غیر مستقیم اعلام کرده است که او و هم‌فکرانش از روی اجبار و در نبود گزینه مطلوب، روحانی را انتخاب کرده‌اند. در همین راستا اشاره به دو نکته ضروری است. اول آنکه باید گفت پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 96، بیش از آنکه مرهون قابلیت‌ها و برتری او بوده باشد، مدیون رقیب هراسی هایی است که حامیانش، از جمله 163 اقتصاددان مذکور در آن ایام انجام دادند.

به‌عنوان مثال آقای راهداری و رفقایشان در نامه حمایتی خود از روحانی با ترساندن مردم از عواقب انتخابی غیر از روحانی نوشته بودند: اگر در دولت دوازدهم رقبای اصلی آقای روحانی، دولت را به دست گیرند، بهانه کافی به دشمنان اصلی کشورمان خواهد داد تا ائتلاف جدیدی را با امنیتی سازی مجدد کشورمان در سطح بین‌المللی تشکیل دهند… اگر روحانی رأی نیاورد، دولتی همچون دولت‌های نهم و دهم روی کار خواهد آمد که زمینه‌های رشد فسادهای گسترده و بی‌سابقه اقتصادی را در مقیاس‌های خانمان‌برانداز فراهم می‌سازد که هزینه‌های آن به صورت رشد تورم، رکود گسترده و عمیق، فقر و نابرابری متجلی خواهد شد.

دومین نکته آنکه آقای راهداری مدعی شده است که در انتخابات سال 96 به‌خاطر محروم بودن از کاندیدای ایده‌آل مجبور به حمایت از روحانی شده‌اند.

این ادعایی است که اصلاح‌طلبان و حامیان روحانی هرگاه نوبت پاسخگویی و مسئولت پذیری شان در قبال عملکرد دولت فرا می‌رسد، مطرح می‌کنند. شاید آقای راهداری فراموش کرده باشد، اما تاریخ گواهی می‌دهد که در سال 96 از سران اصلاحات گرفته تا بدنه کف جامعه‌شان رای به روحانی را تکرار می‌کردند.

آقای راهداری در بخش دیگری از متن خود اظهار کرده است: در نقد مملکت‌داری باید توجه کرد که تقسیم قدرت در یک نظام چگونه است؟ کانون قدرت تصمیم‌گیری کجاست؟ سهم و اندازه دولت چقدر است؟ با توجه به اینها، از کجا می‌دانید اگر دولتی دیگر متصدی می‌شد، وضعیت بهتر می‌بود؟

از یک استاد دانشگاه بعید است که ادعا کند رئیس قوه مجریه قدرتی در ندارد و عامل مشکلات امروز را به جایی غیر از کابینه دولت حواله دهد. جدای از این اگر ایشان و هم‌فکرانش معتقدند که دولت در تصمیم گیری های نظام نقشی ندارد، نامه حمایتی‌شان از روحانی که او را نجات دهنده مردم و کشور می‌دانستند از چه روی بوده است؟ به نظر می‌رسد آقای راهداری با طرح این ادعا که قبلاً هم از سوی اصلاح‌طلبان مطرح می‌شد، به دنبال این است که ناکار آمدی دولت تدبیر را به گردن سایرین بیاندازد.

این استاد دانشگاه در بخش دیگری از یادداشت خود، مشکلات اقتصادی کشور را ناشی از تقابل با غرب دانسته و نوشته است: ما از میان سه شاخص تصمیم‌گیری در روابط بین‌الملل، به فرمایش مقام معظم رهبری: «حکمت، مصلحت و عزت»؛ بیش از اینکه انتخاب حکیمانه را معیار قرار دهیم یا مصلحت‌اندیشی داشته باشیم، روی عزت‌مداری کار و تأکید کرده‌‌ایم، پس باید هزینه آن را نیز بپردازیم….ما در شرایط جنگی هستیم و باید قضاوت مبتنی بر آن داشته باشیم. ما درباره مقابله با تحریم‌ها و مبارزه با دسیسه‌های آمریکا محدودیت‌هایی داریم و هزینه‌های زیادی کرده‌ایم و فرصت‌های زیادی را از دست داده‌ایم. در این شرایط متولیان و هم‌فکرانش چه انتظاری از دولت دارند؟

آقای راهداری در حالی عامل اصلی مشکلات اقتصادی کشور را تحریم‌های آمریکا و عوامل خارجی می‌داند که در ششم خرداد سال 92 و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، حسن روحانی رئیس جمهور مورد حمایت ایشان گفته بود: «ریشه همه مشکلات به مدیریت و کارآمدی دولت بازمی‌گردد.»

اگرچه اکنون ایشان برای سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی و بی‌تدبیری دولت، عوامل خارجی را ریشه عمده مشکلات می‌دانند، اما اظهارات روحانی در روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، نقض کننده نظرات او است. هفت خرداد سال 92، حسن روحانی در برنامه دیدگاه شبکه یک سیما، گفته بود: «مشکل کجاست؟ عدم مشورت، بی‌ثباتی در مدیریت و خودشیفتگی مشکل دولت گذشته بود؛ مردم مدیریت کارآمد، ثبات، آرامش، قدرت آینده‌نگری را می‌خواهند. دولت تدبیر و امید قادر است مشکلات را حل‌ و فصل کند.»

استاد دانشگاه پیام نور در ادامه یادداشتش سعی کرده است که با ربط دادن مشکلات اقتصادی امروز کشور به ارزش های انقلاب اسلامی، در واقع روحیه استکبار ستیزی جمهوری اسلامی را مقصر وضع موجود بداند: آیا تأمین رفاه مردم ما در الویت این نظام بوده یا ارزش‌های دیگری مد نظر اجزای قدرت در نظام بوده است؟ آیا دسترسی به آن‌ ارزش‌ها نباید مد نظر باشد؟ در هزینه و فایده اجتماعی باید به همه اهداف توجه کرد؛ نمی‌شود خواهان مبارزه با استکبار بود و بخواهیم سلطه جهانی را سربه‌زیر کنیم و هم‌زمان رشد اقتصادی بالا نیز داشته باشیم.

در اینکه تحریم‌های آمریکا در اقتصاد کشور اثرات منفی داشته است، شکی نیست. اما خوب است آقای راهداری به این سوال پاسخ دهند که آیا مشکلات امروز کشور معلول تفکر استکبار ستیزی جمهوری اسلامی است، یا ریشه در تفکری دارد که آمریکا را کدخدا می‌داند و به قدری آمریکا دوست است که دستاوردهای یک ملت را به پای امضای جان کری ذبح می‌کند؟

آقای راهداری باید متوجه باشند که این روزها مردم مقصر اصلی وضع موجود را کسانی می‌دانند که حتی آب خوردن مردم را هم به برجام گره زده بودند و اکنون که دیگر برجامی باقی نمانده، پای ارزشهای انقلاب اسلامی را به میان می‌کشند.

گویا از نظر آقای راهداری و همفکران ایشان، مشکل نه بی کفایتی دولت است و نه بی تدبیری حسن روحانی، بلکه مشکل از همه چیز هست غیر از آن‌ها و کسانی که روزگاری مردم را به انتخاب دولت تدبیر فرا می‌خواندند. وگرنه شاهد این حجم از تلاش برای فرار از پاسخگویی نبودیم.

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

روحانی ۲۰ دقیقه هم برای رتبه‌بندی معلمان وقت نگذاشت

سید محمد بطحائی وزیر اسبق آموزش و پرورش

چرا روحانی نتوانست هواپیما وارد کند؟

عدم موفقیت روحانی ،حسن کلید را به گردن دیگران انداخت

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.