سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / قلعه خانواده / تجربیات موفق / خاطره همسر امام رحمت الله علیه

خاطره همسر امام رحمت الله علیه

 

پنجاه و چهار سال زندگی با رودروایستی

🔸خیال می‌کنید همین طوری یک مرتبه می‌گفتم بچه‌ها لباس ندارند؟ نه! واقعاً یک ماه فکر می‌کردم، سختم بود که هنوز هم سختم است، سعی می‌کردم به آرامی بگویم بچه‌ها لباس ندارند و او هم به آرامی جواب می‌داد:

پول ندارم، دیگر اصرار فایده نداشت. من هم اهل اصرار نبودم می‌رفتم از گوشه و کنار چیزی تهیه می‌کردم یا مثلاً گوشه قبای مندرس خودش را و یا پیراهن کهنه خودم و یا لباس کهنه بچه‌های بزرگ‌تر را از هر کدام که امکان داشت لباس بچه کوچک‌تر می‌کردم و چون خیاطی بلد بودم دوخت و دوزش برایم سخت نبود…

🔹یادم هست یک هفته فکر کردم که بگویم کفش ندارم، باز نتوانستم. با خودم گفتم زن! نداشته باشی بهتر است یا اینکه بگویی در حالی که می‌دانی ندارد و جواب هم روشن است، دیدم نداشته باشم بهتر است و منصرف شدم. هنوز هم که پنجاه و چهار سال است از زندگی مشترکمان می‌گذرد و او امام است شخصیتم اجازه نمی‌دهد از او چیزی بخواهم. (زندگینامه بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) ص ‭‭‭‭‭‭‭‭(111-112

🔹🔹🔹
Bonyadtarikhbook-ir
🔸🔸🔸

@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخ ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

محکوم امنیتی با لباس تروریست‌های پژاک در دانشگاه تهران چه می‌کند؟!

لیلا حسین‌زاده محکوم امنیتی به ظاهر دفاع از پایان‌نامه‌ای در دانشگاه تهران

در محضر قرآن _سوره مجادله (شب پنجم محرم)

السلام علی الحسین

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.