مهدویان با هدف به تصویر کشیدن مظلومیت مردم کرد ایران، درخت گردو را ساخته، خود او مظلومیت ملت ایران در هشت سال جنگ تحمیلی را به پای خوشآمد خارجیها، ذبح کرده است.
: هفتم تیر ماه ۱۳۶۶، حوالی ساعت چهار بعد از ظهر، «سردشت» و روستاهای اطرافش مورد بمبباران شیمیایی قرار گرفت.
گرچه از سال ۱۳۵۹ شهر مرزی سردشت بارها تحت حمله هوایی بعثیها قرار گرفته بود. اما هفتم تیر ۶۶ نخستین باری بود که مردم غیر نظامی، طعم تلخ گاز خردل را میچشیدند.
شاید کمتر کسی باشد که نداند گاز خردل نوعی ماده شیمیایی است که تأثیر مخرب و بلند مدتی در یک محیط بر جای میگذارد و کسانی که استنشاقش میکنند، چارهای جز ادامه زندگی با عوارض ناگوار این گاز را ندارند.
صدام با بمبباران شیمیایی سردشت، جنایت بزرگی را علیه مردم ایران مرتکب شد، اما جنایت بزرگتر و هولناکتر را کشورهایی که سلاحهای شیمیایی را برای صدام فراهم میکردند مرتکب شدند. کشورهایی که در سالهای بعد از اتفاق نیزمانع از شنیده شدن خسخس نفسهای مردم سردشت شدند.
سی و هشتمین جشنوراه فیلم فجر به روزهای پایانیاش رسیده و «درخت گردو»ی مهدویان، بهخاطر روایت قابل قبولش از بمبباران شیمیایی سردشت، جزو شش فیلم برتر جشنواره از نگاه مردم قرار گرفته است.
گرچه مهدویان توانسته است که با خلق صحنههایی دردناک و اشکآور، احساسات مردم را نسبت به مظلومیت مردم سردشت برانگیزد، اما یک جای کارش در روایت ماجرا، لنگ میزند.
«درخت گردو» زندگیِ با نشاطِ پیش و زندگیِ همراه با رنجِ پس از بمبباران را به تصویر میکشد، از تلاشهای یک پدر برای زنده ماندن فرزندان جانبازش میگوید و در پایان هم اشارهای به دادگاه لاهه میکند و تمام. بدون اینکه نامی از مقصرین جنایتی که علیه مردم ایران صورت گرفت، حرفی برای گفتن داشته باشد. نه اینکه نتواند، مهدویان از روی غرض ترجیح میدهد که اشارهای به همدستان صدام در جنایت هفتم تیر ۶۶ نکند.
روایت ناقص مهدویان از جنایتی که بر مردم گذشت،
ما را بر آن داشت تا در گزارشی، اشاره مختصری به فروشندگان سلاحهای شیمیایی به صدام داشته باشد.
شاید کمتر کسی باشد که نداند کشورهای هلند، آلمان، سوئد، اسپانیا، ژاپن و فرانسه از طریق ۴۴۵شرکت خود، در تجهیز ارتش صدام به سلاحهای شیمیایی نقش عمده ای را ایفا کردهاند.
شرکت های «فنوک»، «نک»، «اوزاکاو» و «ایدا» در ژاپن از جمله شرکتهای تجهیز کننده صدام بودند.
در کشور هلند نیز که قهرمان فیلم مهدویان با حضور در دادگاه لاههاش، بمبباران سردشت را روایت کرده و هیچ اشارهای به مقصرین حادثه نمیکند، شرکتهای «مل کمی»، و چندین شرکت دیگر در برنامه تسلیحاتی شیمیایی و لجستیک نظامی و ساخت آزمایشگاهی نظامی وزارت جنگ صدام نقش عمده ای داشتند.
شرکت «مل کمی» از سال ۱۹۶۹ با عراق روابط تجاری داشت و به گفته « آباوزند کمپ» از مدیران ارشد این شرکت، تنها در سال ۱۹۸۴ معادل ده میلیون دلار مواد شیمیایی را به عراق صادر کرد.
در کشور سوئد شرکت «ساب۔اسکانیا» در برنامه موشکی و شرکت «ا.بی.بی» در زمینه تسلیحات هسته ای، صدام را یاری کرده اند.
در اسپانیا شرکت «تربلام» در برنامه تسلیحات شیمیایی، شرکت «اسپانین: دونابات» در زمینه برنامه های موشکی و شرکت «زایر» در زمینه برنامه هسته ای رژیم صدام را تأمین کرده اند. شرکت اسپانیایی «آلاوساس یاکس پال» نیز برای ماشههای الکترونیکی مخصوص انفجار بمب، ساخت فیوزها را به عهده داشته است.
در بلژیک، شرکتهای «کرافت مرکانتایل» و «پترولیوم فیلیپس»، در زمینه تسلیحات شیمیایی با صدام همکاری داشتند.
در فرانسه نیز شرکت «پروتکت اس. آ» در زمینه تسلیحات شیمیایی صدام را تأمین میکردند.
اینها مشتی از خروار خروار کمکهای تسلیحاتیِ اروپاییها به صدام، برای قتل عام مردم ایران بود و خود این کشورها هم نمیتوانند کتمانش کنند و امری ثابت شده است. پس بعید است کسی چون مهدویان که دست روی موضوع بمبباران شیمیایی سردشت میگذارد، در پژوهشهای خود به این نکته پی نبرده باشد.
دلیل مسکوت ماندن نقش اروپاییها در قتل عام مردم سردشت در فیلم «درخت گردو» را میتوان در بخشی از اظهارات مهدویان در نشست خبری پس از فیلم در پردیس ملت جستوجو کرد؛ جایی که مهدویان میگوید: قطعا برنامه و هدف جدی برای نمایش بین المللی این فیلم داریم.
باید گفت که محمد حسین مهدویان ترجیح داده است که از سلاحهای شیمیایی که کشورهای اروپایی در اختیار صدام میگذاشتند،سخنی به میان نیاورد.
درست است که مهدویان با هدف به تصویر کشیدن مظلومیت مردم کرد ایران، درخت گردو را ساخته، اما باید به این نکته نیز اشاره کرده که وی با اشاره نکردن به شرکای صدام در قتل مردم ایران، مظلومیت ملت ایران در هشت سال جنگ تحمیلی را به پای برخی مصلحاندیشیها، ذبح کرده و این نکته آنقدر واضح است که او نمیتواند منکر این موضوع باشد.