در شاهنامه فردوسی خواندهایم که آرش برای تعیین مرز ایران عزیز مأمور شد تا تیری پرتاب کند و هر جا تیر فرود آمد مرز ایران همانجا بود.
آرش کمانگیر تیر را با تمام توان کشید و آن تیر تا دورترین حد ممکن رفت و رفت، تا مرز ایران در جای باشد که ایرانیان آسوده از حمله دشمنان در امنیّت باشند.
همه پرواز تیر را میدیدند ولی آنچه تیر را تا دور دسترینها میبرد “جان” آرش بود . . .
پس از فرود آمدن تیر آرش نیز بر زمین افتاد و جان شیرینش را فدای آرامش ایران کرد . . .
آرش زمانه ما سردار سلیمانی عزیز بود که با جانش مرزهای امنیّتی ایران را تا مدیترانه گسترش داد و جان شیرینش را فدای آرامش ایران کرد.
افسانه “سردار سلیمانی عزیز” را باید مادران برای فرزندان ایران تا ابد تعریف کنند
روحش شاد و یادش گرامی باد.
اللّٰهُم صل علی محمّدٍ وآل محمّد وعجل فرجهم