ابراهیم خدابنده از اعضای ارشد سازمان منافقین که از این گروه جدا شده است، در گفتوگو با تسنیم درباره فعالیتهای اخیر این گروهک در فضای مجازی و روشهای کسب درآمد آن اطلاعات جدیدی را افشا کرد.
الآن دعوا اساساً بر سر این است و آقای ظریف هم گفته بود “تمام دعوای با ما، دعوای فلسطین است”. روزی که جمهوری اسلامی حمایت از فلسطین را کنار بگذارد در آن جبهه قرار میگیرد و جزو وابستگان به غرب میشود. سازمان در این جبههبندی جای خود را مشخص کرده است. عربستان و غرب جای خود را مشخص کردهاند. یک سری هم هستند که سعی میکنند زیاد وارد این تضاد نشوند و تا این حد به خطوط قرمز آمریکا نزدیک نشوند تا بهصورت نسبی استقلال خود را حفظ کنند.
جمهوری اسلامی که همه خطوط قرمز با آمریکا را رد کرده و این هم خاصیت انقلابش است. انقلاب قطاری است که حرکت کرده و نمیتواند دندهعقب بگیرد و مجبور است جلو برود و تاکنون هم خوب پیش رفته است و تمام این هیاهوها و هوار کشیدنها و تحریمها بیشتر تبلیغات است. رجوی خودش را در قطار دشمنان ایران جای داده است، یک بار با صدام همپیمان شد که واقعاً کار خدا بود که دشمن ایران بهدست دشمن دیگر نابود شد، بعد هم سراغ آمریکا رفتند.
پیام شماره 18 مسعود رجوی درباره عراق را ببینید، طوری صحبت میکند که نتانیاهو اینگونه حرف نمیزند، انگار ایران بوده که عراق را اشغال کرده و آمریکا و داعش هیچ نقشی نداشتند و جمهوری اسلامی سرباز به آنجا فرستاده است! در واقع به عراقیها این پیام را میدهد که «ایرانیها آمدند ثروت شما را ببرند»، و به ایرانیها هم میگویند «جمهوری اسلامی پول شما را خرج عراق و سوریه میکند».
** تمام اپوزیسیون بهدنبال گرفتن سهمشان از عربستان و آمریکا هستند
در ماجرای سوریه، عراق یا فلسطین سازمان نمیتواند کمک چندانی به معارضین کند اما سیاستهای آنها را تبلیغ میکند، مثلاً پس از فتح موصل توسط داعش، یک جنجالی راه انداختند که مقاومت ملت عراق پیروز شد اما بعد که دیدند داعش آنجا است و سر میبرد عقب کشیدند. الآن هم عین همان چیزی را که عربستان و اسرائیل بگویند کپی میکنند، سیاست مستقلی از خودشان ندارند و باید برای بقا یک خودی هم نشان دهند.
مثلاً در ایران یک اعتراضاتی میشود، بلافاصله باید خودشان را بچسبانند آنجا و پول بگیرند. تمام اپوزیسیون ایران همینگونهاند؛ از رضا پهلوی تا سایرین هرگاه اعتراضاتی در ایران رخ میدهد خودشان را جلو میاندازند تا سهمشان را از عربستان و سایر کشورهای معارض ایران بگیرند.
** سند ویکیلیکس درباره منفوربودن سازمان منافقین در ایران
یک بار ویکیلیکس سندی منتشر کرد که وزارت خارجه عربستان از سفیرش در انگلستان درباره سازمان پرسیده بود. او هم در جواب نامه گفته بود «اینها بهشدت در ایران منفورند و صلاح نیست علناً با اینها کار کنیم و علناً کار کردن برای ما بد میشود». در پیام شماره 17 رجوی هم یکمقدار علیه عربستان صحبت کرده که من همان زمان گفتنم «حتماً کمکهایش قطع شده چراکه رجوی آدمی نیست که الکی به کسی لگد بزند».
تسنیم: در دوران صدام اینگونه مطرح میشد که یکپنجم درآمد نفتی عراق به رجوی میرسید، این رقم درست است یا کمتر بود؟
خدابنده: در طرح “نفت در برابر غذا”ی سازمان ملل گفته بودند عراق نفتش را صادر کند و با پولش مایحتاجی را که عراق میخواهد سازمان ملل بخرد و برگرداند، یک سهمیهای برای فروش نفت عراق کنار گذاشته بودند. سازمان در این قضیه وارد شده بود و این سهمیه را میگرفت و میفروخت و پول آن باید بهشکل دارو و غذا برمیگشت. سازمان در سوریه دفتر داشت و با وزیر بازرگانی وقت سوریه هم ارتباط داشتند. آن وزیر هم اطلاعی از ماهیت اینها نداشت و فکر میکرد تجار ایرانی هستند که در حیِّ صنعتی دمشق دفتر دارند، با اینها کار میکردند و از طریق دمشق بهصورت کالاهایی که عراق میخواست وارد میکردند.
سوریه هم با وجود اینکه با عراق روابط خوبی نداشت اما بهخاطر تحریم عراق به این کشور امتیاز میداد و معتقد بود «اینها برادران مسلمان ما هستند» و علیرغم رابطه بد دو کشور ولی در دور زدن تحریم به این کشور کمک میکردند. سازمان هم از این حسن نیت سوریه سوء استفاده میکرد و یک پولی هم به جیب میزد.
تسنیم: یک بخشی هم که نقد میگرفتند …
خدابنده: بله.
تسنیم: سازمان در خارج کشور هم سرمایهگذاری میکردند؟
خدابنده: سازمان یک سرمایهگذاری در دبی داشت، در هامبورگ سرمایهگذاری داشتند، در قاچاق فرش هم بودند، قاچاق به داخل ایران هم انجام میدادند و کاری نبود که نکرده باشند، مثلاً فرش ایران در آمریکا تحریم است و ورودش ممنوع است، فرش را قاچاق میکردند و از طریق عراق به دبی میبردند، از آنجا مدارک پاکستانی درست میکردند و بهعنوان فرش پاکستان به آمریکا وارد میکردند که قیمتش چندبرابر میشد.
** سازمان در حال ریزش نیرو و مورد تنفر حتی اپوزیسیون است
تسنیم: در تیرانا هم امکان جذب در قالب ربایش و اغفال اشخاص هنوز وجود دارد؟ نیروی انسانی سازمان اکنون در چه وضعیتی است؟
خدابنده: جذب سازمان بسیار کم است و خیلی هم مورد تنفر بخشهای دیگر اپوزیسیون هستند. هیچکس از مخالفان جمهوری اسلامی حاضر نیستند با اینها نشست و برخاست کنند. یک جلسه پمپئو در آمریکا گذاشته بود و بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی که دعوت شده بودند وقتی فهمیدند نماینده سازمان هم هست قبول نکردند شرکت کنند، یعنی در این حد مورد تنفر هستند و جذبی ندارند مگر افراد جوان کمتجربهای را بهصورت موردی جذب کنند، الآن بیشتر دافعه دارند و در حال ریزش هستند، حتی در خود آلبانی هم جداشدهها خیلی فعالیت کردند و اخیراً در چند کانال آلبانی در چند سال گذشته خیلی علیهشان صحبت کردند.
تسنیم: افرادی که در آلبانی جدا میشوند، آیا خطری هم آنها را تهدید میکند؟
خدابنده: بله؛ دچار آذیت و آزار و حتی ضربوشتم میشوند، اتفاقاً پلیس آلبانی هم طرف سازمان است.
تسنیم: تهدید جانی چطور؟
خدابنده: بله! شخصی بهنام مالک شراعی را حذف فیزیکی کردند و جسدش در رودخانه پیدا شد و گفتند «در حال شنا بوده که غرق شده»، در حالی که خودش نجات غریق و بچه شط بود، جسدش را هم نگذاشتند کالبدشکافی شود. غواصها رفتند گشتند جسد را پیدا نکردند، چند روز بعد گفتند «جسدش پیدا شد»، و معلوم نبود چهزمانی وی را به آب انداخته بودند.
** مسعود رجوی زنده است اما مرده و زندهاش فرقی ندارد
تسنیم: درباره وضعیت فعلی رجوی میخواستیم بپرسیم؛ در 15، 16 سال گذشته خبری از رجوی نیست و اخیراً هم تصویری منتشر شد که عکس مسعود کنار سایر کشتهشدگان سازمان در کمپ آلبانی قرار داده شده است، شما اطلاعی از سرنوشت وی و سناریوی سازمان در مخفی نگهداشتن مسعود دارید؟
خدابنده: مسعود رجوی بهاحتمال زیاد زنده است ولی فرقی بین مرده و زنده وی نیست چون از نظر غربیها که میخواهند از این سازمان استفاده کنند مسعود رجوی مهره سوخته است و کارآیی خود را از دست داده بنابراین این تصور وجود ندارد که مسعود رجوی بهخواست و اراده خودش ظاهر نمیشود بلکه به وی گفتند که «شما بازنشسته شوید، و کارت تمام شده است». سازمان یک سابقهای دارد که در زمان شاه ترورهایی از جمله کشتن مستشاران آمریکایی را انجام داده، در ایران نیز با دشمن متجاوز همکاری کرده و سازمان میخواهد این سوابق را با مسعود رجوی کنار بگزارد و با چهره مریم بگوید دیگر کاری با تروریسم ندارد، اسلحه را کنار گذاشته و با کمک عربستان خط عبور از مسعود را پیگیری میکند.
از طرفی تشکیلات سازمان قوامش بهروی کاریزمای رجوی استوار است و اینجا دچار یک پارادوکس است که اگر رجوی را کنار بگذارد یعنی عمود خیمهاش را کشیده و تشکیلاتی وجود ندارد. سازمان ایدئولوژی منطق ندارد و هیچکس در سازمان نمیتواند یک ربع درباره ایدئولوژی آن صحبت کند و فقط میگوید «مسعود، مریم و…». این سازمان بهروی کاریزمای مسعود شکل گرفت یعنی اینها رابطه عمیق عاطفی با مسعود برقرار کردند. اگر مسعود را کنار بگذارند نمیتوانند ادامه حیات دهند لذا مسعود هم باید باشد و هم نباید باشد.
مسعود پیام میدهد اما هیچکدام از پیامها به زبانهای دیگر ترجمه نمیشود. آنجا که میخواهند فعالیت کنند مریم طرف حساب است و به وی اجازه نمیدهند وارد شود، مثلاً اگر رجوی اختیار داشت ظاهر شود آن زمانی بود که از لیست تروریستی آمریکا بیرون آمد پس معلوم میشود خانه ماندن بیبی از بیچادری است!
بیحکمت هم نبود که ترکی فیصل در میتینگ سازمان گفت “مرحوم مسعود رجوی”! و در واقع همانجا خاکش کرد و حتی دفتر وی نیز صحبت او را تصحیح نکرد، سازمان هم تنها یک بیانیه داد که ترکی فیصل از باب احترام گفته است مرحوم!
الآن سازمان یک فرقهای است که جذب ندارد و دفع دارد و منتظر است کسی نانی جلویش بیندازد و مزدوری کند و تنها کاری که میتواند بکند این است که در شبکههای اجتماعی مزاحمت ایجاد کند و عدهای را اغفال کند و به دام بیندازد.