دبیرکل حزب نواندیشان ایران معتقد است که نظام حزبی مفاید و مضراتی دارد؛ حزب در واقع رابط میان حاکمیت و مردم است که هم میتواند نیازهای مردم را واقعی و هم حقوق آنها را پیگیری کند اما آفاتی هم دارد که یکی از آنها انحصار قدرت در گروههای خاص است.
از سوی دیگر مخالفان تحزبگرایی معتقدند که نظام حزبی در واقع گونهای مدرن شده از قبیلهگرایی مرسوم در حکومتهای قرون وسطایی است و در نهایت مانع شکوفایی ظرفیتها و استعداد قشر عظیمی از عامه مردم میشود. همین مسئله ما را بر آن داشت تا به بررسی معایب و مزایای نظام حزبی بپردازیم. نظامی که با توجه به برخی نارساییها در مدیریت اجرایی کشور، گویا برای عدهای قطعی شده است که راهحل نواقص موجود است.
ابراهیم فیاض استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران و از مخالفان نظام حزبی، اولین کارشناسی بود که به سراغ او رفتیم تا دلایل خود برای مخالفت با تحزبگرایی در کشور را بیان کند. به اعقاد فیاض، انقلاب اسلامی بنیانگذار شیوه جدیدی در کشورداری به نام دموکراسی مشارکتی است. وی البته تصریح میکند که سنتگرایی حاکم بر مسئولان جمهوری اسلامی مانع پیادهسازی درست دموکراسی مشارکتی در کشور شده است.
امیر محبیان تحلیلگر مسائل سیاسی و دبیرکل حزب نواندیشان ایران، دومین چهرهای است که برای بررسی معایب و مزایای نظام حزبی به سراغش رفتیم. محبیان همچنین از روزنامهنگاران باسابقه کشور و دارای مدرک دکترای فلسفه محض است و هماکنون به عنوان استاد یار و مدرس فلسفه غرب در دانشکده ادبیات دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی فعالیت میکند.
در ادامه مشروح گفتوگو با امیر محبیان از منظرتان میگذرد:
*نظام حزبی مفهومی نسبی دارد
تسنیم: آقای محبیان، با تشکر از فرصتی که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار دادید، در کشور ما به ویژه نزدیک انتخابات، بحثها در ارتباط با معایب و مزایای نظام حزبی بالا میگیرد. گروهی که طرفدار پیادهسازی نظام حزبی هستند، معتقدند اگر نظام حزبی در کشور حاکم شود، مسئولیت پذیری و کارآمدی در سیستم اداره کشور ارتقا پیدا کرده و مشکلات مدیریتی که امروز تبدیل به چالشی بزرگ برای کشور شده، برطرف میشود. نظر شما در ارتباط با این گزاره چیست؟
محبیان: برای شروع بحث باید ابتدا به این سوال پاسخ دهیم که وقتی از نظام حزبی صحبت میکنیم، دقیقا منظورمان چیست؟ ما میدانیم کشورهای مختلفی در دنیا وجود دارند که احزاب در آنجا فعال هستند. در ارتباط با فعالیت احزاب باید به این نکته توجه کرد که نظام حزبی مفهوم نسبی دارد. برخی کشورها هم اکنون با محوریت دو حزب فراگیر اداره میشوند، برخی دارای چند حزب قدرتمند و نقشآفرین هستند و برخی دیگر از کشورها نیز هستند که در گذشته نظام حزبی در آنجا حاکم بوده ولی هماکنون به شکل دیگری اداره میشوند. برخی کشورها بویژه نظامات کمونیستی نیز هستند که حزبی واحد در آنجا حکمرانی میکند، بنابراین نظام حزبی مفهوم نسبی دارد.
روشهای مختلفی برای ساماندهی فعالیت احزاب در کشورها وجود دارد ولی تعریف عرفی آن این است که احزاب حد واسط توده مردم و حاکمیت هستند و به یک مفهوم یک NGO در حوزه سیاسی به حساب میآیند. یعنی در واقع احزاب، تودههای مردم که به صورت متفرق هستند را بر اساس آرمانها، ایدهآلها و خواستهها مشخصی منسجم میکنند و از آنجا که احزاب اقتضائات حاکمیت را میشناسند، لذا خواستههای مردم را بر اساس همین اقتضائات تنظیم میکنند. در عین حال این توانایی را دارند که خواستههای مردم را به شکل معقول و قابل طرح در سطح حاکمیت مطرح کنند. و تودههای مردم را که در درون خود گردآوری کردهاند آموزش داده و پس از آن، آنها را روانه عرصه سیاستورزی در کشور کنند. ضمن اینکه این تودهها در قالب احزاب در ابراز نظرات سیاسی شرکت میکنند، بخشهای از آنها نیز از طریق نردبان قدرت و به شکل سلسله مراتب به دایره قدرت در حاکمیت وارد میشوند.
در واقع احزاب سیاسی کلوپهایی هستند که ضمن اینکه مردم در این کلوپها نظرات خود را مطرح و با یکدیگر به اشتراک میگذارند، این فرصت را دارند که به عنوان ابزار قدرت از آن بهره گرفته و حاکمان را مطیع خواست خود کنند یا در رفتارهای حاکمیتی تغییرات مدنظر خود را اعمال کنند.
پیادهسازی این رویه برای حاکمیت خوب است. چرا که زمانی که احزاب به عنوان سخنگو، خواستههای حاکمیت را به شکل مطلوب برای مردم بیان میکنند، سوءتفاهماتی که ممکن است در ارتباط مستقیم مردم با دستگاههای حاکمیتی پیش بیاید، به حداقل میرسد. از سوی دیگر مانع سوءاستفاده افرادی میشود که خود را سخنگوی نظرات مردم معرفی میکنند ولی هیچگاه بیانگر نیازهای اساسی مردم نیستند. بنابراین حزب میتواند هم کار آموزش را بر عهده بگیرد و هم رابطی باشد میان مردم و حکمرانان و از طرف دیگر حاکمان نیز میتوانند از طریق حزب خواستههای معقول مردم را فهمیده و با آنها تعاملی مناسب داشته باشند.
**نظام حزبی موجب ایجاد انحصار در قدرت میشود
تسنیم: شما درباره برخی محاسن نظام حزبی صحبت کردید؛ اگر بخواهید درباره معایب آن نیز صحبت کنید، چه مواردی را ذکر میکنید؟
محبیان: یکی از معایب نظام حزبی ایجاد نوعی انحصار در قدرت است. به طور مثال در آمریکا ظاهرا نظامی چند حزبی وجود دارد اما در عمل دو حزب بیشتر قدرت را بین خودشان نمیگردانند و جریانات دیگری که مستقلتر هستند معمولا خارج از دایره قدرت قرار میگیرند. یکی از خطرات نظام حزبی که در کشور باید مراقب آن بود این است که حزب به جای اینکه دغدغههای عمومی را مطرح کند، تبدیل به کانونی برای کسب قدرت شود. در واقع احزاب وارد بازاری میشوند که در آن تقسیم منافع صورت میگیرد بدون اینکه مردم نقشی داشته باشند. به همین منظور وقتی حزبی تشکیل میشود منابع مالی این حزب باید کاملا مشخص باشد. عدم شفافیت در منابع مالی نقطه آغاز فساد است.
به هر حال یک حزب باید هزینههای مالی خود را از یک منبع تامین کند. یا باید نظام حاکمیتی اعلام کند که چون میخواهد کشور را با محوریت احزاب اداره کند، پس لاجرم هزینه تبدیل احزاب به دانشگاه سیاسی برای افزایش سواد سیاسی مردم را بر عهده بگیرد و از این راه رابطه حکمرانی با مردم را تسهیل کند که از این دست اقدامات در جوامعی مانند ایران که هنوز احزاب به درستی در آن شکل نگرفته لازم است. یا اینکه احزاب باید به جریانات پول و قدرت وابسته شوند. برای اینکه حزبی بتواند هزینههای جاری خود را مرتفع کند، حداقل باید دارای چند هزار عضو فعال باشد که ماهانه حق عضویتی ثابت پرداخت میکنند. اگر چنین چیزی نباشد و حزب به آن مرحله نرسیده باشد باید از یک سری رانتها برخوردار باشد، یعنی بر اساس قدرت نفوذی که دارد، مجوزهایی را دریافت کرده و این مجوزها را در بازار بفروشد و با پول بدست آمده حزب خود را اداره میکند.
در صورت پیاده سازی چنین سازوکاری، مبنای حرکت احزاب با فساد عجین میشود. بنابراین هرچقدر هم که نظام حزبی در کشور پا بگیرد ولی شیوه اداره آن از جنبه تامین منابع مالی مشخص نباشد، امکان رشد فساد در قالب فعالیتهای حزبی فراهم میشود. طبعا در چنین فضایی، اگر حزبی بخواهد سالم عمل کرده و آلوده به رویههای فسادزا نشود، دچار مشکلات بسیار جدی شده و اصلا نمیتواند کار خود را شروع کند.