بیانات در دیدار جمعی از رأی اولیها و خانوادههای شهدا/در آستانه برگزاری انتخابات یازدهم اسفند ۱۴۰۲
بسم الله الرّحمن الرّحیم و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید جوانان عزیز، برادران عزیز، خواهران عزیز و بخصوص خانوادههای معظّم شهیدان که در جلسه حضور دارند؛ به همهی شما خوشامد عرض میکنم. جلسه، در واقع، جلسهی جوان است، محلّ حضور دلهای پاک و زلال جوانها است.
حرف اوّل من، عرض اوّل من، این است که شما جوانها از فرصت صفای روح جوانیتان استفاده کنید و در این ایّام مبارک ماه شعبان و پس از آن، ماه رمضان، خودتان را به خدای متعال نزدیکتر کنید، با خدا اُنس بگیرید، از خدا بخواهید، به خدا توکّل کنید. از ماه شعبان روزهای کوتاهی باقی مانده است، اکثر ماه شعبان گذشت.
ماه دعا، ماه مناجات، ماه استغفار؛ شعبان یک چنین ماهی است. در همین چند روزی که باقی مانده است، توصیهی جدّی من به شما جوانان عزیز ــ چه پسرها و چه دخترها ــ این است که از دعا و استغفار و صلوات غفلت نکنید. «دعا» اُنس شما را با خالق هستی افزایش میدهد، ارتباط شما را با خداوند متعال تقویت میکند؛ دعا و مناجات اینجور است.
وقتی ما «استغفار» میکنیم، در واقع، استغفار به معنای این است که راه برگشت از خطا را انتخاب میکنیم. ما همه اشتباهاتی داریم، خطاهایی داریم، گناهانی داریم؛ استغفار به معنای انتخاب راه برگشت از این خطاها و این گناهان است، که در ماه شعبان بر استغفار تکیه شده. شما میگویید «استغفر الله و اتوب الیه»؛ «اتوب الیه» یعنی برمیگردم به سمت خدا؛ با خطا و با گناه از خدا دور شدم، حالا برمیگردم به سمت خدای متعال و خدا این برگشت را قبول میکند.
در درود فرستادن و صلوات فرستادن بر محمّد و آل محمّد، در واقع، یاد و خاطرهی بهترین الگوهای انسانی را در ذهن خودمان زنده میکنیم. این بزرگواران، بهترین آحاد بشر، و برترین افرادِ مخلوق پروردگار بودند. زندگی آنها، درس آنها، گفتار آنها، کردار آنها برای ما الگو است؛ اسوه هستند. وقتی ما صلوات میفرستیم، در واقع یاد آنها را در دلمان زنده میکنیم. پس اینها مغتنم است.
این دعاهایی که وارد شده است که [به آنها] دعای مأثور میگوییم ــ [دعای] مأثور یعنی دعاهایی که از ائمّه (علیهم السّلام) وارد شده، به ما رسیده، مثل صحیفهی سجّادیّه و اغلب دعاهایی که در مفاتیح هست ــ صرف خواستن هم نیست، صرف طلب کردن و ارتباط با خدا [هم] نیست؛ از این هم بیشتر است؛ این دعاها متضمّن معارف است. مضمونهای بلند، معارف عالی اسلامی در این دعاها هست.
یک معارفی در این دعاها وجود دارد که در هیچ جای دیگر شما آنها را پیدا نمیکنید؛ در دعای امام حسین در روز عرفه، در دعاهای صحیفهی سجّادیّه، در مناجات شعبانیّه، مضامینی هست، معارفی وجود دارد که انسان در هیچ جای دیگر اینها را پیدا نمیکند. اُنس با دعاها معرفت مسلمان را و مؤمن را بالا میبرد؛ خیلی مغتنم است.
بنابراین عرض اوّل ما این شد که این فرصت نورانی بودن دلتان را ــ که دلهای شما نورانی است، باصفا است ــ مغتنم بشمارید.
فرصت ماه شعبان و ماه رمضان که حالا خواهد آمد و همهی فرصتهای دیگر را برای دعا کردن، برای استغفار کردن، برای توسّل به پروردگار و به اولیائش مغتنم بشمارید. این عرض اوّل ما به شما.
مطلب بعدی، که بنده مقیّدم این را برای شما حضّار و برای همهی ملّت ایران عرض بکنم، مسئلهی انتخابات است که البتّه دربارهی انتخابات، هم ما صحبت کردهایم، هم دیگران صحبت کردهاند، هم بحمدالله می بینم جوانها در مراکز مختلف، در دانشگاهها، در خیابانها صحبت میکنند، بحث میکنند، لکن چند کلمه هم در این زمینه من امروز عرض میکنم.
خب بحمدالله نشانهی شور و نشاط انتخاباتی در سراسر کشور، در جاهای مختلف دیده میشود. حالت میل به انتخابات و شور انتخاباتی محسوس است؛ باید خدا را شکر کنیم.
مطلوب این است که انتخابات ــ نه فقط این انتخاباتِ دو روز بعد،(۱) [بلکه] همهی انتخاباتهای کشور ــ قوی و پُرشور برگزار بشود؛ چرا؟ خب شما جوانها، اهل استدلالید؛ من واقعاً خرسندم از اینکه میبینم بعد از انقلاب جوانهای ما از لحاظ میل به استدلال و میل به تحقیق و دقّت، چندین برابر پیشرفت کردهاند.
من پیش از انقلاب هم با جوانها مأنوس بودم؛ تمام جلسات ما جلسات جوانها بود؛ جوانها را کاملاً میشناختم. بعد از انقلاب، روحیهی سؤال، تفحّص، تجسّس، تحقیق، راستیآزمایی، در بین جوانها چند برابر افزایش پیدا کرده و این خیلی خوب است؛ یعنی جوان در عین اینکه در میدانهای مختلف اهل هیجان و نشاط و شور و جوانی است، در عین حال، اهل استدلال هم هست، اهل منطق هم هست.
همین شهدای ما که غالباً مثل شماها جوان بودند ــ یعنی اغلب شهدای ما در دوران دفاع مقدّس و همچنین در دوران دفاع از حرم، در سنین دُور و بَر بیست و بیستوچند و حدّاکثر سی و اینجوری بودند ــ با هیجان، با احساسات، با دل پُرشور به سمت میدانهای جنگ رفتند، امّا ذهنشان کار میکرد، فکرشان کار میکرد، منطق داشتند، استدلال داشتند؛ شرح حالشان را اگر شما بخوانید، این را احساس میکنید؛ با استدلال حرکت میکردند. امروز جوانهای ما اینجوری هستند. من در این زمینه چند مطلب را عرض میکنم.
اوّلاً در یک کلمه اگر بخواهیم راجع به اهمّیّت انتخابات پُرشور و قوی عرض کنیم، باید بگوییم انتخابات قوی و پُرشور یکی از ارکان ادارهی درست کشور است ــ که من بعداً در خلال صحبت، مختصرتوضیحی [در این باره] خواهم داد ــ یکی از ارکان اصلی پیشرفت کشور است، یکی از مهمترین وسیلههای رفع موانع پیشرفت است؛ انتخابات قوی این خصوصیّات را دارد.
چون شماها ندیدهاید آن دوران را، اوّلاً این نکته را من به شما جوانها عرض بکنم که این صندوق رأی، این انتخابات، آسان به میان کشور ما و ملّت ما نیامده؛ از این حرفها نبود، از این خبرها نبود. یک مدّتی که استبدادِ مطلق بود، بعد هم که ظاهر انتخابات وجود داشت، انتخابات فقط ظاهری بود، هیچ باطنی نداشت؛ یعنی لیستها را در دربار و بعضاً حتّی در سفارتخانههای خارجی تنظیم میکردند، آن لیستها را میدادند میگفتند اینها باید نماینده بشوند! اینها حرفهایی است که خود آنها میزنند، نه اینکه ما بگوییم.
ما البتّه آنوقت میدانستیم؛ ما در دوران پیش از انقلاب خبر داشتیم که مسئلهی رأیگیری و انتخاب و مانند اینها یعنی چه، امّا بعد از انقلاب خود آنها اعتراف کردند، در کتابهایشان نوشتند. اینکه مردم با انگیزه، با شناخت، با ایمان، با توقّع، با امید بروند پای صندوق و رأی بیندازند، آسان به دست نیامده، برای این کار در این کشور خیلی مجاهدت شده.
البتّه شروع مجاهدات از بعد از مشروطه به این طرف است، لکن حرکت عمدهی مجاهدات و مبارزات، در نهضت امام بزرگوار و نهضت اسلامی است که مردم پشت سر امام قرار گرفتند و این راه را طی کردند.
از سال ۱۳۴۱ که مبارزه شروع شد تا بیستودوّم بهمن سال ۱۳۵۷ که انقلاب به پیروزی رسید و این مبارزات پیروز شد، در این ۱۶ سال در این کشور خیلی تلاش انجام گرفت، خیلی کار شد؛ زندانها رفتند، شکنجهها شدند، مجاهدات تبیینی انجام گرفت، مجاهدات بیانی انجام گرفت تا زمینهها آماده شد، از سال ۵۶ حرکت عمومی مردم آغاز شد، امام بزرگوار قدمبهقدم این نهضت را و این حرکت را رهبری کرد، هدایت کرد، درس داد، یاد داد که کجا باید حرکت کنید، چه کار باید بکنید، چه بخواهید؛ «رهبر» به معنای واقعی کلمه.
کار رهبر انقلاب، امام بزرگوار و هر کسی که این ادّعا را داشته باشد، کار دلی است، کار فکری و مغزی است؛ روی دل مردم، روی فکر مردم اثر میگذارد و امام اثر گذاشت، مردم [به صحنه] آمدند تا انقلاب پیروز شد. حالا شما اگر تاریخ انقلابها را خوانده باشید یا بخوانید ــ که البتّه جوانها متأسّفانه کم کتاب میخوانند؛ شماها بیشتر از این باید کتاب بخوانید ــ تاریخ این انقلابهای منطقهای و جهانی و مانند اینها را که ملاحظه کنید، میبینید وقتی انقلاب میشود، تا مدّتها دیکتاتوری انقلابی حاکم است؛ یعنی از مردم و آراء و مانند اینها [خبری نیست].
مثلاً فرض کنید در فرانسه در آخر قرن هجدهم، انقلاب کبیر فرانسه اتّفاق میافتد؛ خب مردم انقلاب کردند، مردم آمدند در خیابانها و مبارزه کردند امّا بعد از انقلاب یک گروه معدودی اختیار امور را به دست میگیرند، سه چهار سال آنها هستند، بعد یک گروه دیگر میآیند آنها را قلع و قمع میکنند، سر جایشان مینشینند، چهار پنج سال آنها هستند، بعد یک گروه دیگر میآیند اینها را قلع و قمع میکنند، حدود ده دوازده سال این وضع ادامه پیدا میکند، بعد هم یک ناپلئونی پیدا میشود، میآید همهی اینها را به هم میزند، حکومت دیکتاتوریِ مستقلّ ناپلئونی را سر پا میکند؛ [اصلاً] بحث انتخابات نیست. بدتر از آن، انقلاب شوروی [است]. حالا این دو انقلاب مهمّ تاریخِ نزدیک به ما است.
[امّا در ایران] بیستودوّم بهمن انقلاب شد، دوازدهم فروردین، یعنی حدود پنجاه روز بعد از آن، امام اعلام رأیگیری عمومی، همهپرسی عمومی کرد برای اینکه نوع نظام را مردم معیّن کنند؛ و معیّن کردند؛ یعنی [بلافاصله] مردم را آورد پای صندوق ــ اعتماد به مردم یعنی این؛ اهمّیّت صندوق انتخابات یعنی این ــ فاصله نشد.حدود یک سال از این قضیّه گذشته بود که انتخابات مجلس خبرگان برای قانون اساسی تشکیل شد؛ انتخابات شد. بعد خود قانونی را که در مجلس از آب درآمده بود به رأی گذاشتند که آن انتخابات بعدی شد؛ بعد انتخابات ریاستجمهوری شد؛ بعد انتخابات مجلس شد؛ چند انتخاب در طول یک سال.
اینها از برکات انقلاب است؛ این حرفها نبود. مردم رفتند پای صندوقهای رأی، رأی دادند؛ یک عدّه موافق، یک عدّه مخالف. در بعضی از انتخاباتها خیلی پُرشور و پُرجمعیّت، در بعضی یک خُرده کمتر امّا مردم رفتند پای صندوق.
بدانید عزیزان من! این انتخابات، وجود صندوق رأی، انتخاب شما، رأی دادن شما، دخالت شما، یک امتیازی است که آسان به دست نیامده؛ این با زحمت به دست آمده، با مبارزه به دست آمده، با فداکاریهای بزرگ به دست آمده، با حرکت عمومی ملّت به دست آمده.
خب، حالا ما چرا تأکید میکنیم به شرکت مردم؟ خب بعضیها بودند، شاید حالا هم باشند، میگویند آقا! یک انتخاباتی برگزار بشود، یک جمعی از مردم شرکت کنند، بعد هم یک حکومتی سر کار بیاید، یا یک دولتی یا یک مجلسی، کارهای خودش را انجام بدهد؛ ما معتقدیم نه، باید انتخابات، انتخاباتِ پُرشور باشد، باید پُرجمعیّت باشد؛ چرا؟ برای اینکه حضور مردم در صحنه، پای صندوق رأی نشانهی حضور ملّت در صحنههای مهمّ ادارهی کشور است؛ این برای کشور ثروت بزرگی است.
ما اگر بتوانیم به دنیا ــ حالا میگویم «دنیا» یعنی چه ــ نشان بدهیم که ملّت در صحنههای مهم و تعیینکنندهی کشور حضور دارند، کشور را نجات دادهایم، کشور را پیش بردهایم. اینکه گفتم «بتوانیم به دنیا نشان بدهیم»، به چه کسی نشان بدهیم؟
خب خیلی از مردم دنیا و ملّتهای دنیا سر و کاری با ما ندارند، برای آنها اهمّیّتی ندارد؛ امّا دولتهایی هستند، سیاستهایی در دنیا هستند که چهارچشمی مراقب مسائل ایرانند ــ مسائل ایران اسلامی و جمهوری اسلامی و این کشور عزیز ــ تا ببینند چه خبر است. آمریکا، سیاستهای غالب بر اروپا، سیاستهای صهیونیستها، سیاستهای سرمایهداران و کمپانیداران بزرگ دنیا، به دلایل گوناگون ــ که حالا جای شرحش اینجا نیست؛ خیلیاش را میدانید، خیلیاش را گفتهایم ــ متوجّه مسائل داخل ایرانند، میخواهند ببینند اینجا چه خبر است.
دیدهاند که این ملّت وقتی در صحنه حضور پیدا میکند، در صحنهی دفاع مقدّس و جنگ تحمیلی، بر صدّامی که آمریکا و شورویِ آن روز و ناتو و مرتجعین عرب و همه از او حمایت میکردند غلبه پیدا میکند و او را از خاک [خود] بیرون میکند و او را خاکنشین میکند، ذلیل میکند؛ این را دیدهاند. معجزهی حضور ملّت ایران در صحنه را دشمنان ملّت ایران دیدهاند، لذا از حضور مردم ملاحظه میکنند و حالا میخواهند ببینند آیا مردم حضور دارند یا نه؛ وقتی شما در پای صندوق حاضر میشوید، میفهمند که بله، ملّت ایران همچنان حضور خود در صحنه را حفظ کرده.
پس بنابراین، حضور مردم در صحنههای انتخابات به معنای قدرت ملّی است و این چیزی است که دشمن از آن ملاحظه میکند؛ این پشتوانهی امنیّت ملّی ما است.
قدرت ملّی پشتوانهی امنیّت ملّی است؛ اگر دشمن احساس کند شما توانایی ندارید، ملّت ایران قدرتی ندارد، امنیّتِ شما را همه نوع تهدید خواهد کرد؛ از هر نوعش؛ این قدرت ملّی پشتوانه و تضمینکنندهی امنیّت ملّی است. امنیّت ملّی همه چیز است؛ اگر امنیّت نباشد، هیچ چیزی نیست.
دشمن با قدرت ملّی ما مخالف است؛ لذا شما ملاحظه کنید امسال که سال ۱۴۰۲ بود، چون در اسفند امسال انتخابات بود، از فروردین امسال تبلیغات مخالفخوانانهی دشمنان در رادیوهایشان، تلویزیونهایشان و ایستگاههای فضای مجازیشان علیه انتخابات شروع شد، تا مردم را مأیوس کنند، بگویند آقا چه فایده دارد، چه اثری دارد، انتخابات اثر ندارد، و مانند اینها. نمیخواهند؛ قدرت ملّی ملّت ایران را برنمیتابند. پس با هر چیزی که نشانهی قدرت ملّی است، مخالفت میکنند، از جمله با انتخابات.
خب حالا در داخل هم بعضی نسبت به انتخابات بیالتفاتی میکنند. البتّه من احدی را متّهم نمیکنم امّا به همه یادآور میشوم که ما باید به انتخابات از زاویهی منافع ملّی نگاه کنیم، نه از زاویههای جناحی و گروهی؛ منافع ملّی را ملاحظه کنید.
اگر انتخابات ضعیف باشد، همه ضرر میکنند، نه اینکه یک عدّهای ضرر کنند، یک عدّهای از ضعیف بودن انتخابات سود ببرند؛ هیچ کس سود نمیبرد. هر کسی ایران را دوست دارد، هر کسی کشور خودش و ملّت خودش و امنیّت خودش را دوست دارد بداند که اگر انتخابات ضعیف برگزار بشود، هیچ کس سود نمیبرد، همه ضرر میکنند، همه ضربه میخورند؛ نه اینکه یک عدّه ضربه بخورند، یک عدّه سود کنند؛ نه. خب حالا این در مسئلهی نمایش قدرت ملّی که عرض کردیم انتخابات مظهر نشان دادن و به رخ کشیدن قدرت ملّی کشور است.
علاوهی بر این، انتخابات دستاوردهای دیگری هم دارد. یکی از دستاوردها این است که اگر انتخابات قوی بود، منتخب هم قوی خواهد بود. اگر ما مثلاً در انتخابات مجلس ــ که حالا انتخابات پیشرو انتخابات مجلس است ــ حضور قوی داشته باشیم، مجلس قوی خواهیم داشت.
انتخابات یک فرصت است، از این فرصت باید استفاده کرد؛ هم به نفع کشور است، هم دشمنان کشور را مأیوس میکند؛ امثال سیاستمداران آمریکا و سیآیاِی و صهیونیستهای خبیثِ ظالم و دیگران را که نشستهاند چهارچشمی مسائل ما را دانهدانه رصد میکنند، مأیوس میکند؛ حضور در انتخابات، دشمنان را مأیوس میکند. این مطلب اصلی ما.
یک سؤالی در مورد «اصلح» میشود. چون آن کسانی که به عنوان نامزد وارد میدان انتخابات میشوند، خب همه صالحند دیگر؛ یعنی شورای نگهبان و بقیّهی دستگاههای نظارتی روی اینها مطالعه کردهاند تشخیص دادهاند که اینها صالحند؛ بنابراین صالحند؛ امّا اصلح را شما میخواهید انتخاب کنید.
هر کسی که در تقیّد به دین، تقیّد به عمل دینی و تشرّع دینی بهتر و جلوتر باشد؛
تعصّبات جناحی را بگذارند کنار؛ در قضایای مختلف ببینند چه چیزی مناسب با منافع ملّی است و مایهی عزّت کشور و آسایش کشور و پیشرفت کشور است، آن را ترجیح بدهند در مقام تعارض منافع بین منافع شخصی و منافع جناحی و منافع ملّی؛ به نظر من اصلح این است که این را هم بایستی با مطالعه، با دقّت در حرفها، با شنیدن از افرادی که مطّلعند، آگاهند، شماها به دست بیاورید و کار سختی نیست، کار نشدنیای نیست؛ حالا تا آن مقداری که انسان توانایی دارد. حالا مثلاً بنده که بخواهم رأی بدهم، خب مثلاً فهرست تهران را میآورند، فهرست های مختلفی هست، همه را که آدم نمیشناسد؛ بعضیها را انسان میشناسد، بعضیها را از این و آن میپرسد، بعضیها را به افرادی که معرّفی کردند اطمینان میکند، مثلاً فرض کنید که یک مجموعهای را به عنوان نامزدهای مورد انتخاب انسان مینویسد اسمشان را، در صندوق میاندازد. هر مقداری که ممکن است در این زمینه بایستی دقّت کرد.
مسئلهی غزّه امروز مسئلهی اساسی دنیای اسلام است، همانطور که مکرّر عرض کردهایم.
فرهنگ غربی خودش را معرّفی کرد، خودش را عریان کرد، خودش را لو داد که چقدر فاسد است، چقدر منحرف است، چقدر ظالم است.
امیدواریم خداوند متعال نصرت کامل به اسلام و مسلمین و فلسطین و بخصوص غزّه عنایت کند، و امیدواریم انشاءالله خدای متعال برای ملّت ایران انتخابات مطلوب و مناسب و شایستهی این ملّت را مقدّر کند.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته