غزه در نور
100 در 100
رنگ روغن
ماجرای پائیز و زمستان ۱۴۰۲ در غزه، شگفتیهای فراوانی، تقریبا برای اولینبار، در وسعت زیاد، واقع شد و کماکان هم واقع میشود که چندان مسبوق به سابقه نبوده و کم نظیر و بعضا بینظیر است.
اتفاق هایی از جنس تاثیر نور الهی که گویا هر روز بیشتر از دیروز از آسمانها جاری می شود.
از “کمیت و کیفیت شکست راهبردهای رژیم صهیونیستی در عرصههای مختلف جنگ” که مصادیق اش در مقايسه با نمونه حملههای ادوار قبل، قابل مطالعه است.
تا “استقامت عجیب و تحسین برانگیز مردمی که نزدیک ۱۷ سال است در محاصره هستند.
امروز در غزه، فشارها، بهانهی انسجام بیشتر و طرح باورهائی جدید حتی در بین کودکانی شدهاست که قطعا به عقب باز نمیگردند و دیر یا زود که جنگ فعلی به اتمام برسد، آنها دیگر کودکان قبل از جنگ نخواهند شد.
تا واکنشهای با جمعیتهای قابل ملاحظه، در اقصی نقاط جهان در محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی.
واکنشهایی که منجر به اخراج از محیط کار یااخراج از تدریس یا و … شده است.
گوئی رویشهای خدائی هم در درون مردمان موسوم به جمعیت مقاومت و هم در درون سایر مردم جهان، قابل مطالعه است که چگونه، مقلب القلوب، قلبها را با نور خود متوجه مسالهای نموده که اندکی بیش از ۴۵ سال قبل، به عنوان مساله اصلی جهان اسلام، معرفی شده بود اما تا کنون، اعتنای چندانی به این مساله حیاتی نشده بود.
از کودکی با اشتیاق میخواندیم که” چراغی را که ایزد برفروزد…هر آنکس پُف کند، ريشاش بسوزد”.
اکنون به عنوان پژوهشی تبیینی_هنری، نیاز داریم تا همت کنیم و ابعاد مختلف این ماجراهای عجیب الهی را فهم و تصویر نمائیم تا در سطحی فراتر از کودکی، تقابل جبهه تاریکی با نور خدا را باور کنیم و هر کجا که هستیم، همراه شویم.