صراط عشق؛ مجله ی فرهنگی، معرفتی، ادبی، هنری مجله ی فرهنگی، معرفتی، ادبی، هنری
عده ای از رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان که مسئول پرتاب موشک به سوی دشمن صهیونیستی بودند با یک ماشین مخصوص حمل موشک عازم انجام مأموریت خود بودند
در بین راه ماشین ناگهان از کار می افتد و هر چه سعی کردند آن را به راه اندازند و روشن کنند، نتوانستند؛ این بود که مستقیماً با مرکز فرماندهی تماس گرفتند
و به آنها خبر دادند که ماشین خراب شده و روشن نمی شود و آنها در خطر قرار دارند و لذا اجرای مأموریت به این صورت امکان ندارد
در همین حال بودند که صدای مرد بزرگی از پشت سرشان شنیده می شد که خطاب به آنها می گوید سوار ماشین بشوید، و استارت بزنید ماشین صحیح و سالم است و هیچ مشکلی ندارد، بروید، و به خدا توکل کنید
یکی از رزمندگان می گوید ما هم سوار ماشین شدیم و استارت زدیم ماشین روشن شد در این لحظه به آن مرد بزرگ نگاه کردیم، او را نیافتیم، از نظرهایمان پنهان شد، اما ندانستیم او کیست
پس از این اتفاق مسیر خود را ادامه دادیم و به محل مأموریت رفته و آن را کامل به انجام رساندیم بدون این که کمترین آسیبی به ما برسد، والحمد لله رب العالمين
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
برگرفته از:
کتاب معجزات و کرامات نبرد “الوعد الصادق” تحکیم پیروزی الهی برای مقاومت اسلامی لبنان
کتاب الوعد الصادق٬
نویسنده ماجد ناصرالزبیدی
