سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / صوت / قرآن کریم / درمحضر قرآن _ ماجرای اصحاب اخدود

درمحضر قرآن _ ماجرای اصحاب اخدود

ماجرای اصحاب اخدود در آیات ۴ تا۱۰ سوره بروج ذکر شده است:

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِیمِ

وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ ﴿١﴾ وَالْیَوْمِ الْمَوْعُودِ ﴿٢﴾ وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ ﴿٣﴾ قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ ﴿٤﴾ النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ ﴿٥﴾ إِذْ هُمْ عَلَیْهَا قُعُودٌ ﴿٦﴾ وَهُمْ عَلَىٰ مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ ﴿٧﴾ وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَن یُؤْمِنُوا بِاللَّـهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ ﴿٨﴾ الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَاللَّـهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ ﴿٩﴾ إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِیقِ ﴿١٠﴾ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚ ذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْکَبِیرُ ﴿١١﴾ إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ ﴿١٢﴾ إِنَّهُ هُوَ یُبْدِئُ وَیُعِیدُ ﴿١٣﴾ وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ ﴿١٤﴾ ذُو الْعَرْشِ الْمَجِیدُ ﴿١٥﴾ فَعَّالٌ لِّمَا یُرِیدُ ﴿١٦﴾ هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْجُنُودِ ﴿١٧﴾ فِرْعَوْنَ وَثَمُودَ ﴿١٨﴾ بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی تَکْذِیبٍ ﴿١٩﴾ وَاللَّـهُ مِن وَرَائِهِم مُّحِیطٌ ﴿٢٠﴾ بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِیدٌ ﴿٢١﴾ فِی لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ ﴿٢٢﴾

سوگند به آسمان آکنده از برج، (۱) و به روز موعود، (۲) و به گواه و مورد گواهى، (۳) مرگ بر آدم‌سوزان خندق. (۴) همان آتش مایه‌دار [و انبوه]. (۵) آنگاه که آنان بالاى آن [خندق به تماشا]نشسته بودند. (۶) و خود بر آنچه بر [سر]مؤمنان مى‌آوردند، گواه بودند. (۷) و بر آنان عیبى نگرفته بودند جز اینکه به خداى ارجمند ستوده ایمان آورده بودند. (۸) همان [خدایى]که فرمانروایى آسمان‌ها و زمین از آن اوست و خدا [ست که]بر هر چیزى گواه است. (۹) کسانى که مردان و زنان مؤمن را آزار کرده و بعد توبه نکرده‌اند، ایشان راست عذاب جهنم، و ایشان راست عذاب سوزان. (۱۰) کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‌اند، براى آنان باغهایى است که از زیر [درختان]آن جوی‌ها روان است؛ این است [همان]رستگارى بزرگ. (۱۱) آرى، عقاب پروردگارت سخت سنگین است. (۱۲) هم اوست که [آفرینش را]آغاز مى‌کند و بازمى‌گرداند. (۱۳) و اوست آن آمرزنده دوستدار [مؤمنان]. (۱۴) صاحب ارجمند عرش. (۱۵) هر چه را بخواهد انجام مى‌دهد. (۱۶) آیا حدیث [آن]سپاهیان: (۱۷) فرعون و ثمود بر تو آمد؟ (۱۸) [نه]بلکه آنان که کافر شده‌اند در تکذیب‌اند؛ (۱۹) با آنکه خدا از هر سو بر ایشان محیط است. (۲۰) آرى، آن قرآنى ارجمند است، (۲۱) که در لوحى محفوظ است. (۲۲)

واژه «اخدود» به معناى گودال آتش، و جمع آن اخادید است. داستان اصحاب اخدود را غالب مفسّران ذکر کرده، و مرحوم علاّمه مجلسى در بحارالانوار، جلد 14 به صورت مفصّل به آن پرداخته، که اجمال آن به شرح زیر است:

پادشاهى به نام ذونواس در یمن حکومت مى کرد.

وى به آیین یهود گرایش پیدا کرد و یهودى شد و نام یوسف را براى خود انتخاب کرد.

سپس فرمان داد که همه مردم باید یهودى شوند. به وى خبر دادند که در شمال جزیرة العرب در شهر نجران عدّه اى مسیحى هستند که حاضر نیستند دست از آیین خود بردارند.

گفت: «باید به آن جا رفته، آنها را ادب کنیم». بدین منظور به همراه لشکر انبوهى به نجران رفت گودال هاى متعدّدى حفر کرد که طول هر کدام 40 و عرض آن 20 ذراع بود سپس آتش بسیار شعله ورى در درون گودال ها تهیّه کرد; آتش سوزانى که شعله هاى آن به سمت آسمان مى رفت! آن گاه مؤمنان به حضرت مسیح (علیه السلام) را در اطراف گودال ها جمع کرد.

آنها که دست از آیین خود برداشته و یهودى مى شدند را رها مى کرد، و کسانى که استقامت کرده و دست از آیین مسیح برنمى داشتند را روانه گودال هاى آتش مى کرد. عدّه زیادى مقاومت کرده و طعمه آتش شدند.

قرآن مجید خطاب به مسلمانانى که گرفتار آزار، اذیّت و شکنجه هاى مشرکان قریش بودند فرمود: هر چند شما هم شکنجه مى شوید ولى شما را آتش نمى زنند; بنابراین، با یادآورى این گونه مقاومت ها، شما هم مقاومت کنید. که سرانجام خداوند انتقام شما را از مشرکان خواهد گرفت، همان گونه که انتقام مؤمنان به مسیح(علیه السلام) ـ را به شرحى که خواهد آمد ـ از ذونواس گرفت.

در ضمن توجّه به این نکته جالب است که صهیونیست هاى غاصب که با تبلیغات گسترده جهانى مظلوم نمایى کرده، و در این راه از داستان مشکوک کوره هاى آدم سوزى هیتلر بهره بردارى مى کنند، خودشان اوّلین کسانى بودند که کوره ها و گودال هاى آتشین را در زمان ذونواس یهودى ساخته، و عدّه زیادى از مسیحیان را در آن سوزاندند!

خداوند متعال قبل از بیان داستان اصحاب اخدود سه بار به این شرح سوگند یاد کرده است. توجّه فرمایید: سوگند به آسمان، سوگند به روز موعود و سوگند به شاهد و مشهود.

سؤال: مگر مردم حرف خداوند را باور ندارند که براى بیان سرگذشت اصحاب اخدود سه بار سوگند یاد کرده است؟

جواب: هر چند مردم مفاهیم و مضامین آیات و آن سخنان خداوند را قبول دارند، ولى خداوند به دو علّت در برخى موارد سوگند یاد کرده است:

1. براى تأکید مطلبى که قصد بیان آن را دارد. مثلاً در سوره شمس یازده بار قسم یاد شده تا اهمیّت فوق العاده خودسازى و جهاد با نفس روشن شود. در این جا هم سه بار سوگند یاد کرده، تا اهمیّت داستان یاران گودال هاى آتشین براى مخاطب روشن گردد.

2. براى این که فکر مردم را متوجّه امور مهمّى که به آن سوگند مى خورد کند «خورشید»، «ماه»، «ستارگان»، «شب و روز»، «جان پیامبر» و حتّى «میوه هایى» که به آن سوگند یاد شده امور مهمّى هستند که باید ذهن و فکر مردم متوجّه آنها گشته و درباره آنها بیندیشند و لذا خداوند به آنها قسم خورده است.(1)

اینک به شرح و تفسیر سوگندهاى سه گانه توجّه فرمایید:

1. «(وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ); سوگند به آسمان که داراى برج هاى بسیار است».(2)

«بروج» جمع «برج» است و براى برج دو تفسیر ذکر شده است:

الف) برخى معتقدند برج به معناى ستاره است: «قسم به آسمان پر از ستاره»; جهان هستى بسیار گسترده و پهناور است; ما و کره خاکى ما قطعه کوچکى از این اقیانوس پهناور هستیم که اگر به عظمت خیره کننده جهان هستى از یک سو، و کوچکى و ناتوانى خود از سوى دیگر فکر کنیم هرگز مغرور و ناسپاس نخواهیم شد. یک جنگل بسیار بزرگ را در نظر بگیرید که هزاران هزاران درخت دارد و هر درختى هزاران برگ. کره زمین ما همچون یک برگ از یکى از شاخه هاى یکى از درختان آن جنگل پهناور است. خلاصه این که برج به عقیده برخى از مفسّران به معناى ستاره است وخداوند در این آیه به آسمان پرستاره سوگند یاد کرده است.

ب) برخى دیگر از مفسّران معتقدند: برج در این آیه شریفه به معناى صورت فلکى که جمع آن بروج به معناى صورت هاى فلکى است. توضیح این که ستارگان ثوابت که دور هم جمع مى شوند، اشکال و صورت هاى مختلفى تشکیل مى دهند. گاه به صورت شیر هستند، لذا هنگامى که خورشید مقابل این ستارگان قرار مى گیرد مى گویند خورشید در مقابل برج اسد است. و گاه به شکل خوشه گندمند، لذا هنگامى که خورشید مقابل این دسته از ستارگان قرار گیرد گفته مى شود خورشید در مقابل برج سنبله است.

و گاه به شکل ماهى هستند، بدین جهت زمانى که خورشید مقابل آنها قرار مى گیرد مى گویند خورشید در برج حوت است. این اجرام آسمانى دوازده عدد هستند و دوازده برج را تشکیل مى دهند. خلاصه این که طبق تفسیر، خداوند به آسمان و برجهاى دوازده گانه آن، که همان صورت هاى فلکى هستند، قسم خورده است.

2. «(وَالْیَوْمِ الْمَوْعُودِ); و سوگند به آن روز موعود».(3) دومین قسم، سوگند به روز قیامت است. روزى که به حساب همه رسیدگى خواهد شد. روزى که نامه اعمال مردم به آنها تحویل داده مى شود. روزى که نیکوکاران با دریافت کارنامه قبولى خود به آن مباهات کرده، و آن را به همگان نشان مى دهند، و بدکاران شرمنده و غمگین گشته، و آن را از دیگر پنهان کرده، و آرزو مى کنند که اى کاش نامه اعمالشان به آنها داده نمى شد.

3. «(وَشَاهِد وَمَشْهُود); و سوگند به شاهد و مشهود )= پیامبر و اعمال امّت(».(4)

آن گونه که در تفسیر المیزان(5) آمده مفسّران حدود سى تفسیر براى «شاهد» و «مشهود» ذکر کرده اند، که به دو مورد آن ـ که مهمتر است ـ اشاره مى کنیم:

الف) شاهد به معناى گواهان اعمال; دست، پا، زبان، چشم، گوش، پوست بدن، فرشتگان کاتب اعمال، زمینى که بر روى آن اطاعت و معصیت خدا مى شود، و حتّى زمانى که در آن گناه و ثواب صورت مى گیرد، همگى شاهد و گواهان اعمال ما هستند. و «مشهود»، اعمال انسان هاست.

ب) شاهد پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) است. همان گونه که خداوند متعال خطاب به پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) فرمود: «(یَا أَیُّهَا النَّبِىُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِیراً); اى پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و بیم کننده».(6)

بنابراین یکى از القاب پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) «شاهد» است. و منظور از مشهود اعمال ماست. یعنى پیامبر(صلى الله علیه وآله) گواه اعمال ما در روز قیامت است.

قرآن مى فرماید: «از هر امّتى در روز قیامت گواهى مى آوریم و پیامبر اسلام گواه گواهان است».(7)

..

(1). خداوند توفیق عنایت فرمود که تمام قسم هاى قرآن را، که نزدیک به 50 قسم است در کتاب مستقلى به نام «سوگندهاى پربار قرآن» مورد بحث قرار دهیم.

(2). سوره بروج، آیه 1 .

(3). سوره بروج، آیه 2 .

(4). سوره بروج، آیه 3 .

(5). تفسیر المیزان، ج 20، ص 250.

(6). سوره احزاب، آیه 45.

(7). سوره بقره، آیه 143.

زمانى که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) در مکّه بود مسلمانان در اقلیّت بودند و مشرکان و بت پرستان، بر تمام مکّه سلطه داشتند و مسلمانان را آزار و اذیت مى کردند.

بلکه گاه خود پیامبر(صلى الله علیه وآله) نیز مورد آزار آنها قرار مى گرفت. مشرکان هر چه فشار بیشترى بر مسلمانان وارد مى کردند، نتیجه کمترى مى گرفتند، گاه جوانانى که از عشق پیامبر و ایمان به خدا لبریز بودند را به شکنجه گاه مى بردند و به سختى شکنجه مى کردند.

اگر داستان شکنجه هاى مسلمانان را در مکّه مطالعه کنیم متوجّه خواهیم شد که اسلام ارزان به دست نیامده است.
هر قدر مسلمانان را اذیّت و آزار و شکنجه مى کردند، که بعضاً به شهادت آنها منتهى مى شد، دست از پیامبر(صلى الله علیه وآله) برنمى داشتند، بلکه ایمان و باورشان راسخ تر و گام هایشان استوارتر و امیدشان بیشتر مى شد.
یک نمونه از آزار و اذیّت ها و شکنجه هاى مشرکان، تبعید، مسلمانان مکّه به شعب ابیطالب بود، جایى که مسلمانان نه سرپناهى داشتند، و نه موادّ غذایى کافى در اختیارشان بود، و نه ارتباطى با مکّه و اهل آن داشتند.

در آن جا بود که حتّى شخصیّت ثروتمندى همچون خدیجه غذاى کافى براى خوردن نداشت. تابش مستقیم نور آفتاب در سرزمین عربستان که نزدیک خط استواست باعث مى شد که پوست صورت برخى مسلمانان کنده شود!

مسلمانان سه سال در آن منطقه با تمام فشارها و سختى ها و کمترین امکانات سوختند و ساختند، امّا اجازه ندادند شعله چراغ اسلام خاموش شود.
آیات قرآن که مایه ارشاد و تسکین قلوب دردمند مسلمانان بود بر پیامبر نازل شد و از زحمات طاقت فرسا و آزار و اذیّت ها و شکنجه هاى به مراتب سخت تر مؤمنان قبل از اسلام خبر داد، تا مسلمانان قوى تر و با روحیه اى مضاعف در مقابل دشمن مقاومت کنند.

یکى از مواردى که قرآن براى تقویت روحیّه مسلمانان به آن پرداخته، داستان اصحاب اُخدود است که در سوره بروج به آن اشاره شده است.

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

روزی روزگاری در آمریکا

پاورقی

دشمنان از پیشرفت عملیات‌های ما تعجب می‌کنند

سید عبدالملک الحوثی رهبر جنبش انصار الله یمن و رزمندگان یمنی

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.