وزیر نفت دولت روحانی معتقد بود شرکتهای داخلی نمیتوانند این پروژه گازی را هدایت کرده و کشور نیازمند متخصصین خارجی است. بر همین اساس نیز تمام تلاش خود را برای پای کار آمدن شرکتهای خارجی به کار بست.
بهرهبرداری از فاز ۱۱ پارس جنوبی علاوهبر تاثیرات مثبتی که بر روی اقتصاد کشور خواهد گذاشت، نشاندهنده اهتمام دولت سیزدهم برای پیشرفت و پیشبرد اهداف اقتصادی است.
افتتاح و بهرهبرداری از فاز ۱۱ پارس جنوبی گویای تمام عملکرد مثبت دولت سیزدهم است. پروژهای که سالیان سال به دلیل هجوم تحریمهای گسترده ایالات متحده عقب مانده بود و برای مسئولین دولت پیشین نیز اهمیتی نداشت. این موضوع به حدی بود که دولت روحانی نه تنها تلاشی برای پیشرفت این پروژه عظیم گازی نکرد بلکه به گفته وزیر وقت نفت، بیژن زنگنه بهرهبرداری از فاز ۱۱ پارس جنوبی در اولویت دولت و وزارت نفت نبوده است.
اکنون اما، با افتتاح این پروژه توسط دولت سیزدهم، طبق اعلام دولت از اواخر مرداد ۱۴۰۲، برداشت روزانه ۱۵ میلیون متر مکعب گاز آغاز خواهد شد. این موضوع نشان میدهد که این میدان که یکی از مرزیترین و پیچیدهترین لایه گازی مشترک با قطر است، میتواند بخش عظیمی از گاز کشور را تولید کند.
تثبیت قدرت منطقهای، با احداث فاز ۱۱ پارس جنوبی
البته مزایای این میدان گازی تنها افزایش تولید گاز نیست. افزایش قدرت دیپلماسی در منطقه، ایجاد بستر شغلی و همچنین افزایش صادرات بخش گازی از دیگر مزیتهای افتتاح این پروژه بهشمار میرود. همچنین افتتاح این پروژه با وجود تحریمهای گسترده آمریکا، میتواند اقدامی در پی بیاثر کردن تحریمها تلقی شده و موجب تثبیت قدرت جمهوری اسلامی شود.
فارغ از مزایایی که این پروژه برای کشور خواهد داشت، میتوان آن را زبان گویای عملگرایی دولت سیزدهم و عزم دولت پیشین در عقبنگه داشتن کشور از پیشرفت دانست. این موضوع در حالیست که دولت تدبیر و امید، هیچ تلاشی برای پیشبرد بهرهبرداری از این طرح گازی نبرده و تنها سیاستهای خود را معطوف به برجام کرده بود. بر همین اساس نیز هر نوعی از مسائل کشور را به تحریم گره زده و موجب میشد تا ماهیت خود را از دست دهد.
حالا اما سوالی که میتواند ذهنها را به خود درگیر کند این است که چرا دولت روحانی هیچگاه به توان، تخصص و علم داخلی اعتماد نکرد و با شرکتهای خارجی قرارداد بست؟ همچنین این موضوع نیز مطرح است که چرا دولت پیشین هیچ اقدامی در راستای پیشرفت این نوع پروژهها انجام نداد؟ علیرغم این موضوع، چرا دولت تدبیر و امید این پروژه گازی را در اولویت خود قرار نداد؟ واضح است که دولت قبل تنها توانست کشور را به گلوگاههای خطرناک هدایت کرده و عقبماندگی را برای کشور رقم بزند.
نگاهی به تاریخچهی روند این پروژه گازی نشان میدهد که این پروژه حالا پس از ۲۷ سال به سرانجام رسیده است. دولت قبل هیچگاه سعی نداشت تا با تکیه بر توان داخلی، پروژههای رو زمین مانده کشور را پیش ببرد. تنها دغدغه این طیف سیاسی، مذاکرات و وجود تحریمات تلقی میشد که خاتمهی آن با توافقات برجام بود.
گرهزنی پروژه به حضور شرکتهای خارجی
تنها زمانی که دولت روحانی به پیشبرد این پروژه پرداخت، زمانی بود که شرکتهای خارجی نظیر توتال فرانسه و CNCP چین به میدان آمدند. در همان هنگام نیز این شرکتهای خارجی با استناد به وجود تحریمهای آمریکا، از ادامه فعالیت در ایران کنار کشیده و تعهدات خود را فراموش کردند.
این موضوع در حالی بوده که وزیر نفت دولت روحانی معتقد بود شرکتهای داخلی نمیتوانند این پروژه بزرگ گازی را هدایت کرده و کشور نیازمند متخصصین خارجی است. بر همین اساس نیز تمام تلاش خود را برای پای کار آمدن شرکتهای خارجی به کار بست اما در آخر به گفته خود وزیر نفت وقت در سال ۱۳۹۸، این موضوع بیان شد که به دلیل وجود تحریمها، شرکتهای خارجی از ادامه همکاری با ایران در خصوص تکمیل این پروژه کنارهگیری کردند.
اما با تغییر دولت و اعمال سیاستهای چندجانبه دولت رئیسی، عاقبت تمامی این پروژهها نظیر فاز ۱۱ پارس جنوبی تغییر کرد. تکیه بر توان داخلی و عدم گرهزنی مسائل به وجود تحریمات و در پی آن نیز عدم اعتماد به شرکتهای خارجی، توانست عاقبت بسیاری از پروژهها را ختم به خیر کند. این پروژه گازی نیز یکی از همان پروژههاست که توجه به آن پیوسته با تکیه بر توان متخصصین و شرکتهای داخلی موجب شد تا با ابتکارات کاملا ایرانی نظیر جابهجایی یک دکل حفاری، رقم بخورد.
چرا برای اتفاقات مثبت سکوت میکنید؟
نگاهی به دیدگاههای رسانهای طیف سیاسی اصلاحطلب، خبر از وقوع حادثهای دیگر میدهد. سانسور اخبار مثبت از اقدامات دولت و در مقابل فریادزنی و تخریب قوه مجریه، نوع دیگری از برخوردهای این طیف سیاسی به شمار میرود. اصلاحطلبان که هیچ اقدامی بر ای پیشبرد این پروژهها نکردند، در این شرایط نیز طاقت دیدن پیشرفت کشور را ندارند!
البته این خرده به رسانههای دولت نیز وارد است که ارزش اخبار مثبت دولت را ندانسته و به آنها بیتوجهاند. همین امر نیز موجب شده تا بسیاری از اقدامات مثبت دولت کوچک شمرده شود و به گوش مردم نرسند.
در خصوص افتتاح همین پروژه ۲۷ ساله، بررسیها نشان میدهد که ایران یک دهه دیرتر از قطر به این میدان گازی دست پیدا کرده و تنها به ۳۰ درصد آن تصرف دارد اما برداشت روزانهی آن از قطر پیشی گرفته است. بر همین اساس نیز جمهوری اسلامی گاز و میعانات گازی بیشتری نسبت به این کشور اتحادیه عربی در روز برداشت میکند.