دولت مکرون همواره درگیر اعتراضات داخلی از سوی قشر فرودست جامعه بوده است. این روند در دوره دوم ریاستجمهوری وی و تشدید بحرانهای اقتصادی افزایش یافت. همهگیری کرونا و جنگ اوکراین به اقتصادهای زیادی در جهان ضربه زد که یکی از اصلیترین آنها فرانسه بود؛ حال این کشور مدتهاست درگیر یکی از جدیترین و طولانیترین اعتراضات اخیرش است.
همه چیز از لایحه اصلاح قانون بازنشستگی آغاز شد. طرحی که در آن سن بازنشستگی دو سال افزایش مییافت و از ۶۲ سال به ۶۴ سال میرسید. این طرح مانند بنزینی آتش نارضایتی مردم این کشور را که امروز به طبقه متوسط آن رسیده را شعلهور کرد. این طرح از بدو رسانهای شدنش اعتراضات خیابانی را برانگیخت.
هفتهها عده زیادی در خیابانهای پاریس و مارسی دست به اقدامات اعتراضی زدند و کارگران بخش جمعآوری زبالهها نیز دست به اعتصاب زدند. این اعتصاب توجههای زیادی را به خود برانگیخت زیرا موجب تبدیل یکی از زیباترین شهرهای جهان به زبالهدانی بزرگ شد. تقریبا همه اتحادیهها صحبت از اعتصاب و اعتراض میکردند و درگیریها در این کشور شدت گرفت.
در حالی که برخی از کارشناسان معتقد بودند وخامت اوضاع، امانوئل مکرون را مجبور به عقبنشینی از لایحه اصلاح قانون بازنشستگی میکرد؛ او این لایحه را به تصویب رساند و از آن پس رسما دولت و مردم معترض را رو به روی هم قرار داد. این روند آرام آرام خشونتها را در این کشور تقویت کرد و موجب شکلگیری درگیریهای فیزیکی بین نیروی پلیس و مردم معترض این کشور شد.
دولت مکرون خود را از تن دادن به خواسته معترضان که ملقا شدن طرح لایحه بازنشستگی است ناتوان میداند؛ لذا اعلام کرده است درباره اصل قانون اصلاح بازنشستگی حاضر به مذاکره به اتحادیهها نیست. این موضع دولت مجددا منجر به عصبانیت مخالفین دولت و عامه مردم شد به طوری که روز پنجشنبه هفته گذشته؛ شهرداری بورودو در جنوب غربی فرانسه به آتش کشیده شد.
سیاسیون مخالف دولت نیز در این مدت اظهارات جالب توجهی داشتند؛ یکی از این افراد که موضع وی درباره اتفاقات اخیر جنجالهای زیادی به پا کرد؛ مارین لوپن کاندید اسبق ریاستجمهوری و رقیب مکرون در انتخابات گذشته بود که صحبتهایش مورد توجه رسانهها قرار گرفت. لوپن در اظهارات خود میگوید :«ماکرون باعث خشم مردم شد و او خود مسبب این بی نظمی و هرج و مرج است. به باور من امروز یک فروپاشی کامل میان امانوئل ماکرون و مردم فرانسه به وجود آمده است». رهبر حزب راستگرای فرانسه در بخش دیگری از نطق خود؛ جملهای میگوید که تیتر بسیاری از رسانهها و مطبوعات جهان شد؛ او گفت:« دموکراسی در فرانسه شکست خورده است».
درگیریهای شکل گرفته در خیابان و رفتار وحشیانه نیروی پلیس فرانسه؛ مردم معترض را ترغیب به مقابله به مثل کرده است. آنها در اعتراضات اخیر همراه خود «قابلمه و ماهیتابه» به خیابان آوردند و به وسیله آن هم اعتراض خود را نسبت به تصمیمات ضدمعیشتی دولت مکرون اعلام کردند و همچنین از آن در مقابل نیروهای پلیس استفاده کردند.
دولت فرانسه نیز البته واکنش عجیبی به این موضوع داشت؛ دولت مکرون حمل قابلمه در خیابانهای فرانسه را ممنوع کرد و اعلام کرد اگر فردی در خیابان قابلمه حمل کند جریمه خواهد شد و قابلمه وی ضبط خواهد شد. رفتار دولتی که لقب مهد دموکراسی در جهان را یدک میکشد برای رفع بحرانهای دموکراتیک خود مورد توجه کارشناسان و رسانههای جهان قرار گرفته است.
امنیت مهمترین چیز است؛ البته برای ما
در جریان اغتشاشات داخل ایران؛ کشورهای غربی که یکی از آنها فرانسه بود تاکید زیادی داشتند که جمهوریاسلامی ایران به هر خواستهای که کف خیابان درخواست میشود عمل کند فارغ از اینکه چه تاثیری روی کشور خواهد گذاشت. در راستای این سیاست رئیسجمهور همین فرانسه، دیداری پر سر و صدا و انتقادبرانگیز با چند تن از چهرههای معاند داشت که از جمله این افراد میتوان به «مسیح علینژاد» و «لادن برومند» اشاره کرد.
درخواست دیگر دولت فرانسه از جمهوریاسلامی این بود که نیروی پلیس خود را در مقابل آشوبگران خلع سلاح کند و اجازه برخورد با افرادی که نظم عمومی را به چالش میکشند به آن ندهند. دولتی که خودش حمل قابلمه را در خیابانهای کشورش ممنوع کرده است پیامش برای ایران این بود که به قتلهای دستهجمعی، حمله تروریستی و حمل سلاح سرد توسط اغتشاشگران بیتفاوت باشد.
بهنظر میرسد گفتمان دولتهای غربی مانند هر دولت عاقل دیگری در جهان در مسئله امنیت، حفظ آن و اهمیت دادن به آن است. آنها نه از منافع دولت کوتاه میآیند و نه اجازه میدهند اعتراضات به سمت هرجومرج برود؛ این منع هرجومرج در موارد زیادی منجر به خشونتورزی توسط نیروهای انتظامی این کشور شده است. حال ممکن است بهزودی یک خوانندهای در فرانسه پیدا شود و شعری «برای قابلمههای ممنوعه» بخواند.