سفيان مى گويد: بر جعفر بن محمد(ع) وارد شدم در حالى كه جامه اى از خز سياه بر تن و عبايى از خز بر دوش داشت. با تعجب به آن حضرت نگاه مى كردم !
فرمود: «اى ثورى ! چه شده است كه به ما نگاه مى كنى شايد تو از لباس ما در شگفتى؟
عرض كردم : يابن رسول الله اين لباس شما و پدرانتان نيست، فرمود: اى ثورى ! آنها در زمان تنگدستى و نيازمندى بودند، به مقدار تنگدستى و نيازمنديشان عمل مى كردند و امروز هنگام فراوانى نعمت است.
آنگاه آستين جامه را پس زد، زير آن جامه پشمينه سفيدى نمودار شد كه دامن و آستينش از دامن و آستين لباس رويى كوتاهتر بود، فرمود: اى ثورى! اين لباس زير را براى خداى تعالى و اين لباس رويى را براى شما پوشيده ايم.
آنچه براى خداست پنهان داشته ايم و آنچه براى شماست آشكار كرده ايم.»
کشف الغمه ص 223