«به رغم هشدارهای سازمان ملل متحد، هنوز در عربستان بردهداری مدرن، کار اجباری و تجاوز جریان دارد.» این بخشی از گزارش جدید «تایمز» از وضعیت حاکم بر عربستان است.
رژیم سعودی خط ارتجاعی خود را در عربستان دنبال میکند و سازمان ملل و سازمانهای حقوق بشری نیز برای این که دلارهای این رژیم را از دست ندهند، صرفا هشدار میدهند. به نظر هم نمیرسد که این هشدارهای مکرر و بیپایانِ خالی، خطِ وحشتی که رژیم سعودی پیمیگیرد را تاکنون تغییر داده باشد و یا در آینده تغییر دهد. عادیترین و نازلترین حقوق مردم در این رژیم پایمال میشود و مسئولان غربی تمام اینها را نادیده میگیرند، چرا که تا اطلاع ثانوی با این رژیم اتحاد و به پول و نفتش نیاز دارند.
در عربستان- که در فهرست کشورهایی با بیشترین مهاجر، مقام سوم جهان را دارد – کارگرهای خارجی به نوعی تحتِ کفالتِ کارفرمای خود قرار دارند، بدین ترتیب که آن عربستانیها اختیار آن کارگر را کاملاً در دست دارند و باید نوع قرارداد و مفاد ویزای او را مشخص کنند.
دولت سعودی در ۲۰۲۱ اعلام کرد که این سیستم را در چهارچوب چشمانداز استراتژیک ۲۰۳۰ عربستان اصلاح کرده و حقوقی از جمله اجازه افتتاح حساب بانکی، تغییر شغل و ترک کشور بدون اجازه را برای کارگرها تضمین میکند. اما به گزارش روزنامه تایمز، این حقوق [اگر هم محقق شود] تنها برای کارگران بخشهایی چون گاز و نفت تحقق مییابد.
حدود 4 میلیون مرد و زنی که در عربستان خدمات منزل، کشاورزی یا رانندگی انجام میدهند هنوز محدودیت دارند، زیرا کارفرمایان گذرنامههای آنان را ضبط میکنند. در این گزارش آمده که بعضی از قاچاقچیهای انسان برای تنبیه کارگرهای خود، آنها را کتک میزنند و در ازای تنها ۶ دلار در روز، انتظار حدود ۲۴ ساعت کار از آنها دارند.
در ماه سپتامبر (شهریور- مهر)، سازمان بینالمللی مهاجرت در سازمان ملل متحد گزارش داد که در سال ۲۰۲۱ دستکم ۵۰ میلیون تن در سرتاسر جهان در بردهداری مدرن زندگی میکردند، از میان آنها ۲۸ میلیون به کار اجباری و ۲۲ میلیون به ازدواج اجباری وا داشته میشدند.
نتانیاهو از عادیسازی روابط با سعودی میگوید!
خبر دیگر آنکه «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، در پاسخ به سؤال روزنامه «جوییش اینسایدر» درباره عادیسازی روابط با عربستان مدعی شد: «صلح با عربستان به معنای پایان درگیری
عربی- اسرائیلی خواهد بود.» نتانیاهو افزود: «میخواهم با تمام نیرو به آنجا بروم اما گاهی برای رفتن به یک سفر طولانی نیاز به برداشتن گامهای کوچکی وجود دارد.»
گفتنی است، این معضل فراگیر کشورهای عربی است که حکومتهای آن در جریان عادیسازی به سمتی حرکت کردند که خلاف جهت مردم و افکار عمومی در این کشورها بود. ماجرای برگزاری جام جهانی در قطر و واکنشهای مردم عربزبان به خبرنگاران اسرائیلی و نیز استقبال آنها از پرداختن به مسئله فلسطین میتواند یک شاهد برای این ادعا باشد. این مسئله به قدری پررنگ بود که رسانههای عبریزبان نیز به طور مفصل به آن پرداختند و اعتراف کردند که در افکار عمومی مردم مسلمان «چیزی به اسم اسرائیل وجود ندارد و هر چه هست فقط فلسطین است».
عادیسازیها در مجموع نه برای حکومتهای عربی – در طولانی مدت –
مثبت خواهد بود و نه به طریق اولی برای رژیم آپارتاید اسرائیل نتیجه مشت پُرکنی خواهد داشت؛ چرا که رژیم که از بحرانهای داخلی رنج میبرد نمیتواند بحرانهای خود را با حمایتِ حکومتهایی جبران کند که خود حمایتِ مردمِ خود را ندارند.