کشتی به عرش رفته ز طوفان کربلا
یاران ملازمند به سلطان کربلا
هم نفس مطمئنه و مصباح ، نور او
مادر چنین نوشته ز جریان کربلا
اینجا قمر یکی، شمس یک، ضحی یکی
آری حسینی اند جمله ی یاران کربلا
زینب در آن نبرد، جمیلا چه دیده است؟
از کار بی مثال سلیمان کربلا
یک کهکشان ستاره به معراج می رود
از دشت لاله گون و بیابان کربلا
یک آسمان حسین و یک کاروان حسین
این ماجرای لوح و قلم، جان کربلا
شاعر
محمد علی قاسم زاده بافقی
بسیار عالی خیلی زیباست سپاسگزارم مگرمیشه چیزی بانام حسین ومرام حسین علیه السلام عجین باشه وزیبا ازآب درنیاد حسین یعنی عشق، احساس، شورزندگی وآیات الهی
یعنی تجسم خدا وهنرناب وجوانی وتمام آموزه ها امام حسین علیه السلام درتمام اینهاخلاصه شده