پناه بچه ها
همه دم در این امیدم که به آسمان بیایی
تو که در ردای الروح همه امید مایی
تویی آن نور عظیم ملکوت اسمانها
که زمین و آسمان را تو اداره می نمایی
تو وجود بی نشان جریان کلماتی
تو تکلم خدا در دل چشمه ی لقایی
همه قوای مهدی قبس نگاهی از توست
که برای مهدویت تو همان نور و قوایی
قدمی بنه به قلبم، ملک باطن عالم
که تو ماجرای الشمس و بروز الضحایی
شب دفن تو برای همه ما شب وصل است
شب اتصال ما با جریان روشنایی
به نمازم نظری کن که اقامه تو باشد
اقم الصلاتم این است که خدا کند بیایی
نفسی که می کشم هم طلب وصل به اصل است
که در این نظام احمد تو همان نور خدایی
دل بچه هایت ای نور به تو، مهر تو بسته است
تویی ان مادر پنهان که پناه بچه هایی
فَرَجَعْنَاكَ إِلَىٰ أُمِّكَ را به ما بتابان
که برای بچه هایت تو همان ضمیر نایی
«همه شب در این امیدم که نسیم صبح گاهی»
بنوازد آشنا را به نگاه آشنایی
به تمام وجه مادر! همه تسلیم تو گشتیم
که نظام دار نور و جریان حق شمایی
جریان نهر کوثر اگر از بهشت کبری است
تویی آن بهشت کبری! چه شکوه و کبریایی
به شهادت که رسیدی، به عدم وجود دادی!
تویی آغاز و سرانجام، چه شروع و منتهایی
شب شیعیان مادر به تو می رسد در آخر
که در آن آخرت انگار تو همان اولی النهایی
اللهم صل علی سیدنا محمد و اله الطاهرین و عجل فرجهم