فصل هفتم: سه رویکرد اختصاصی نسبت به اهلبیت علیهم السلام
تحلیل تاریخی اهل بیت علیهم السلام
در فرازهای بعدی وقتی جریان مهدویت به اهل بیت علیهم السلام میرسد، مولا امام صادق علیه السلام از سه رویکرد اختصاصی نسبت به اهل بیت علیهم السلام سخن به میان میآورند که رویکرد اول آن، تحلیل تاریخی است که پایین ترین سطح نگاه به اهل بیت علیهم السلام می باشد.
امام صادق علیه السلام میفرمایند ﴿وَ لَمَّا قَضَى نَحْبَهُ﴾ زمانی جریان مهدویت در دوران امیرالمومنین علیه السلام به پایان رسید ﴿وَ قَتَلَهُ أَشْقَى الْأَشْقِیَاءِ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ﴾ شقی ترین اشقیاء ایشان را به شهادت رساندند، چه زمانی این اتفاق افتاد؟
زمانی که دیگر دوران ایشان تمام شد و قرار بود وارد بهشت های برزخی شوند، این پایان دوره با شهادت ایشان، توسط شقی ترین افراد روی زمین رقم خورد.
﴿یَتْبَعُ أَشْقَى الْأَوَّلِینَ﴾ که او هم از شقی ترین افراد گذشته خودش تبعیت کرد.
﴿لَمْ یُمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی الْهَادِینَ بَعْدَ الْهَادِینَ﴾ که این افراد امر رسول خدا صل الله علیه واله و سلم در هدایت کنندگان بعد از هدایت کنندگان امتثال نکردند.
امر آقا رسول الله صل الله علیه واله وسلم این بود که انسانها از اهل بیت علیهم السلام که هدایت کننده در مسیر مهدویت هستند، تبعیت کنند و تحت ولایت این بزرگواران باشند، اما این ماجرا رقم نخورد.
همانطور که ذکر شد، سه رویکرد مطرح میشود که مسلمانان باید این سه رویکرد را در قبال دیگر اهل بیت علیهم السلام مثل امام حسین علیه السلام و ماجرای عاشورا داشته باشند، که این رویکردها عبارتند از: 1. تحلیل تاریخی 2. عزاداری و بکاء بر مصائب اهل بیت علیهم السلام 3. به دنبال اهل بیت علیهم السلام گشتن و تجسس آن بزرگواران.
ما شیعیان در ماجرای امام حسین علیه السلام اگر میخواهیم بیشترین استفاده را داشته باشیم، باید این نگاه را پی بگیریم.
در ادامه حضرت میفرمایند ﴿وَ الْأُمَّهُ مُصِرَّهٌ عَلَى مَقْتِهِ مُجْتَمِعَهٌ عَلَى قَطِیعَهِ رَحِمِهِ وَ إِقْصَاءِ وَلَدِهِ إِلا الْقَلِیلَ مِمَّنْ وَفَى لِرِعَایَهِ الْحَقِّ فِیهِمْ﴾ امت بر دشمنی نسبت به آن حضرت پافشاری کردند و اصرار داشتند که ایشان را به شهادت برسانند تا با قطع رحم ایشان نگذارند نسلی از امیرالمومنین علیه السلام در روی زمین باقی بماند.
از امت سیدمان رسول الله صل الله علیه واله وسلم افراد بسیار کمی حق ایشان را ادا کردند و امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند آن نفرات که تعدادشان هفت نفر است مقداد، اباذر و سلمان و… بودند.
بعد از ماجرای شهادت امیرالمومنین علیه السلام حضرت به ماجرای شهادت امام حسن علیه السلام ، امام حسین علیه السلام ، کربلا و اسارت و تبعید دیگر اهل بیت علیهم السلام اشاره میکنند و میفرمایند
﴿فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ﴾ بعضی از اهل بیت علیهم السلام به شهادت رسیدند
﴿وَ سُبِیَ مَنْ سُبِیَ﴾ و برخی از آنها اسیر شدند
﴿وَ أُقْصِیَ مَنْ أُقْصِیَ﴾ و بعضی از آنها تبعید شدند، که این ماجرا به کربلا اشاره دارد.
یعنی جریان مهدویت پیوسته در حرکت است و قرار بود در زمان آقا رسول الله صل الله علیه واله و سلم علم هدایت به دست امیرالمومنین علیه السلام بر پا شود و همه تحت ولایت، فرمان و تبعیت ایشان در صراط مستقیم اهل بیت علیهم السلام حرکت کنند.
اما امت به جای اینکه حق رسول خداصل الله علیه واله وسلم و رسالت بیست و سه ساله ایشان و اهل بیت علیهم السلام را ادا کنند، ﴿وَ الْأُمَّهُ مُصِرَّهٌ﴾ اصرار داشتند تا آنها را به شهادت برسانند و نسل سیدمان رسول الله صل الله علیه واله وسلم را از روی زمین بردارند.
مهدویّت از منظر «رویکرد تحلیل تاریخی»
امام صادق علیه السلام میفرمایند ﴿وَ جَرَى الْقَضَاءُ لَهُمْ بِمَا یُرْجَى لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَهِ﴾ و این جریان همانطور که قضاء شده بود بر اهل بیت علیهم السلام ادامه داشت.
دشمنان سعی داشتند یک به یک اهل بیت علیهم السلام را به شهادت برسانند، اما امام صادق علیه السلام درباره ی این موضوع میفرمایند ﴿وَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ کَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولا﴾ خداوند سبحان است، یعنی پروردگار ما که جریان دهنده است وعده داده پایان این جریان ﴿حُسْنُ الْمَثُوبَهِ﴾ باشد، یعنی به نتیجه مطلوبی ختم شود و این اتفاق ﴿لَمَفْعُولا﴾ است، یعنی چون جریان به عنوان وعده ذکر شده حتماً واقع خواهد شد.[1]
وعده یعنی چیزی که حتماً اتفاق میافتد و واقع میشود، بخاطر همین موضوع در آیات قرآن وارد شده است که خداوند اگر وعده ای بدهد، از آن خلف وعده نمیکند و دیگر محال است در آن ماجرا قضا و قدری اتفاق بیفتد و تغییری کند.
و امام صادق میفرماید ﴿وَ لَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ﴾ خداوند هیچ وقت خلف وعده نمیکند، یعنی خداوند وعده اش را بالا میبرد و با حکمتش بهترین راه ها را برای آن باز میکند.
رویکرد عزاداری بر اهل بیت علیهم السلام
در فراز بعدی حضرت درباره ی واکنش افراد در قبال اهل بیت علیهم السلام میفرمایند ﴿فَعَلَى الْأَطَائِبِ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِمَا وَ آلِهِمَا فَلْیَبْکِ الْبَاکُونَ﴾ پس بر تائبین، پاکیزگان و مطهرین از اهل بیت علیهم السلام باید گریه کنندگان گریه کنند
﴿إِیَّاهُمْ فَلْیَنْدُبِ النَّادِبُونَ﴾ و آنهایی که اهل ندبه هستند باید بسیار ندبه کنند و احتمالاً دعای ندبه از همین فراز گرفته شده است.
در این فراز مطرح میشود که قرار بود مردم در جریان مهدویت همراه با آقا رسول الله صل الله علیه واله وسلم و اهل بیت علیهم السلام با شادی، کیف، امنیت و عافیت به سمت ظهور حرکت کنند و به خاطر این همراهی خداوند بهترین خیرات و ثمرات را بر آنها نازل کند، اما یک عده جلو این مسیر را گرفتند.
چون رفتار غیر خدایی از خود نشان دادند ورق عوض شد و رویکرد خداوند با بشر تغییر کرد. مثلاً مردم از بعضی نعماتی که قرار بود برای آنها جاری شود، محروم شدند.
خداوند حضرت زهرا سلام الله علیها را از بین امت برداشت، بعد از شهادت امام حسین علیه السلام مردم صد سال از نعمات شب های قدر محروم شدند، چرا که از اهل بیت علیهم السلام فاصله گرفتند.
این موضوع تا حدی جلو رفت که؛ حضرت می فرمایند اگر کل عالم را بگردید،
به تعداد انگشت های دست محب ما را پیدا نمی کنید.[2]
در ادامه امام صادق علیه السلام میفرمایند
﴿وَ لِمِثْلِهِمْ فَلْتُذْرَفِ الدُّمُوعُ وَ لْیَصْرُخِ الصَّارِخُونَ﴾ بخاطر امثال این افراد آنهایی که اهل فریاد زدن هستند باید نسبت به این مصیبت فریاد بزنند
﴿وَ یَضِجُّ الضَّاجُّونَ﴾ و آنهایی که اهل شیون و خروش هستند باید ضجه بزنند، صدایشان باید تمام عالم را فرا بگیرد که چرا بهترین های عالم را بعد از رسول خدا صل الله علیه واله وسلم به شهادت رساندند؟
چرا بهترین خلفاء رسول خدا صل الله علیه واله وسلم را برداشتید؟
آنهایی که ﴿الْهَادِینَ بَعْدَ الْهَادِینَ﴾ بودند، به چه گناهی هدایت کنندگان بعد از هدایت کنندگان را کشتند؟
آنها آمده بودند که وارث انبیاء باشند، انبیاء همه مرسولات خود را برای اهل بیت علیهم السلام آورده بودند تا به دست اهل بیت رسول خدا صل الله علیه واله وسلم مردم هدایت شوند، اما مردم راه را بستند، مسیر را سد کردند، ضلالت ایجاد کردند که هیچ کس راه را پیدا نکند. لذا باید فریاد زد، مثل فریاد مادر امت حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از آقا رسول الله صل الله علیه واله وسلم و ماجرای سقیفه چنان گریه میکردند تا همه بفهمند مشکل و مسئله بزرگی ایجاد شده است.
یعنی نوع گریه کردن شیعه و مهدویون باید طوری باشد که با گریه شان نشان دهند مسئله ای ایجاد شده است و عالم را متوجه این موضوع کنند که مسیر سد شده است، توسط چه کسانی؟
همان افرادی که کنار آقا رسول الله صل الله علیه واله وسلم بودند، خودشان را یار و صحابی رسول الله صل الله علیه واله و سلم می دانستند، اما مجتمع شدند تا آن بزرگواران را از روی زمین بردارند.
رویکرد تحسّسِ اهلبیت علیهم السلام
در رویکرد سوم و یا تحسس اهل بیت علیهم السلام حضرت میفرمایند ﴿أَیْنَ الْحَسَنُ أَیْنَ الْحُسَیْنُ أَیْنَ أَبْنَاءُ الْحُسَیْنِ﴾
حسن علیه السلام کجاست؟
حسین علیه السلام کجاست ؟
فرزندان حسین علیه السلام کجا هستند؟[3]
امام صادق علیه السلام چرا این دعا را حدود 200 سال بعد از ماجرای کربلا، عاشورا و امام حسین علیه السلام و حدود 150 سال قبل از ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه مطرح میکنند.
چرا در این دوره 250 ساله بینابینی از سیدمان رسول الله صل الله علیه واله وسلم تا مولایمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه این موضوع مطرح میشود؟
آیا از آن دوران آثاری باقی مانده است؟
در پاسخ باید بگوییم به لحاظ مفهومی باید به دنبال این کاروان حسینی در زمان خودمان بگردیم.
الان کاروان امام حسین علیه السلام کجا است؟
آیا من هم میتوانم حسینی شوم؟
من هم میتوانم وارد این کاروان شوم؟
آیا من جایی در این جریان دارم؟
امام حسین علیه السلام عده ای را در کنار خودشان در کاروان جای دادند، آیا من را هم میپذیرند؟
در ادامه میفرمایند ﴿صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ﴾ چون این کاروان به سمت ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه در حرکت است، اصلاح کنندگان بعد از اصلاح کنندگان کجا هستند؟
﴿وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ﴾ صادقه ای بعد از صادقه ای قبلی کجا هستند؟
﴿أَیْنَ السَّبِیلُ بَعْدَ السَّبِیلِ﴾ آنهایی که مسیر به سوی رب بودند، کجا هستند؟
﴿أَیْنَ الْخِیَرَهُ بَعْدَ الْخِیَرَهِ﴾ کسانی که توسط خداوند اختیار شدند تا مردم را هدایت کنند، کجا هستند؟
﴿ایْنَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَهُ﴾ آن افرادی که مانند خورشید وجودی آقا رسول الله صل الله علیه واله وسلم تازه طلوع کرده بودند، اما به شهادت رسیدند کجا هستند؟
یعنی حیات اهل بیت علیهم السلام در دنیا به اندازه یک طلوع خورشید نمود داشت. وقتی صبح خورشید از پشت کوه بیرون میآید طلیعه های نور از آن میدرخشد، به قدری که فقط شب را کنار میزند و نورافشانی میکند.
امام صادق علیه السلام در این فراز با این مفهوم میفرمایند که اهل بیت علیهم السلام به اندازه یک طلوع در دنیا نمود و ظهور داشتند و اگر این خورشیدها در اوج آسمان ولایت قرار میگرفتند وقت آن میرسید که از آنها بهره برداری کرد.
لذا اهل بیت علیهم السلام در زمان ظهور به این جایگاه میرسند و مردم در آن دوران بهترین استفاده را از آن بزرگواران میکنند.
حضرت برای تبیین جریان مهدویت، در این چند فراز مانند یک جستجوگر به دنبال هادیان این مسیر میگردند، ﴿أَیْنَ الْأَقْمَارُ الْمُنِیرَهُ﴾ آن قمرهای نورانی که نورشان را از خورشید وجودی رسول خدا صل الله علیه واله وسلم میگرفتند
و آن را منعکس میکردند، کجا هستند؟
﴿أَیْنَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَهُ﴾ ستاره های زهرایی کجا هستند؟
لفظ ﴿الزَّاهِرَهُ﴾ از زهرا گرفته شده است، یعنی آن ستاره های زهرایی که مانند حضرت زهرا سلام الله علیها همچون ستارگانی درخشان در شب دنیا مسیر به سوی رب و حکومت حقه اهل بیت علیهم السلام را به انسانها نشان میدهند، کجا هستند؟
﴿أَیْنَ أَعْلامُ الدِّینِ و قَوَاعِدُ الْعِلْمِ ﴾ پرچم های برافراشته و پایه های علم الهی، آن پرچم هایی که با آنها میشود راه دینداری را پیدا کرد، کجا هستند؟
متأسفانه آن رویکردی که نسبت به اهل بیت علیهم السلام در جامعه ما بیشتر مطرح است، رویکرد تاریخی اهل بیت علیهم السلام است.
یعنی شناخت شناسنامه ای اهل بیت علیهم السلام ، اینکه نام اهل بیت علیهم السلام چه بوده است، در کجا به دنیا آمده اند، چه تعدادی فرزند داشته اند و نهایتاً اینکه چگونه به شهادت رسیدند.
در جامعه رویکرد عزاداری نسبت به رویکرد تحسس بسیار بیشتر است.
این مطلب که اهل بیت علیهم السلام را از لحاظ تاریخی بشناسیم و برای شهادت آنها اقامه عزا داشته باشیم و بر مصیبت آنها گریه کنیم و بعد از عزاداری به سراغ زندگی شخصی خودمان برویم، کافی نیست.
ادامه دارد ان شاءالله
……………………..
[1]. ﴿وَ یَقُولُونَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولاً﴾
و مىگویند: «منزّه است پروردگار ما، که وعده پروردگار ما قطعاً انجامشدنى است»./ سوره إسراء، آیه ۱۰۸.
[2]. ؟
[3]. ﴿أَیْنَ الْحُسَیْنُ﴾ از لحاظ مفهومی وجود کاروان حسینی در این زمان است.
يوسف87 – يا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخيهِ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ