در راه مشهد شاه عباس
تصمیم گرفت دو بزرگ را
امتحان کند
به شیخ بهایی که اسبش
جلو میرفت گفت:
این میرداماد چقدر بی عرضه
است اسبش دائم عقب می ماند.
شیخ بهائی گفت:
کوهی از علم و دانش برآن
اسب سوار است، حیوان کشش
اینهمه عظمت را ندارد.
ساعتی بعد عقب ماند
به میر داماد گفت:
این شیخ بهائی رعایت نمیکند،
دائم جلو می تازد.
میرداماد گفت:
اسب او از اینکه آدم بزرگی
چون شیخ بهائی بر پشتش
سوار است سر از پا نمی شناسد
و می خواهد از شوق بال در آورد.
این است رسم رفاقت
در “غیاب” یکدیگر” حافظ آبروی” هم باشیم.
برچسبآبرو دین رفاقت شاه عباس شیخ بهایی عالم عظمت مومن میرداماد
همچنین ببینید
جمهوری اسلامی چه تاثیری در کمیت و کیفیت دینداری مردم داشته است؟
تشکیل جمهوری اسلامی و احیای فقه و احکام اسلامی، موجب رشد شده