سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون /  یک خاطره، یک عبرت تاریخی و یک نتیجه گیریِ ارزشمند

 یک خاطره، یک عبرت تاریخی و یک نتیجه گیریِ ارزشمند

وقتی دلارهای پرویز پرستویی پخش خیابان شد/ جامعۀ خوب را لزومآ دولتها به ارمغان نمی‌آورند

…………………………………………………………..

پرویز پرستویی بازیگر در صفحه اینستاگرام روایتی از یک تجربه عجیب را به اشتراک گذاشته است.

پرستویی نوشت: مدتی قبل برای تبدیلِ پنج هزار دلار امانتی یکی از اقوام به طرف بانک میرفتم. پاکت محتوی دلارها را در داخل یک پوشه گذاشته بودم و متأسفانه بر اثر بی دقتی آن را برعکس بدست گرفته بودم! و هنگام گذر از عرض خیابان بی آنکه خودم متوجه شده باشم، دلارها پی در پی از آن خارج می شدند و از زیر دستم به زمین می‌ریختند!

یک لحظه خشکم زد و در خیالم امانت مردم را کاملا بر باد رفته تصور کردم و مبهوت و مستأصل، نظاره گر نتیجۀ این بی دقتی و اهمال خودم شده بودم .

صدای یک خانم محجبۀ جوان با فرزندی در بغل که به سرعت مشغول جمع‌آوری دلارها ازروی زمین بود، مرا به خود آورد که داد می زد: چرا ایستادی؟ جمعشون کن خب…!

با این تلنگر بخودم آمدم و در کمال ناباوری مردمی را دیدم که همه شان تبدیل به “من” شده بودند !

چند دقیقه ای بیشتر طول نکشید که اطرافم پر شده بود از مردمانی دلسوز و امانتدار که دلارهای مچاله شده در دستانشان را به طرف من گرفته بودند و من مانده بودم که دلارها را تحویل بگیرم و یا بر انسانیت و شرافتشان زانوی تعظیم زنم.

کاسبی از آن اطراف مرا به طرف مغازه اش هدایت کرد و لیوانی آب به من داد و دلارها را از مردمی که حتی برای یک تشکرِ خشک و خالی من هم صبر نکرده بودند و بی درنگ رفته بودند تحویل گرفت.

بعد از شمارش، حتی یک برگ هم از آن دلارها کم نبود !

آن روز دوباره باور کردم که جامعۀ خوب را لزومآ دولتها به ارمغان نمی‌آورند، خودمان هم می‌توانیم آن را بسازیم.

هنوز هم دیر نشده…»

خاطره آقای پرستویی مرا متوجه مطلبی کرد که مرحوم‌ ‌ استاد منذر فرمود که ذکر و نقل آن در این مقاله خالی از لطف نیست،

ایشان در تحلیل جامعه ایران می فرمود نباید به پوسته ها و ظواهر اکتفا کنیم و باید به لایه های درونی و اعماق جامعه فرو رویم و در تبیین این‌مساله می فرمود (نقل به مضمون):

روزی بین بیسمارک (صدراعظم آلمان) و ویلهلم (امپراطور آن کشور ) در مورد آینده منافع آلمان در منطقه ما و نحوه تنظیم روابط آلمان با ایران و عثمانی صحبت بود،

ویلهلم گفت: ما باید بین ایران و عثمانی، امپراطوری عثمانی را به عنوان متحد خود انتخاب کنیم چون وسعت و جمعیت و قدرت فراوان دارد ولی ایران این گونه نیست و در میان دو غول روس و انگلیس در حال اضمحلال است،

صدر اعظم دوراندیش آلمان اما نظری دیگر داشت،

او گفت امپراطوری عثمانی همه اینها عوامل قدرت را دارد ولی مزاجش بیمار است؛ ولی ایران با همه آن مشکلات عظیم، مزاجی سالم دارد و ما باید در آن‌ منطقه تخم مرغهایمان را در سبد ایران بچینیم،

و بدینترتیب آلمان وارد ایران شد و در برابر روس و انگلیس موضعی مثبت و به نفع ایران اختیار کرد و لذا نزد نیروهای مستقل و ملی ایران به عنوان نیروی سوم‌ پذیرفته شد.

بعدها با تجزیه عثمانی و بقای استقلال و تمامیت ارضی ایران صحت نظر بیسمارک به اثبات رسید.

نمی خوام شعاری صحبت کنم ولی واقعیت خارجی که قلبا بهش اعتقاد دارم اینه که مزاج ایران سالمه هرچند الآن ممکنه با ویروسهای متعددی همچون‌ فساد برخی از صاحبان قدرت، تحریمهای بیسابقه، گرانی لجام‌گسیخته و کرونا درگیر باشه،

اما…

ملتی که حاج قاسم و فخری زاده ومحسن حججی و مدافعان حرم و وطن و سلامت را داشته باشه، قطعا مزاجی سالم داره که در مقابل هجمه ها ممکنه لطمه هم بخوره ولی مجددا سر برمی داره و سرافرازانه به پیش میره.

خاطره آقای پرستویی مویدی بر این مطلب است…

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

خاطره رحیم پور از تغییر نام یک مدرسه در اول انقلاب

حسن رحیم‌پور ازغدی

بازدید ۵۵ دقیقه‌ای آیت‌الله‌ خامنه‌ای از آرشیو موسیقیِ صداوسیما

آرشیو موسیقیِ صداوسیما

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.