گفتگو| عبدخدایی: مردم مشتاق “مردمداری طالقانی” از سوی روحانیون هستند
محمدمهدی عبدخدایی دبیرکل جمعیت فدائیان اسلام در گفتگو با تسنیم به واکاوی نقش آیتالله طالقانی در مبارزات انقلاب اسلامی، تعامل و حمایت او از گروهها و احزاب سیاسی از جمله فدائیان اسلام و راز ماندگاری شخصیت طالقانی پرداخت.
آیتالله سید محمود طالقانی اگرچه کمتر از یک سال بعد از پیروزی انقلاب زنده ماند، اما در همان بازه 7ماهه حیات خود مسئولیتهای مهمی را اتخاذ کرد که نشان از اعتماد بالای مردم و رهبری انقلاب به او داشت. امامت جمعه تهران، نمایندگی مردم در مجلس خبرگان قانون اساسی، ریاست شورای انقلاب و ریاست هیئت حسننیت در سفر به کردستان از جمله مسئولیتهای خطیر ابوذر انقلاب بود.
آنچه در شناخت شخصیت مرحوم طالقانی مهم است راز محبوبیت وی بعد از چند دهه از ارتحال اوست. برای شناخت بیشتر مرحوم طالقانی بهسراغ محمدمهدی عبدخدایی دبیرکل فعلی جمعیت فدائیان اسلام رفتیم. وی از دهسالگی با شهید نواب صفوی آشنا میشود و بعد از چندی به حلقه اصلی فدائیان میپیوندد.
او بههمراه شهیدان نواب صفوی، واحدی، خلیل طهماسبی در سال 34 در خانه آیتالله طالقانی بهدلیل مخالفتشان با پیمان سنتو مخفی میشوند و بعد از آن هم در دوران مبارزات با مرحوم طالقانی در ارتباط بوده است.
آیتالله طالقانی نظریهپرداز، جریانساز و اجرایی بود
عبدخدایی درباره راز ماندگاری شخصیت آیتالله طالقانی و اینکه بعد از گذشت 41 سال از رحلت وی، همچنان شخصیتی وجیه بین مردم دارد، اظهار داشت: شخصیت آیتالله طالقانی یک شخصیت ساده و محبوب و درعینحال پیچیده است. مرحوم آسید محمود طالقانی از منظر من یک علامه بود. سه مسئله در شناخت وی مؤثر است؛ یک مسئله اینکه آن مرحوم نظریهپرداز بود. دوم اینکه جریانساز بود و مسئله سوم این است که اهل اجرا و عمل بود. ما در دنیا دانشمندان زیادی داریم همچون ژان ژاک روسو، ولتر، مارکس و… . از سوی دیگر شخصیتهای بزرگی نیز میان پیامبران داریم، 5 پیغمبر اولوالعزم داریم. چرا اینها اولوالعزم شدند؟ برای آنکه هرکدام مکتب و نظریه خاص خود را از سوی خدا ارائه دادند و تحولی در جامعه بشری به وجود آوردند که آثار آن تحولات هنوز وجود دارد.
وی افزود: قبل از آنکه روسو کتاب قرارداد اجتماعی را بنویسد، در اروپا انقلابی رخ نداده بود و بعد از نظریه روسو، فرانسه دچار انقلاب شد و این انقلاب اروپا و جهان را تحت تأثیر قرار داد. در انقلاب اسلامی هم چند شخصیت بودند که نظریهپردازی کردند، یکی از آنها امام خمینی بود که پرونده انقلابهای کمونیستی را بست. کمونیستها معتقد بودند انقلابها ناشی از تکامل ابزار تولید است اما امام، انقلابی بهوجود آورد که بهخلاف نظریه مارکس بود. آیتالله طالقانی نیز از جمله شخصیتهایی بود که به این نظریهپردازی کمک کرد، خودش هم البته دارای نظریه بود. ایشان اولین کسی بود که “اسلام و مالکیت” را نوشت و در این زمینه ابراز نظر کرد. اگر شما الآن این کتاب را بخوانید، میبینید اسلام و مالکیت محتویات نظرات علامه طباطبایی یا شهید مطهری را ندارد، اما اینکه در آن زمان چنین کتابی نوشته شود و نظریه مارکسیسم را نقد کند، مهم است.
دبیرکل جمعیت فدائیان اسلام خاطرنشان کرد: وی اولین شخصیتی بود که سفرنامه حج با عنوان “بهسوی خدا میرویم” را نگاشت و بعد از وی، جلال آلاحمد “خسی در میقات” را بهنگارش درآورد. متأسفانه آثار مرحوم طالقانی کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است، علاوه بر اینها، ایشان اولین کسی بود که در آن برهه به تفسیر روی آورد. البته همزمان با ایشان، مرحوم محمدتقی شریعتی نیز در مشهد به کار تفسیر میپرداخت. قبل از اینها، در اهلسنت محمد عبده تفسیر “المنار” را نوشت که سید قطب از این تفسیر اقتباس کرد.
وی تأکید کرد: اینکه ما میگوییم آیتالله طالقانی نظریهپرداز بود، به این دلیل است که آن وقتی که جامعه به این مسائل ورود نداشت، ایشان ورود پیدا کرد و تحول ایجاد کرد. ایشان سواد و مطالعات امام را نداشت. بالاخره امام مرجع تقلید بود، فلسفه خوانده بود، تحقیق کرده بود و کنار ایشان، علامه طباطبایی در قم تحولی بهوجود آورده بود، اما ایشان هم تحولآفرین بود، ضمن اینکه قبل از علامه طباطبایی، آیتالله بروجردی نقش عجیبی ایفا کرد که متأسفانه جامعه نسبت به نقش آیتالله بروجردی بیگانه است.
طالقانی در جامعه تحولآفرین بود
عبدخدایی بیان کرد: در سال 1314 رضاخان چند هزار نفر را کشت، اما تحول آنچنانی در جامعه رخ نمیدهد. اما چرا در سال 1342 وقتی یک مرجع تقلید که در ردیف او هم علمایی قرار دارند، دستگیر میشود، ایران به هم میریزد؟ این پرسش و موضوع را باید از منظر جامعهشناسی تحلیل کرد. در دو دهه پیش از قیام 15 خرداد، تحولاتی رخ داده است که در زمان دستگیری امام خود را نشان میدهد. آیتالله طالقانی در بروز این تحولات نقش مهمی داشت.
وی افزود: آیتالله مطهری بر کتابی از علامه طباطبایی با عنوان اصول فلسفه و روش رئالیسم شرح مینویسد و بیشتر تفکرات فلاسفه غرب را در حاشیه و پاورقی آن کتاب تبیین میکند. این موضوع نشان میدهد که مطهری نظرات مارکس و دیگران را خوانده است. چنین فردی انقلاب اسلامی را نظریهپردازی میکند، اما باید توجه داشت که قبل از او افرادی دیگر همچون طالقانی نظریهپردازی کردند که البته بزرگمعمار و نظریهپرداز خود امام خمینی(ره) بود.
دبیرکل جمعیت فدائیان اسلام با طرح این سؤال که “حرکتدهنده موتور این انقلاب چهکسانی بودند؟” گفت: جز اینکه بگوییم آیتالله طالقانی یکی از چهرههای شاخص این حرکت بود، شهید بهشتی، شهید مطهری و آیتالله خامنهای نیز از این دسته بودند. شاید کسی فکر نمیکرد روحانیت چنین بتواند جامعه را به تحرک وادارد. شاه هم میگفت “چهارتا آخوند چهکار میخواهند بکند؟”، در حالی که خبر نداشت سید حسین نصر رئیس دفتر فرح، هانری کربن را از خارج نزد علامه طباطبایی میآورد تا فلسفه اسلامی را برای او تبیین کند.
وی ادامه داد: آیتالله طالقانی جزو شخصیتهایی بود که هم خوب نظریهپردازی را فهمیده بود و هم خوب درک کرده بود و اسلام و مالکیت را نوشت. اگرچه کتاب وی به آن معنا از منظر فلسفی سنگین نبود، اما دارای ابتکار بود. یکی دیگر از خصوصیات وی این بود که موتور نظریهپردازی را روشن کرد و امام هم آگاهانهتر و پیشرفتهتر این مسئله را مطرح کرد.
عبدخدایی بیان داشت: مسئله دومی که اشاره شد، جریانسازی آیتالله طالقانی بود. در زمانی که روشنفکران ایران و آگاهان ایران و تحصیلکردگان فرنگ، حرفی از اسلام و فرهنگ ایرانی نمیزدند، آیتالله طالقانی حرف از اسلام و فرهنگ ایرانی میزد. در آن دوره حوزه و دانشگاه کنار یکدیگر تحول پیدا کردند، از این رو در سالهای 36 و 37، در تهران مدرسه علوی ایجاد شد تا در دانشگاهها تحول ایجاد شود و در ادامه هجمه فکری از سوی دانشگاهها علیه حاکمیت آغاز شد. البته مدرسه کمال نیز توسط مهندس بازرگان و دوستانش ایجاد شد که نقش داشت و آیتالله طالقانی هم در این مدرسه اثرگذار بود.
وی ادامه داد: پیش از آنکه دانشآموزان مدارس علوی، کمال، نیکان و… وارد دانشگاه بشوند، تودهایها و جبههملیها در دانشگاهها طیف اکثریت بودند. اما پس از اینکه نسل جدید و تربیتیافته تحت نظر طالقانی و عالمان دینی وارد دانشگاه شدند، وقتی که رژیم میخواست دانشجویان را بهسمت خودش جذب کند، موسیقی گوگوش را در ناهارخوری پخش کرد، دانشجویان در واکنش به این کار بشقابهای خود را بهسمت بلندگوها پرت کردند. این فضای دانشگاهی بود که پیش از آن هرکس وارد میشد، کتاب تقی ارانی را به او میدادند تا بخواند.
دبیرکل جمعیت فدائیان اسلام خاطرنشان کرد: بنابراین تلاش روحانیت برای نقد تفکرات مارکسیستی و لیبرالیستی که از حوزه آغاز شد، اینگونه در دانشگاه ادامه پیدا کرد و به جایی رسید که تحصن روحانیون در دانشگاه صورت گرفت. دانشگاهی که تودهایها نگهبان آن بودند و میگفتند “اگر ما پیروز بشویم به هر درخت یک روحانی آویزان خواهیم کرد”، در ادامه به محل تحصن روحانیون تبدیل شد. روحانیون و شخصیتهای بارز انقلاب اسلامی همچون بهشتی، خامنهای، مشکینی و هاشمی رفسنجانی مکاتب غربی را مطالعه کردند و به آن پاسخ دادند و کار بدان جا رسید.
وی ادامه داد: بنابراین اعتقاد طالقانی و همفکرانش تبدیل به یک جریانساز شد. او با رژیم پهلوی مخالفت کرد و به زندان رژیم رفت. وقتی که دادگاه برگزار شد، طالقانی نشست و بهگونهای رفتار کرد که انگار رژیم غیرقانونی است و در صحبتهایش گفت: “دانشجویانی که به زندان میافتید، دادگاه غیرقانونی است. دادگاه رژیمی که آلت فعل آمریکا باشد، غیرقانونی است، این جریانسازی است.”
** حمایت طالقانی از نوابصفوی و فدائیان اسلام
عبدخدایی بیان داشت: سومین موضوع مسئله اجرا و فعالیتهای عملی است، به زندان میافتد و آزاد میشود، اما باز در مسجد هدایت منبر میرود و به ارتباط خود با مبارزان انقلابی همچون نواب صفوی ادامه میدهد. طالقانی، نواب صفوی را در سال 28 در ورکش طالقان مخفی کرد. من بههمراه نواب صفوی، واحدی و طهماسبی در جریان پیمان بغداد یا همان سنتو در سال 34 در منزل ایشان مخفی شدیم. بعد از آن من به تبریز رفتم و مخفی شدم که پس از 8 ماه البته دستگیر شدم.
عبدخدایی خاطرنشان کرد: ما بهدنبال زنده کردن عاشورا بودیم. نواب صفوی مردانه در برابر ظلم و ستم رژیم پهلوی ایستاد و به شهادت رسید. ما نیز بهتبعیت از نواب صفوی مردانه در دادگاه ایستادیم. این ایستادگی بهپشتوانه حمایتهای مردانه آیتالله طالقانی نیز بود.
وی همچنین گفت: بعد از ظهری از تبریز آمده بودم، به منزل آیتالله طالقانی رفتم، مشغول ترجمه کتابی در رابطه با امام علی(ع) بود، به من گفت، “بنشین مقدمهاش را برایت بخوانم”. آن روزها من یک جوان بیستساله بودم و او اینگونه من را تحویل میگرفت. طالقانی، انقلابیِ نظریهپردازِ جریانساز بود. اینها ویژگی یک انقلابی آگاه، تحصیلکرده و مطالعهکرده است، متأسفانه امروز کمتر کسی مانند ایشان داریم.