سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / قافله سالار/چهاردهم محرم

قافله سالار/چهاردهم محرم

چهاردهم محرم
ابن زیاد سرخوش از پیروزی، به انتظار در تالار قدم میزد.
نیزه داران راه گشودند تا زنان و کودکان کاروان وارد تالار شوند.
ابن زیاد، نگاهی به آنان کرد، و سپس بر تخت نشست.
زینب وارد شد، لحظه ای ایستاد.
بی آنکه به او نظر کند با چرخشی به دست، گَرد و غبار راه از حجاب برگرفت،
مصمم و استوار، حرکت کرد و در جلو بازماندگان کاروان قرار گرفت.
ابن زیاد از ورود پُر غرور او برآشفت.
گفت : این زن کیست؟
زینب سکوت کرد.
دوباره پرسید : این زن کیست؟
سکوت بود و جملگی خاموش.
و در این سکوت، صدای خُرد شدن غرور و هیبت ابن زیاد شنیده شد.
ابن زیاد به خشم آمد.
فریاد کرد : گفتم این زن کیست؟
ام وهب گفت : بانوی ما زینب، دختر فاطمه!
ابن زیاد خنده سر داد.
گفت : آوازه اش را در شهر شنیده ام. اما من از مردم کوچه و بازار نیستم.
گوشم پُراست از مویه و نوحه گری، پس برای من گریه و زاری نکنید.
زینب، به آرامی لب گشود و با خود نجوا کرد.
گفت : به کسی که دستش به خون پاکان آلوده است، چگونه میتوان امید دلسوزی داشت؟
ابن زیاد، برافروخته برخاست و فریاد کرد.
گفت : حمد می کنم خدایی را که شما را نابود و رسوا کرد.
زینب گفت : ستایش می کنم خدایی را که با بعثت و رسالت پیامبرش، ما را به کرامت و بزرگواری رساند.
 
گفت : این مَکر خدا بود که دروغتان را بر همگان روشن کرد.
زینب گفت : خدایی را سپاس میگویم که ما را پاک و مُطهر ساخت از هر آلودگی.
جز فاسق دروغ نمی گوید و جز بدکاره رسوا نمی شود و آن ما نیستیم. دیگرانند.
ابن زیاد، درمانده شد در جواب سخن دختر علی، گریزی نداشت جز آن که احساس و عاطفۀ او را زخمی کند.
گفت : مگر ندیدی که خداوند برادرت را نیست و نابود کرد؟
و خرسند از این طعنه، خندید و به خود بالید.
زینب، نگاه سرزنش باری به او کرد و پلک فرو بست،

و تمام آنچه را از خون حسین روییده بود به یک آن در نظر آورد.
خون حسین جوشید و خروشید، نور شد.
گذشته و حال و آینده ی تاریخ در هم آمیخت.
ذبح عظیم واقع شد.
به خون حسین، دیوار قطور شجره ی ملعونه فرو ریخت.
راه فَلاح و رستگاری، به روی بشر گشوده شد.
به نور حسین امامت پایدار ماند.
حزب الله و حزب الشیطان مجسم شد.
ظهور قائم آل محمّد مهیا شد.
پرتو مُلک عظیم نمایان شد،
گلستان شد زمین، آرایشی زیبا ز زیور یافت.
زینب، به خود آمد، پلک گشود.
و این همه در کَسری از ثانیه بود.
زینب گفت : ما رأیت الاّ جمیلاً !
  ندیدم به جز زیبایی  
در آن روز، جلوه های شرف و غیرت و محبت به تمامی رُخ نمود،

و ما هیچ ندیدیم جز رشادت و وفاداری و زیبایی.
پروردگار مهربان، نعمات بیشمار خود را بر مردان ما فرو فرستاد،
لباس زیبای شهادت را بر آنان پوشاند و با عزت و عظمت به سرای باقی شتافتند.
تو خود را برای پاسخ آنچه کرده ای آماده کن.
مادرت به سوگت نشیند پسر زیاد!
گفت : نجات یافتگان ماییم نه شما.
زینب گفت : دیری نمی پاید که خداوند همه را در محکمه ی عدل داوری جمع خواهد کرد،
آنوقت معلوم شود هر کس چه کاره است!
گَرد مرگ پاشیده شد بر تالار به سخن دختر علی.
ابن زیاد، مقهور از این گفت و شنود، نگاهی به حاضران مجلس کرد و خشم خود را فرو نشاند.
گفت : بخدا سوگند، قلبم خُنک شد و دلم شفا یافت به قتل حسین و یاران عصیانگر او.
 
دانه های اشک، قطره قطره از چشمان زینب فرو غلتید.
گفت : سرورم را کُشتی و شاخه ی عمرم را قطع کردی و نهال ما را شکستی.
اگر دل آسایی تو در این است، بدان شفا یافته ای.
گفت : این زن به زبان شعر سخن میگوید، پدرش هم شاعری ماهر بود.
زینب گفت : این سوز خفته ی سینه است، نه شعر و قافیه پردازی!
ابن زیاد، مغلوب فراست دختر علی، وامانده بود و سکوتی سهمگین حاکم شد.
بدنبال بهانه گشت، تا راهی بیابد برای جبران این شکست.
سیدالساجدین را که دید، مزورانه خندید.
گفت : نامت چیست؟
سیدالساجدین بی آنکه به او بنگرد،
گفت : علی بن حسین!
گفت : مگر علی بن حسین را خدا نکُشت؟
سیدالساجدین گفت : مرا برادری بود به نام علی، که مردمانت او را کُشتند.
گفت : خدا او را کُشت!
سیدالساجدین گفت : اللّهُ یَتَوَفَّى اْلأَنْفُسَ حینَ مَوْتِها. (1)
  خداست که جان ها را به هنگام مرگ باز می ستاند  
گفت : گستاخی، آن هم در جواب من؟ او را ببرید و گردن بزنید.
سیدالساجدین گفت : من و از مرگ ترسیدن؟!
نمی دانی که ما به کشته شدن خو گرفته ایم، کرامت ما به پذیرش شهادت در راه خداست.
ابن زیاد، به خشم آمد و سربازان سوی سیدالساجدین گسیل شدند.
زینب، سیدالساجدین را به آغوش کشید و در پناه خود گرفت و او را نهیب زد.
گفت : پسر زیاد! کشتگانی که از ما گرفته ای بس نیست؟
خون بهای تَسلای دل تو چه مقدار است؟
اگر قصد کُشتن او را داری مرا هم بِکُش!

 

———————————-
مجتبی فرآورده

———————————————————————————————————————
1 1 – سوره زُمر . آیه 42

 

چهاردهم محرم

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

نماهنگ/ ذکر جهانی

ويدئو/ السلام علی الحسین

حملات دقیق، بی‌وقفه و کوبنده حزب‌الله به پایگاه‌های رژیم صهیونیستی

طوفان الاقصی غزه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.