سرخط خبرها
خانه / بایگانی برچسب: السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (صفحه 4)

بایگانی برچسب: السلام علیک یا اباعبدالله الحسین

آن که با مولایش همراه شد حاجی واقعی است…

حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاست؟…  صف14   – يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصارَ اللّهِ کَما قالَ عيسَي ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوارِيِّينَ مَنْ أَنْصاري إِلَي اللّهِ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللّهِ فَآمَنَتْ طائِفَةٌ مِنْ بَني إِسْرائيلَ وَ کَفَرَتْ طائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذينَ آمَنُوا عَلي عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظاهِرينَ

ادامه نوشته »

سیر تا اربعین; گام پانزدهم از سیر دوم

نور35  - اللّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ في زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَکادُ زَيْتُها يُضي‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلي نُورٍ يَهْدِي اللّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللّهُ اْلأَمْثالَ لِلنّاسِ وَ اللّهُ بِکُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ

ادامه نوشته »

یا لیتنی کنتُ معک…

بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله مولاجان محرم که از راه میرسد به عشق شما سیاهپوش می شویم! عزاداری می کنیم و می گرییم! هزار سال از آن واقعه گذشته ولی انگار هر سال درد ما تازه است! اندوه در جانمان لانه می کند از آنچه به خاطر …

ادامه نوشته »

سیر تا اربعین; گام چهاردم از سیر دوم

خدایا! بارها و بارها مرور کرده‌ام حکایت حر و باغبانی حسین (ع) را در تنگستان کربلا . حکایت عجیبی است. انگار که چکیده‌ای باشد ازمقاله عاشورا ! حر در آخرین لحظات عمر‍، از عمق حفره تنگ و تاریکی که برای خود ساخته بود، ریسمان نجات را باز می‌شناسد و رستگار …

ادامه نوشته »

سیر تا اربعین; گام سیزدهم از سیر دوم

همه ما دل‌مان به دوری از حُب شما تنگ می شود . دل‌مان برای سکوت و نگاهی از عمق وجود، نشسته چون پرنده‌ای جَلد بر شانه‌های خیال، می‌تپد. دل‌مان تنگ می‌شود برای نفسی عمیق در خنکای بهار وجودتان . هجرت قصه پاییز دلتنگی است و فقدان ،آیه‌ای مثال زدنی. حُب …

ادامه نوشته »

برخیز دیگر جای ماندن نیست برخیز

ای شیعه اندر کربلا غوغاست غوغا در قله هایش جلوه ی زهراست زهرا برخیز دیگر جای ماندن نیست برخیز گامی بزن وقت فسردن نیست برخیز ای کاروان برخیز هنگام خروش است فریاد هل من ناصر از مولا به گوش است السّابقون رفتند با مولا کجایید هان سارعوا ای کاروان از …

ادامه نوشته »

بیاییم در اربعین به این سوی راهپیمایی کنیم

سرازیر شدن خون از جایگاه سر مبارک امام حسین(ع) در مسجد النقطه حلب بیاییم در اربعین به این سوی راهپیمایی کنیم و با امام حسین علیه السلام مجدد پیمان ببندیم که منتقم خونش هستیم و با شیطان بزرگ و صهیونیسم جانی سازش نمی کنیم و در جنگ با آنان هستیم... الی یوم القیامه...

ادامه نوشته »

سیر تا اربعین; گام دهم از سیر دوم

ای دوست ! هر روز بارها و بارها تکرار می‌کنیم ؛ ” اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُستَقِيمَ‏ “ غافل از اینکه برای قرار گرفتن بر “صراط” باید مسیر طولانی تا رؤیت نور پیمود. سلوک نورانی توشه‌ای می‌خواهد از صفات، قیدها و نه بندها ، عمل نامه می‌خواهد و نه وعده و قول. …

ادامه نوشته »

سیر تا اربعین; گام نهم از سیر دوم

خداوندا! عبودیت تو به اعتقاد نیست که به فعل است. فعلی که ریشه در اعتقاد دارد. عبد تو بودن پایین‌ترین درجه از صراطی است که قامت به رضایت تو صاف می‌کند. “وَ أَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ “يس61 عمری است قرار به ایمان تو می‌کنیم اما روح‌هایمان در میان برج‌های …

ادامه نوشته »

سیر تا اربعین; گام هشتم از سیر دوم

گام هشتم از سیر دوم خدای روزی دهنده‌! “رزق” وعده آغازین شماست برای مغزهای نگران و دل‌های گرسنه ما. هر روز در میان عادت‌هایمان، اعتراف به ایمان می‌کنیم. غافل از آنکه اعتماد، حکایت دیگری است. خداوندا! نگرانیم و مستاصل. مدعی هستیم و خالی از باور. حسین (ع) مظهرِ ایمان است …

ادامه نوشته »

سیر تا اربعین; گام هفتم از سیر دوم

اماما! شما آیاتِ الهی، شما ملجاء و منشاءِ رضوان. شما اصل و ما به دنبال حاشیه . شما بگویید که ما چه کنیم در حلبی‌آبادِ تمدن که مارا از طبیعت انسانی دور کرده‌است. ما را از طبع گل پسند و نور طلب به معتاد نئون و خواستار زر بدل کرده‌است. …

ادامه نوشته »

سیر تا اربعین; گام ششم از سیر دوم

اماما ! هر روز ما را از مرگ می‌ترسانند انگار که ما زنده‌ایم! غافل از آنکه اینجا در اعماق، حیات معنای مجاز است. مرگ حکم خواب عمیقی است که سراب را بهشت و موطن را قریب می‌نمایاند. دم و باز‌دم دلیل مستأصلی است که دلداری نمی‌داند. پس ما مردگان متحرکی …

ادامه نوشته »

سیر تا اربعین; گام پنجم از سیر دوم

اماما! اندک زمینی است که مزرعه دنیای دیگری باشد. ما محدود شده‌ایم در دایره بسته‌ای که از تعلقات بیهوده تنیده‌ایم. مزارع جای خود را به دایره‌های تنگ و تیره داده است. دایره‌هایی که به حفره‌های عمیق در زمین منتهی می‌شود. دنیای سختی است، دنیای حفره‌ها. آب، مرداب می‌شود و هوا …

ادامه نوشته »

سیر تا اربعین; گام سوم از سیر دوم

توبة38 - يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ما لَکُمْ إِذا قيلَ لَکُمُ انْفِرُوا في سَبيلِ اللّهِ اثّاقَلْتُمْ إِلَي اْلأَرْضِ أَ رَضيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ اْلآخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِي اْلآخِرَةِ إِلاّ قَليلٌ

ادامه نوشته »

در محضر او/ پایان

سرش را تکان داد، تازه داشت ماجرا را فهم می کرد، سخنان استاد شیرینی خاصی داشت! در عین حال سنگین بود، باید برای فهم مطالب وقت باز می کرد! ببخشید استاد تا حدی بیت و نور و اسم الله را متوجه شدم ارتباط این مطالب با اربعین چیه؟ اگر یادتون باشه دیشب مطلب ما از اربعین شروع شد! خوب!!!! یادت هست گفتم هر سازه ای که زیر ساخت نوری داشته باشه قوام داره و به ثمر میرسه؟ بله استاد!...

ادامه نوشته »

در محضر او/ قسمت سوم

با تکان دستی از خواب پرید، عطا بود: پاشو اخوی نماز صبحه! اتوبوس برای نماز توقف کرده بود، خمیازه ای کشید و خواب آلوده پیاده شد، صف عریض و طویلی برای تجدید وضو تشکیل شده بود! با کراهت نگاهی به وضوخانه نه چندان تمیز نمود، به دلش نبود در این محیط وضو بگیرد! دستی را بر شانه اش احساس کرد،  باز هم عطا با شادابی همیشگی اش ! چی شده اخوی؟

ادامه نوشته »