سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اشعار / شعر/از عرش رسیدی تو به دامان خدیجه س

شعر/از عرش رسیدی تو به دامان خدیجه س

از عرش رسیدی تو به دامان خدیجه
ای کوثر پیغمبر و ای جان خدیجه


از پیش تو زن‌های قریشی همه رفتند
صد مریم و صد آسیه قربان خدیجه


زیباتر از آنی که به تصویر بیایی
روشن شده از نور تو چشمان خدیجه

شیرینی لبخند تو معنای بهشت است
یعنی به سر آمد غم پنهان خدیجه

دست من و دامان شما فاطمه جانم
جان همه قربان شما فاطمه جانم

خورشیدی و از فرط حیا زیر نقابی
هنگام وضو عکس رخ ماه در آبی

هم مادر ساداتی و هم مادر مایی
حیدر پدر خاک و شما اُم ترابی

یک روز نشد فکر گداهات نباشی
یک شب نشده بی غم همسایه بخوابی

دست من و دامان شما فاطمه جانم
جان همه قربان شما فاطمه جانم

ما ساخته از آب و گل پاک شماییم
ما سر به هواییم ولی خاک شماییم

دنیا همه‌اش مهریه مادرمان است
هر جا که بمیریم در املاک شماییم

با اشک عجینیم و ز دوزخ نهراسیم
والله که ما هیزم نمناک شماییم

دست من و دامان شما فاطمه جانم
جان همه قربان شما فاطمه جانم

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

آواهنگ/ با نور تو جان دوخته بر مهر وفایت

جان ها همه قربان تو من هم به فدایت

شعر/ غلامان فاطمه سلام الله علیها

ما غلامان کوی جانانیم،بهترین خانه را غلامانیم

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.